علت تعطیل بودن سایت |
||
تاریخ درج خبر -1398:02:11
|
||
مختصات توابین دهه شصت زندانهای خمینی
مقدمه نوشتار پیش رو به یکی‌ از شومترین Ùˆ جنایت آمیز‌ترین پدیدهای خمینی ساخته می‌‌پردازد Ú©Ù‡ در دهه شصت در زندانهای آخوندی متولد شد Ùˆ از بدو تولد از خون Ùˆ رنج Ùˆ جان Ùˆ زندگی‌ زندانیان مقاوم تغذیه کرد Ùˆ در بعضی‌ موارد تا منتهای طاقت زندانیان پیش رÙت Ùˆ بسیاری را به قربانگاه برد . این پدیده علیرغم خیانت Ùˆ جنایات دهشتناکی Ú©Ù‡ مرتکب شده بنا بردلائلی نامعلوم , ناشناخته Ùˆ مسکوت مانده است Ùˆ جز در مواردی خاطره وار هیچگاه تØلیل جامعی از آن صورت نگرÙته. به همین دلیل است Ú©Ù‡ می‌‌بینیم بعضی‌ از عناصر خائن Ú©Ù‡ روزگاری از رنج Ùˆ خون زندانیان ارتزاق میکردند امروز سر براورده Ùˆ طلبکار هم شده‌اند . شرم آور اینکه در بعضی‌ از Ù…ØاÙÙ„ به بهانه ÛŒ دادخوهی از شهدای زندانی برای کسانیکه به همین شهدا تیر خلاص زده است اشک ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ù…ÛŒâ€Œâ€ŒØ±ÛŒØ²Ù†Ø¯ Ùˆ برای دلداری Ùˆ بوسیدن او به ص٠می‌‌ایستد . آنچنان Ú©Ù‡ گویی مقصر اصلی‌ کسانی بوده اند Ú©Ù‡ مقاومت کرده اند وگر نه تیر خالص زدن قابل ستایش هم است . اینچنین است Ú©Ù‡ آنها می‌‌کو شند با مو جه نشان دادن بریدگی ،و مظلوم نشان دادن شکنجه گر Ùˆ تواب Ùˆ تیر خلاص زن نقش مقاومت را در زندان لوث کنند تا بتوانند اصل مقاومت را در بیرون از زندان به زیر سوال ببرند . همه ÛŒ زندانیان مقاوم دهه ÛŒ Û¶Û° اکنون دهه‌های ÛµÛ° Ùˆ Û¶Û° Ùˆ بعضا Ù‡Ùتاد سالگی خود را می‌‌گزرنند اینها کسانی‌ هستند Ú©Ù‡ روزگاری سوژه‌های اصلی‌ این جنایت کاران تواب بو ده اند . راه دشوار معرÙی‌ جنایت Ùˆ خیانت‌های توابین از درون سینه‌های آنها می‌‌گذرد با توجه به اینکه اکثر زندانیان مقاوم بسان سØوری‌های عاشق پر کشیده‌اند مسئولیت معدود بازماندگان صد چندان می‌‌شود . روشن است Ú©Ù‡ کسانی می‌‌توانند در این مقوله اظهار نظر کنند Ú©Ù‡ خود از هر گونه آلودگی به این اپیدمی منØوس بدور بوده باشند . وگرنه وقتی کسانی Ú©Ù‡ خود همه‌ی این راه را رÙته اند Ùˆ همه مشخصات آن را دارا هستند راجع به این موضوع صØبت می‌‌کنند هیچ هدÙÛŒ جز لوث کردن آن Ùˆ پنهان کردن خود در پس آن جنایات ندارند . مختصات Ùˆ مشخصات "توابین " امری ساختگی Ùˆ من درآوردی نیست هیچ کس نمی تواند یک ویژگی‌ یا صÙتی به آن اضاÙÙ‡ Ùˆ یا Ú©Ù… کند آنها با کار کردهای مشخص Ùˆ تعیین شده سالهای سال زندانیان " مقاوم " باقی‌ مانده از کشتار Ùˆ شکنجه بازجو یان را دوباره به مسلخ می‌‌بردند Ùˆ با شقاوت Ùˆ بی‌ رØÙ…ÛŒ غیر قابل توصیÙÛŒ عذاب زندان را برای زندانی صد چندان می‌‌کردند . . بنابر این آنچه Ú©Ù‡ ما انجام می‌‌دهیم کلاسه کردن همین مشخصات Ùˆ مختصات Ùˆ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù‡Ù…Ø§Ù† کار کردهایی است Ú©Ù‡ خود شاهد Ùˆ در بسیاری از موارد سوژه اصلی‌ آن بوده ایم بدون Ú©Ù… یا زیاد . قطعاً هر Ú†Ù‡ قدر بهتر Ùˆ بیشتر این پدیده را معرÙی‌ کنیم به میزان مقاومتی Ú©Ù‡ در زندانها ÛŒ خمینی وجود داشت . بهتر پی‌ می‌‌بریم . پس Ú†Ù‡ بهتر Ú©Ù‡ در پروسه این نوشتار Ú©Ù‡ تلاش می‌‌کنم برای ثبت آن در دل‌ تاریخ آنرا به صورت کتاب در اختیار عموم قرار دهم هر زندانی مقاومی Ú©Ù‡ Ùاکتی یا خاطره‌ای از این پدیده ÛŒ شوم دارد برایم ارسال کند تا با همان نام Ùˆ مشخصات خود Ø´ در این مجموعه ثبت شود Ùˆ به غنای مطلب اÙزوده گردد . همه ÛŒ این اÙراد باید به این Øقیقت مهم به باور برسند Ú©Ù‡ Ù…Øنت های سخت ما در دوره‌ای از تاریخ میهنمان نباید به Ùراموشی سپرده شود . در این زمینه ما به خصوص مسئولیت قهر ما نانی را بر دوش داریم . Ú©Ù‡ اینک در میان ما نیستند . بسیاری از آنها با بدن‌های آش Ùˆ لاش آنچنان به پیشباز مرگ می‌‌رÙتند Ú©Ù‡ Ú¯Ùˆ ئیا به عروسی‌ می‌‌روند .Ùˆ کیست Ú©Ù‡ نقش خائنین Ùˆ بریده مزدورها Ùˆ توابین را در لو دادن ØŒ در دستگیر کردن ،، در شناسایی Ùˆ در اعتراÙات نا جوانمردانه در مورد آنها بتواند انکار کند . همان‌ها Ú©Ù‡ در گشت زنی‌ با پاسدار‌ها سر آمد بودند . همانها Ú©Ù‡ دستاوردی‌های با زجویان را از دیگر بریده‌ها نقد می‌‌کردند همانها Ú©Ù‡ اعتراÙات دیگران را در خارج از زندان به ماده تبدیل می‌‌کردند ØŒ همانها Ú©Ù‡ در صØنه عملیاتی تعیین می‌‌کردند Ú†Ù‡ کسی‌ باید دستگیر شود Ùˆ Ú†Ù‡ کسی‌ نباید دستگیر شود . تا این خیانتها شکاÙته Ùˆ بازشناسی نشود Ùهم "مقاومت" جانانه‌ای Ú©Ù‡ در مقابل‌ا این دژخیمان جریان داشت میسر نمی شود . نگاهی‌ به سابقه ÛŒ تاریخی‌ جریان توابین ØŒ سؤ استÙاده رذیلانه رژیم خمینی از واژه تواب علت به وجود آمدن جریان توابین در زندانهای خمینی ØŒ کار کرد‌ها ØŒ مختصات Ùˆ مشخصات این جریان ،از جمله مسائلی‌ هستند Ú©Ù‡ در بخش نخست به آن به تÙصیل پرداخته می‌‌شود . در بخش میانی میکوشیم با معرÙی‌ دکترین Ùˆ پدید آورندگان Ùˆ اداره کنندگان جریان توابین بپردازیم Ùˆ با Ùاکت‌های مشخص کارکردهای آنها را به قضاوت عمومی بگذاریم بخش پایانی عمد‌تاً به انطباق این مختصات با وقتی‌ دشمن با وقاØت Ùˆ دریدگی می‌‌خواهد "زندانی بریده Ùˆ تواب خیانت کار" را به عنوان زندانی "مقاوم " بخورد جامعه بدهد چرا باید ساکت ماند ØŸ Ú†Ù‡ شده است Ú©Ù‡ بقول امام علی‌ دشمن در موضع ناØقش از ما ØŒ در موضع Øقمان جسورتر شده است ØŸ ما یعنی همه زنان Ùˆ مردانی Ú©Ù‡ برای خلاصی از شلاق Øاضر نشدیم با "گشت دادستانی برای شکا ر مجاهدین Ùˆ مبارزین به بیرون از زندان برویم ". ما یعنی‌ همه ÛŒ کسانیکه برای خلاصی خود از بند کسی‌ یا کسانی را به بند نکشیدیم . ما یعنی‌ همه ÛŒ کسانیکه با جسارت انقلابی Øاضر نشدیم در بند لاجوردی ساخته توابین برای رذالت پیشگان Øاکم بر زندان بیگاری بدهیم . ما یعنی‌ همه ÛŒ کسانیکه وقتی از بند به انÙرادی منتقل می‌‌شدیم تØت هیچ شرایطی Øاضر نمی شدیم اسامی اÙراد سر موضع بند را به بازجو بدهیم . ما یعنی همه ÛŒ کسانیکه در تمامی‌ پروسه زندانمان Øتی یک روز هم در اوین با چشم باز نبودیم Ùˆ در ساخت هیچ زندانی به دژخیمان Ú©Ù…Ú© نکرده ایم . ما یعنی همه ÛŒ کسانیکه در تمامی‌ سالهای زندان Øتا یک نیم روز هم به مرخصی نرÙتیم بدلیل اینکه نگاه رژیم به ما هیچ گاه نگاه کبریت بی‌ خطر نبود Ù‡ Ùˆ ما هیچگاه در سر سودای Ùرار را با ‌مرخصی زبونانه تعویض نکردم . Ùˆ در نهایت ما یعنی همه ÛŒ کسانیکه برای نجات خود عزیزترین کسی خود را به مسلخ نبرده است Ùˆ خبر شهادت او را از سلول انÙرادی به بیرون از زندان منتقل نکردیم Ùˆ بعد وقیØانه دم در نهادیم Ú©Ù‡ به مادرم رو دست زدم Ùˆ گرÙت (Û±) . بله این من سر Ùراز امروز هم باید همچنان به بریدگان ØŒ مزدوران Ùˆ توابین بغرد همچنانکه در اسارت چهره به چهره پاسداران می‌‌غرید .این امر نیز شایان توجه ویژه است Ú©Ù‡ همه ÛŒ قهرمانان زندان Ùˆ اسطوره‌های شکنجه از میان ما پر کشیده اند . به شخصه اعتقاد قلبی دارم Ú©Ù‡ یکی‌ از شانس‌هایی‌ Ú©Ù‡ من داشتم این بود Ú©Ù‡ همیشه شکنجه در Ù…Øدوده ÛŒ طاقتم متوق٠می‌‌شّد از طرÙی‌ نیز بقول نلسون ماندلا ØŒ" در راه مبارزه برای آزادی هیچ Ùداکاری چندان بزرگ نیست" . بنابراین آنچه Ú©Ù‡ در ما هست یک اØساس سر بلندیست از اینکه ارزش‌های انسانی‌ را پاس داشته ایم Ùˆ به پلشتی رژیم آلوده نشده ایم همین بس . بیش از این هر Ú†Ù‡ باشد باطل است Ùˆ ضایع کننده همه ÛŒ آن گذشته اÙتخار آمیز برای هر عنصر زندانی Ú©Ù‡ از کوره گدازان آزمایش زندانهای خمینی سر Ùرازبیرون آمده . موضوع بعدی این است Ú©Ù‡ ما همانطور Ú©Ù‡ ØÙ‚ طلبکاری از کسی را نداریم ØÙ‚ Øسابرسی از هیچ زندانی را هم نداریم . هیچکس در راه ما مقاومت نکرد Ùˆ هیچکس بخاطر ما تواب نشد . هر زندانی با هر عقیده Ùˆ مرامی‌ یک صاØب عله دارد Ú©Ù‡ باید Øساب Ùˆ کتابش را آنجا صÙر صÙر کند ما می‌‌توانیم شهادت بدهیم ØŒ میتوانیم با اسم Ùˆ مشخصات بگوییم Ùلانی در زندان چکاره بوده . اما ØÙ‚ قضاوت Ùˆ Øسابرسی نداریم در عوض در ایستادن در مقابل کسانی‌ Ú©Ù‡ با دجلیت قصد دارند خود را غیر از آنچه بده اند جا بزنند .Ø°ÛŒØق‌ترین کسانی‌ Ú©Ù‡ باید به اعتراض بر خیزند Ùˆ اÙشاگری کنند همین زندانیانی هستند Ú©Ù‡ Øالا بر امانت شهدا هم بر دوششن سنگینی‌ می‌‌کند . این ØÙ‚ همه ÛŒ شلاق خوردگان است Ú©Ù‡ وقتی‌ می‌‌بینند کسی‌ به اردوی دشمن پیوسته علیه او اÙشاگری می‌‌کنند ØŒ Ùˆ وای بØال ما اگر در همین مورد را از جاده انصا٠و عدالت خارج شویم در بØØ« پیش رو خواهیم دید Ú©Ù‡ جنایتی Ú©Ù‡ توابین علیه زندانیان انجام می‌‌دادند کمتر از جنایات پاسدار‌ها Ùˆ بازجوها نبود . بنابر این وقتی‌ به کسی‌ اتهام تواب بودن را می‌‌زنیم باید بÙهمیم Ú©Ù‡ این اتهام ناموسی‌ترین Ùˆ بد خیم‌ترین اتهامی است Ú©Ù‡ می‌توان به یک زندانی زد Ùˆ اگر چنین نباشد Ùˆ اتهام ما بر اساس بغض Ùˆ کینه ÛŒ شخصی‌ باشد در واقع همه ÛŒ Ù…Ùاهیم را لوث کرده ایم Ùˆ همه ÛŒ خائنین را از زیر تیغ بدر برده ایم باید برای هر اتهام ادله Ùˆ شواهد کاÙی‌ داشته باشیم تا کسی‌ نتواند خیانت خود را Øا شا کند . دروغ Ú¯Ùتن نیز به همین اندازه زیان آور است ØŒ این اضاÙات Ú©Ù‡ دروغ هر نوشته‌ای را بی‌ ارزش ØŒ هر سندی را بی‌ اعتبار می‌‌کند Ùˆ در نهایت دروغگو را رسوا ÛŒ خاص Ùˆ عام میکند . بنابر این وقتی‌ چشمانم به Ú©ÙÙ‘ پام می‌‌اÙتاد از آن متنÙر می‌‌شدم . باید یا به نماز خواندن آن Ùرد یا به شکنجه شدنش Ùˆ یا به هر دو شّک کرد . باید از دروغ Ú¯Ùتن ایرج مصداقی در مورد سر دار موسی خیابانی عبرت بگیرند به نظرم یکی‌ از عوامل رسوایی این پادو اطلاعات همان دروغ بزرگ Ùˆ بی‌ شرمانه‌ای بود Ú©Ù‡ در مورد سر دار شهید سر هم کرده بود .اما Ùاکتها ÛŒ رسوایی دروغ گویان بسی بیشتر از این مورد است . در سال Û±Û³Û¶Û· بعد از قتل عام زندانیان سیاسی همراه با عده‌‌ای از بچه‌های زندانی راهی‌ اروپا شدیم تا با انجام مصاØبه Ùˆ میز گرد ØŒ اÙکار عمومی‌ را نسبت به آنچه در زندانها ÛŒ ایران اتÙاق اÙتاده آگاه کنیم اولین جلسه این اÙشاگری‌ها در لندن بر گذار شّد در آن مصاØبه Ûµ Ù†Ùر در پنل نشسته بودیم . Û´ برادر Ùˆ خانم آذر معزز . مسئولیت جلسه با "شهید Øقوق بشر دکتر کاظم رجوی بود ". Ú©Ù‡ در واقع سر پرستی‌ ما را در همه Ú©Ù†Ùرانس ها به عهده داشت .مترجم ما برادر مجاهد علیرضا جعÙر زاده بود . از آنجا ایکه در همان زمان گالیندپل نماینده ÛŒ ویژه ÛŒ Øقوق بشر سازمان ملل در تهران بسر می‌‌برد . تقریبا همه خبر گذاری‌های معتبر دنیا Øضور داشتند . ترکیب نشستن ما در پنل طوری بود Ú©Ù‡ آذر معزز بعد از من شروع به صØبت کرد . او در صØبتهایش ادعا کرد Ú©Ù‡ رژیم در اوین کوره ÛŒ آدم سوزی راه انداخته Ùˆ او به چشم خود دیده Ú©Ù‡ کسانی‌ را در این کوره انداخته اند .من با شنیدن این Øر٠سر جایم خشکم زده بود خیلی‌ به خودم Ùشار آوردم تا توانستم تا آخر آن Ú©Ù†Ùرانس خودم را آروم نگاه دارم . بعد از Ú©Ù†Ùرانس , آسوشیتد پرس از آذر معزز ØŒ Ùˆ صدای آمریکا از من در خواست مصاØبه اختصاصی کردند . در پایان این مصاØبه از دکتر کاظم شهید تقاضا کردم چند دقیقه‌ای با ایشان صØبت کنم . باهم به گوشه‌ای رÙتیم . صØبتم را اینطور شروع کردم : آقای رجوی من زندانی چشم Ùˆ گوش بسته‌ای نبوده‌ام در طول پروسه زندانم جزو کسانی‌ هستم Ú©Ù‡ بیشترین جا به جایی‌ را داشته‌ام Ùˆ تقریبا هم مورد اعتماد زندانیان بوده‌ام با این مقدمه می‌‌خواهم بگویم Ú©Ù‡ ØرÙی‌ Ú©Ù‡ خانم معزز زده اند به هیچ وجه Øقیقت ندارد Ùˆ Ù…Øال است اگر چنین چیزی در اوین اتÙاق اÙتاده باشد ما از آن بی‌ خبر مانده باشیم . ضمن اینکه من بیشتر ایام زندانم را در اوین گذرانیده‌ام . بعد هم اشاره کردم Ú©Ù‡ شما می‌‌توانید از همه ÛŒ بچه‌ها ÛŒ زندان این سوال را بپرسید اگر Øتی یک زندانی دیگر این ادعا را تایید کند من اعتراض خودم را پس می‌‌گیرم . او با Øوصله به ØرÙهای من گوش کرد در پایان از من سوال کرد آیا قبل از اینکه به خارج اعزام شوید کسی‌ به شما Ú¯Ùت Ú†Ù‡ بگویید Ùˆ Ú†Ù‡ نگویید ØŸ Ú¯Ùتم نه‌ . Ú¯Ùت : سوالم را طوری دیگر Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€ŒÚ©Ù†Ù… . آیا شما به مسئولی‌ Ùˆ یا به Ùردی Ú¯Ùته‌ای Ú©Ù‡ در مصاØبه Ú†Ù‡ موضوعاتی را Ù…Ø·Ø±Ø Ø®ÙˆØ§Ù‡ÛŒ کرد ØŸ Ú¯Ùتم نه‌ . Ú¯Ùت : وقتی‌ Ùردی ناگهانی موضوعی را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€Œâ€ŒÚ©Ù†Ø¯ واکنش ما باید Ú†Ù‡ باشد .? من جوابی‌ نداشتم بدهم . اما Ùهمیدم Ú©Ù‡ بعد از آن با خانم معزز برخورد شده چون در مصاØبه‌های بعدی ایشان را شرکت ندادند . همان زمان مصاØبه‌ها Ùˆ Ùعالیت‌های ما در بولتن روزانه ارتش آزادیبخش منعکس می‌‌شّد . بعد‌ها شنیدم Ú©Ù‡ بسیاری از بچه‌های زندان بعد از خواندن مصاØبه آذر معزز ØŒ پیش مسئول خود رÙته Ùˆ به این دروغ بزرگ اعتراض کرده بودند از جمله این اÙراد خواهر مجاهد Ùروزان سعید پور Ùˆ برادرش سیامک سعید پور بوده اند Ú©Ù‡ اکنون بعنوان شاهدان زنده ÛŒ این جریان هستند . آذر معزز بعد‌ها اخراج شّد . Û²Û¶ سال بعد از این ایرج مصداقی به نیابت از رژیم آخوندی طلب این دروغ را از سازمان باز خوانی می‌‌کند . خوب است همین جا به این موضوع نیز اشاره کنم Ú©Ù‡ طبق شنیده‌ها آذر معزز بعد از اخراج از ارتش آزادیبخش به سوئد می‌‌رود Ùˆ از طر٠دولت سوئد به او آپارتمانی برای سکونت داده می‌‌شود . ایرج مصداقی در یک مقطع برای کلاه گذاشتن سر دولت سوئد ادعا می‌‌کند Ú©Ù‡ از همسرش جدا شده تا بدینوسیله Û² تا Øقوق از دولت سوئد بگیرند . طبق قانون سوئد به چنین اÙرادی یک خانه ÛŒ جدا می‌‌دهند . Ú¯Ùته می‌‌شود آن خانه‌ای Ú©Ù‡ به مصداقی داده بودند در همان آپارتمانی بوده است Ú©Ù‡ آذر معزز در آن سکونت داشته . البته تواب تشنه به خون آن آپارتمان را اجاره داده بود . Ùˆ بعد از این‌همه کثاÙت کاری ادعای Ø´Ùا٠سازی در دنیای مجازی میکرد . ع2 آنها در بستر دیکتاتور ستیز دانشگاه برای همیشه جاودان خواهند ماند Ùˆ همچون منادیان Ùریاد در گلو بر هر نسلی از دانشجویان هشدار می‌‌دهند Ú©Ù‡ هیهات از تسلیم Ùˆ تنها راه Ø› عصیان بر علیه هر نوع ظلم Ùˆ تعدی است . از همین رو است Ú©Ù‡ دیکتاتوری شاه سعی‌ در سرکوب این پیام داشت Ùˆ دیکتاتوری آخوندی تلاش برای مصادره این رویداد را در دستور کار خود قرار داد. اتØاد زندانیان سیاسی ضمن بزرگداشت این واقع ÛŒ شورانگیز Ùˆ انگیزاننده به همه ÛŒ دانشجویان داخل کشور در سراسر ایران هشدار می‌‌دهد Ú©Ù‡ زنهار مگر بگذارید Ú©Ù‡ سایه ÛŒ شوم آخوندی بخواهد چنین روزی را به Øیله Ùˆ نیرنگ خود مصادره کند . باید Ú©Ù‡ در راستای دادخوهی مردم ایران دانشجویان سراسر کشور از خون آن سه آذرخش جاودانه الهام گرÙته Ùˆ به پا خیزند. ما بر آنیم Ú©Ù‡ با همه توش Ùˆ توان خود رژیم Ùرسوده آخوندی را Ú©Ù‡ اقبال جهانی‌ از آن روی بر تÙت را به پای میز Ù…Øاکمه‌ بکشانیم Ùˆ بر این عقیده هستیم Ú©Ù‡ انتقام همه خونهای به ناØÙ‚ ریخته از مردم ایران را باید از Øکومت جبر آخوندی باز پس گرÙت . ب با چنین رویکردی Û±Û¶ آذر را گرامی‌ میداریم Ùˆ همگان را به Ùریاد Ùˆ اعتراض علیه ولایت جور Ùˆ ستم Ùرا می‌‌خوانیم . 1. مولوی 2. مثنوی معنوی 3. دÙتر چهارم 4. بخش Û·Û¹ - قصهٔ سبØانی ما اعظم شانی Ú¯Ùتن ابویزید قدس الله سره Ùˆ اعتراض مریدان Ùˆ جواب این مر ایشان را نه به طریق Ú¯Ùت زبان بلک از راه عیان با مریدان آن Ùقیر Ù…Øتشم بایزید آمد Ú©Ù‡ Ù†Ú© یزدان منم Ú¯Ùت مستانه عیان آن ذوÙنون لا اله الا انا ها Ùاعبدون چون گذشت آن Øال Ú¯Ùتندش ØµØ¨Ø§Ø ØªÙˆ چنین Ú¯Ùتی Ùˆ این نبود ØµÙ„Ø§Ø Ú¯Ùت این بار ار کنم من مشغله کاردها بر من زنید آن دم هله ØÙ‚ منزه از تن Ùˆ من با تنم چون چنین گویم بباید کشتنم چون وصیت کرد آن آزادمرد هر مریدی کاردی آماده کرد مست گشت او باز از آن سغراق زÙت آن وصیتهاش از خاطر برÙت نقل آمد عقل او آواره شد ØµØ¨Ø Ø¢Ù…Ø¯ شمع او بیچاره شد عقل چون Ø´Øنهست چون سلطان رسید Ø´Øنهٔ بیچاره در کنجی خزید عقل سایهٔ ØÙ‚ بود ØÙ‚ Ø¢Ùتاب سایه را با Ø¢Ùتاب او Ú†Ù‡ تاب چون پری غالب شود بر آدمی Ú¯Ù… شود از مرد وص٠مردمی هر Ú†Ù‡ گوید آن پری Ú¯Ùته بود زین سری زان آن سری Ú¯Ùته بود چون پری را این دم Ùˆ قانون بود کردگار آن پری خود چون بود اوی او رÙته پری خود او شده ترک بیالهام تازیگو شده چون به خود آید نداند یک لغت چون پری را هست این ذات Ùˆ صÙت پس خداوند پری Ùˆ آدمی از پری Ú©ÛŒ باشدش آخر Ú©Ù…ÛŒ شیرگیر ار خون نره شیر خورد تو بگویی او نکرد آن باده کرد ور سخن پردازد از زر کهن تو بگویی باده Ú¯Ùتست آن سخن بادهای را میبود این شر Ùˆ شور نور ØÙ‚ را نیست آن Ùرهنگ Ùˆ زور Ú©Ù‡ ترا از تو به Ú©Ù„ خالی کند تو شوی پست او سخن عالی کند گر Ú†Ù‡ قرآن از لب پیغامبرست هر Ú©Ù‡ گوید ØÙ‚ Ù†Ú¯Ùت او کاÙرست چون همای بیخودی پرواز کرد آن سخن را بایزید آغاز کرد عقل را سیل تØیر در ربود زان قویتر Ú¯Ùت Ú©Ù‡ اول Ú¯Ùته بود نیست اندر جبهام الا خدا چند جویی بر زمین Ùˆ بر سما آن مریدان جمله دیوانه شدند کاردها در جسم پاکش میزدند هر یکی چون ملØدان گرده کوه کارد میزد پیر خود را بی ستوه هر Ú©Ù‡ اندر شیخ تیغی میخلید بازگونه از تن خود میدرید یک اثر نه بر تن آن ذوÙنون وان مریدان خسته Ùˆ غرقاب خون هر Ú©Ù‡ او سویی گلویش زخم برد Øلق خود ببریده دید Ùˆ زار مرد وآنک او را زخم اندر سینه زدa سینه‌اش بشکاÙت Ùˆ شد مردهٔ ابد وآنک Ø¢Ú¯Ù‡ بود از آن صاØبقران دل ندادش Ú©Ù‡ زند زخم گران نیمدانش دست او را بسته کرد جان ببرد الا Ú©Ù‡ خود را خسته کرد روز گشت Ùˆ آن مریدان کاسته نوØهها از خانهشان برخاسته پیش او آمد هزاران مرد Ùˆ زن کای دو عالم درج در یک پیرهن این تن تو گر تن مردم بدی چون تن مردم ز خنجر Ú¯Ù… شدی با خودی با بیخودی دوچار زد با خود اندر دیدهٔ خود خار زد ای زده بر بیخودان تو ذوالÙقار بر تن خود میزنی آن هوش دار زانک بیخود Ùانی است Ùˆ آمنست تا ابد در آمنی او ساکنست نقش او Ùانی Ùˆ او شد آینه غیر نقش روی غیر آن جای نه گر Ú©Ù†ÛŒ ت٠سوی روی خود Ú©Ù†ÛŒ ور زنی بر آینه بر خود زنی ور ببینی روی زشت آن هم توی ور ببینی عیسی Ùˆ مریم توی او نه اینست Ùˆ نه آن او ساده است نقش تو در پیش تو بنهاده است چون رسید اینجا سخن لب در ببست چون رسید اینجا قلم درهم شکست لب ببند ار Ú†Ù‡ ÙصاØت دست داد دم مزن والله اعلم بالرشاد برکنار بامی ای مست مدام پست بنشین یا Ùرود Ø¢ والسلام هر زمانی Ú©Ù‡ شدی تو کامران آن دم خوش را کنار بام دان بر زمان خوش هراسان باش تو همچو گنجش Ø®Ùیه Ú©Ù† نه Ùاش تو تا نیاید بر ولا ناگه بلا ترس ترسان رو در آن مکمن هلا ترس جان در وقت شادی از زوال زان کنار بام غیبست ارتØال گر نمیبینی کنار بام راز Ø±ÙˆØ Ù…ÛŒØ¨ÛŒÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ هستش اهتزاز هر نکالی ناگهان کان آمدست بر کنار کنگرهٔ شادی بدست جز کنار بام خود نبود سقوط اعتبار از قوم Ù†ÙˆØ Ùˆ قوم لوط 23. februar 17:46 31. mars 17:11 http://www.hdmovieswatch.eu/fecha-estreno/2015/ 6. april 01:06 29. juli 20:29 http://www.aasoo.org/fa/documents/863 Chatsamtalen er avsluttet Skriv en melding ... Chat (28) Flere hendelser har blitt lastet inn. Aftabkaran To:tofan250@yahoo.com Jul 28, 2013 at 12:07 AM دهه ÛŒ پنجاه دورن سیاسی .............. قسمت Û²Û± ---- دهه ÛŒ پنجاه دهه ÛŒ تØوّلات بزرگ سیاسی بود Ú©Ù‡ در آن بازتابهای بزرگ اجتماعی ØŒ ادبی‌ Ùˆ هنری را نیز متØول می‌‌کرد Ùˆ بر آن تأثیر می‌‌گذاشت . دو سازمان بزرگ سیاسی یعنی‌ سازمان چریکهای Ùدائی خلق ایران Ùˆ سازمان مجاهدین خلق ایران متولدین این دوره هستند . تمامی رخدادهای ادبی‌ Ùˆ هنری متاثر از Ùضایی بود Ú©Ù‡ این دو سازمان در Ø³Ø·Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ ایجاد کرده بودند .خارج از این Ùضا هر اثری به زودی دستخوش Ùراموشی می‌‌شد . Ùضایی Ú©Ù‡ جنبش مبارزه ÛŒ مسلØانه در جامعه ایجاد کرده بود همه را تØت تأثیر خود قرار میداد . تا قبل از این دوران انتقاد به دستگاه Øاکمه ادبیات ØŒ هنر Ùˆ شعر را به سکون Ùˆ یکنواختی کشانده بود . Ùضای جدید رخوت Ùˆ سکون ادبی‌ را به پشت جبهه‌ ÛŒ قوا ÛŒ انقلابیون مبدل کرد . مبارزه ÛŒ مسلØانه ØŒ هنر Ùˆ ادبیات را بطور Ø´Ú¯Ùت انگیزی در خدمت خود در آورد . شاملو از جمله شاعرانی است Ú©Ù‡ در این Ùضا ÛŒ جدید تمام قد به Øمایت از مبارزین Ùˆ مجاهدین بر خا ‌ست .او در این راه چنان پیش رÙت Ú©Ù‡ نقل است Ú©Ù‡ امیر پرویز پویان یکی‌ از رهبران بر جسته ÛŒ سازمان چریکهای Ùدائی خلق ایران به منوچهر هزار خانی Ú¯Ùته بود گیرنده‌های Øساس شاملو Ùضا را چنان خوب گرÙته اند Ú©Ù‡ انگار کسی‌ بØث‌های درونی Ù…ØاÙÙ„ Ú†Ù¾ را با او در میا‌ن گذاشته است . صمد بهرنگی ØŒ Ùروغ Ùرخزاد ØŒ Ø´Ùیعی کدکنی ØŒ اسمأعیل خوئی ØŒ غلامØسین ساعدی دکتر علی‌ شریعتی‌ ØŒ علی‌ رضا اسپهبد ØŒ Ù…Øسن یلÙانی ØŒ خسرو گلسرخی ØŒ سعید سلطانپور Ùˆ بسیاری دیگر از شاعران Ùˆ نویسندگان این دوره هستند . اسÙند یار منÙردزاده آهنگ جمعه ÛŒ خونین را می‌‌سازد Ú©Ù‡ با صدای Ùرهاد خوانده می‌‌شود . Ùیلم گوزنها ساخته ÛŒ مسعود کیمیایی قهرمان چریک مسلØÛŒ است Ú©Ù‡ امیر پرویز پویان را تداعی می‌‌کند . Ùیلم قیصر داستان برادر Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ است Ú©Ù‡ بر برادر بزرگ Ùˆ دائی خود Ú©Ù‡ اعتراض را به کناری گذاشته اند بر می‌‌شورد Ùˆ مسلØانه برای اØقاق ØÙ‚ خود اقدام می‌کند هر چند Ú©Ù‡ Ùیلم در قالب سکانس‌ها ÛŒ ناموسی ساخته شده اما پیامش کاملا مشخص است . بهار سال ÛµÛ° برای امتØانات شب‌ها بعد از شم با علی‌ برای درس خواندن به بیرون می‌‌رÙتیم Ùˆ تا ساعت Û³ - یا Û´ - ØµØ¨Ø Ø¯Ø±Ø³ می‌‌خواندیم . یکی‌ از Ù…Øل‌های درس خواندن مان میدان بزرگ شهر بود Ú©Ù‡ به میدان پهلوی مشهور بود . این میدان Û¶ خیابان را بطور هندسی جالبی‌ در اطرا٠خود دارد از میدنهی Ú©Ù… نزیر به Ù„Øاظ مهندسی‌ در ایران می‌‌باشد . میدانی بزرگ با درخت‌های شاه توت Ùˆ توت شرابی Ú©Ù‡ خود ØÚ©Ù… یک پارک را داشت در وسعت این میدان Øوض آبی بود Ùˆ در وسعت آن Øوض آب ØŒ مجسمه ÛŒ رضاشاه سوار بر اسبی بر روی یک پایه مستطیل شکلی‌ از سنگ مرمر ساخته شده بود قرار داشت . آن زمان Ùیلمهای کبیی آمریکایی‌ Ú©Ù‡ عموما تم اصلی‌‌شان جایزه گرÙتن برای تØویل مجرمین بود . Ùیلم‌های داغ Ù…Øسوب می‌‌شدند . در یکی‌ از شب‌هایی‌ Ú©Ù‡ برای درس خواندن به میدان رÙتیم . دیدم Ú©Ù‡ به دیوار ÛŒ مرمری زیر مجسمه ÛŒ شاه چند تا عکس چسبنده اند Ùˆ با خط درشت اسامی آنها را در زیر نوشته اند Ùˆ از مردم خواسته اند Ú©Ù‡ هر کس Ú©Ù‡ یکی‌ از اینها را شناسایی Ùˆ تØویل پلیس بدهد Û±Û°Û°Û°Û°Û° تومن Ú©Ù‡ آن موقع پول هنگÙتی بود دریاÙت می‌‌کند . داشتم به عکسها نگاه می‌‌کردم Ú©Ù‡ چند Ù†Ùری هم پشت سرم جمع شدند Ùˆ نگاه می‌‌کردند . ناگهان یک‌نÙر از توی جمعیت Û· - Û¸ - Ù†Ùرهٔ Ú¯Ùت : خدا کنه من یکی‌‌شان را گیر بیاورم . عکسها مربوط به چریک‌های Ùدائی خلق ایران بود Ú©Ù‡ از دست مأمورن رژیم شاه گریخته بودند . من برگشتم Ùˆ نگاه غضب آلودی به آن Ùرد کردم بهش Ú¯Ùتم اینها دزد Ùˆ جانی نیستند . بعد هم از توی جمعیت خارج شدم . میدان آن شب شلوغ بود Ùˆ امکان درس خواندن نبود . با علی‌ رÙتیم به طر٠خیابان عباس آبا د نرسیده به Ù…ØÙ„ÛŒ به نام آخر آسÙالت مکانی بود Ú©Ù‡ از نور کاÙی‌ برخوردار بود Ùˆ یکی‌ از Ù…Øلهای درس خواندن ما بود کمی‌ پایین تر از بیمارستان Ú©Ù‡ بعد‌ها ساخته شد . آنجا پتو‌هایمان را تخت کردیم Ùˆ شروع کردیم به درس خواندن . من قدم می‌‌زدم Ùˆ درس می‌‌خواندم . یک جوانی Ú©Ù‡ Øدوداً Û¶ -ÛŒ Û· - سالی‌ از من بزرگتر بود نزدیکم آمد Ùˆ پرسید کبریت داری . کبریتی روشن کردم Ùˆ سیگارش را آتش زد با اصرار سیگاری هم به من داد بعد از من سوال کرد وقت داری نیم ساعتی‌ با هم صØبت کنیم ØŒ قبول کردم . از درس Ùˆ مشق Ùˆ خانواده Ùˆ کسب Ùˆ کار شروع کرد تا رسید به آن عکسهای توی میدان . Ùهمیدم منو تعقیب کرده Ùˆ کبریت Ùˆ سیگار بهانه بوده چون در بین ØرÙ‌هاش دوبار سیگار در آورد Ùˆ خودش کبریت داشت Ùˆ روشن کرد . به این نام نشان Û¶ - ماهی‌ روی من کار کرد از بØØ« کردنش خوشم می‌‌آمد Ùˆ از استدلال‌های اجتماعی Ùˆ اقتصادیش می‌‌آموختم اما به نظر گاههای ÙلسÙی‌ Ú©Ù‡ می‌‌رسیدیم در مقابلش موضع داشتم . انسان اÙتاده Øال خوش برخورد Ùˆ مسئولی بود . همیشه بعد از پایان صØبتمان یک قرار برای دیدار بعدی Ùˆ یک قرار زاپاس هم می‌‌گذاشت بعد‌ها Ùهمیدم از بچه‌های Ùدائی بود Ú©Ù‡ کارش جذب نیرو بود . خودش جاذبه ÛŒ خاصی‌ داشت Ùˆ به ØرÙهایی Ú©Ù‡ می‌‌زد آنچنان ایمان داشت Ú©Ù‡ جرعت مخالÙت را از مخاطبش می‌‌گرÙت . در پایان هر بØثی‌ بطور استادانه‌ای به جمع بندی صØبت هایش می‌‌پرداخت . کوه نورد ماهر Ùˆ خستگی‌ ناپذیری بود هر وقت کوه می‌‌رÙتیم غذای او از همه ساده تر بود انسان دوستداشتنی Ùˆ قابل اØترامی بود من خیلی‌ ØµØ±ÛŒØ Ø¨Ø§ او برخورد می‌‌کردم . یکبار به صراØت به او Ú¯Ùتم با آنکه در خیلی‌ از زمینه‌ها قبولت دارم اما اگر Ùکر می‌‌کنی‌ Ú©Ù‡ من روزی از دین دست بر خواهم داشت اشتباه می‌‌کنی‌ . بعد‌ها Ú©Ù‡ با سازمان مجاهدین آشنا شدم رابطه‌ام را با او Ú©Ù… کردم تا به جدایی کامل رسید . اما از او راجع به اهدا٠و نظر گاهای مارکسیست Ùˆ جنبش Ú†Ù¾ Ùˆ واقعه ÛŒ سیاهکل بسیار آموختم . همیشه Ùˆ تا همین الان هم برای مارکسیستها ÛŒ واقعی اØترام خاصی‌ قائل هستم . به اعتقاد من یک مارکسیست واقعی از یک مسلمان واقعی یک گام جلوتر است چرا Ú©Ù‡ او بی‌ چشمداشت تر از یک مسلمان است . مسلمان در هر Øال به آخرتی Ùˆ اجر ÛŒ معتقد است او اما به این هم اعتقادی ندارد . بنابراین خالصانه تر جانش را Ùدا می‌‌کند . آنها کسانی‌ هستند Ú©Ù‡ برای عدالت اجتماعی جانشان را Ùدا می‌‌کنند . واژه ÛŒ قرآنی عدالت اجتماعی قسط است . در قرآن در سوره ال عمران آیه‌ Û²Û° چنین می‌‌خوانیم . کسانیکه Ú©Ùر می‌ورزند به نشان‌های خدا ( قانونمندی‌های هستی‌ ) Ùˆ پیغمبران را به ناØÙ‚ می‌‌کشتد Ùˆ امر کنندگان به قسط ( مبارزان راه عدالت اجتماعی ) را می‌‌کشند . بشارت بده به عذابی بزرگ . پس اگر قاتلین مبارزان راه آزادی با قاتلین پیامبران در یک Ø³Ø·Ø Ø§Ø² عقوبت هستند آیا پاداش مجاهدین با پاداش مبارزین برای قسط متÙاوت است ØŸ اگر Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ آنها ایمانی‌ به آن ندارند . اما مگر قانونمندی‌های هستی‌ با باور یا عدم باور ما تغییر پذیرند ØŸ هرگز . Øماسه سیاهکل آغاز جنبش مسلØانه‌ای بود Ú©Ù‡ از آخرین ماههای سال Û±Û³Û´Û¹ شروع شد Ùˆ ظر٠۷ سال در جریان تکامل Ùˆ بسط اجتماعی خود بساط دیکتاتوری ÛµÛ° - ساله ÛŒ پهلوی را بر چید . داستان‌ها اشعار Øماسی Ùˆ Øمایت‌هایی‌ Ú©Ù‡ از این جریان شد Ùضای عمومی‌ بخش دانشجویی Ùˆ روشنÙکری جامعه را دگرگون کرد . هنوز بعد از Û´Û² سال شعری را Ú©Ù‡ در رثای۱۳ - چریک Ùدائی Ú©Ù‡ به شهادت رسیدن را Ú©Ù‡ در آن زمان یاد گرÙته بودم را در ØاÙظه‌ام دارم . مویه Ú©Ù† بهر خزر ...... گریه Ú©Ù† جنگل سبز گیلان ....قالب خود را بدر‌ای قله ÛŒ البرز ....... Û±Û³ گرد دلیر .... Û±Û³ مشت بهم بیخته ÛŒ خلق اسیر ...... خونشان رنگ Ø´ÙÙ‚ ....... ریخت بر روی زمین ..... اگر بخواهم همه ÛŒ آنچه را Ú©Ù‡ بعدها راجع به این جریان خواندم Ùˆ شنیدم کلاسه Ùˆ خلاصه کنم دستانش چنین بود : Û²Û¶ اسÙند Û±Û³Û´Û¹ / Û±Û³ - Ù†Ùر از چریک‌ها اعدام شدند - علی‌ اکبر صÙایی Ùراهانی - غÙور Øسن پور - هادی بنده خدا لنگرودی - اØمد Ùرهودی - هوشنگ نیری - اسکندر رØیمی - جلیل انÙرادی - عباس دانش بهزادی - Ù…Øمد هادی Ùاضلی - اسماعیل معینی عراقی‌ - شعاع الدین مشیدی - ناصر سی٠دلیل صÙایی Ùˆ Ù…Øمد علی‌ Ù…Øنت قند چی‌ - اینها اعضای اولیه گروهی بودند Ú©Ù‡ Ùقط چند ماه پس از تیر باران شدن ایشان از طریق ادغام دو گروه معتقد به مشی چریکی در اواخر Ùروردین Û±Û³ÛµÛ° به ویجد آمد Ùˆ نم سازمان چریک‌های Ùدائی خلق ایران را بر خود برگزید آنها با اعتقاد به مکتب مارکسیسم لنینیسم چند عملیات مسلØانه را علیه شاه سازماندهی Ùˆ اجرا کردند . گروه اول ( بیژن جزنی - Øسن ضیائ ظریÙی‌ ) به طور مشخص از اÙرادی تشکیل شده بود Ú©Ù‡ پس از کودتای Û²Û¸ مرداد Ùˆ از طریق سمپاتی به جبهه‌ ÛŒ ملی‌ دوم به Ùعالیت سیاسی پرداخته بودند Ùˆ با Øزب توده مرز بندی داشتند Ùˆ به مبانی نظری مارکسیسم مسلط بودند . بیژن جزنی لیدر این گروه به همراه Ûµ Ù†Ùر دیگر به نم‌های عباس سرکی - علی‌ اکبر صÙایی Ùراهانی - Ù…Øمد سÙری آشتیانی - ضرر زاهدیان - Ùˆ Øمید اشر٠از سال Û±Û³Û´Ûµ به بعد Ù…ØÙÙ„ÛŒ را تشکیل دادند Ú©Ù‡ بر Ù…Øور بر رسی‌ امکان مبارزه ÛŒ مسلØانه ÛŒ ضدّ رژیم سرما‌یه داری متمرکز شده بود . در سال Û±Û³Û´Û¶ - اعضای این جمع از طریق یکی‌ از عناصر Ù†Ùوذی ساواک شناسایی Ùˆ دست گیر شدند . در این میان Ùقط صÙایی Ùراهانی Ùˆ صÙاری آشتیانی از مرز گریختند Ùˆ خود را به اردوگاه‌های آموزشی سازمان آزادیبخش Ùلسطین ( سا Ù‌‌‌ ) در لبنان رساندند . آنان دو سال بعد Ùˆ متعاقب Ùراگیری Ùنون جنگ پارتیزانی از مسیر مرز عراق به ایران بر گشتند Ùˆ به Øمید اشر٠غÙور Øسن پور - اسکندر صادقی نژاد Ú©Ù‡ آنان نیز از مهلکه ÛŒ ساواک گریخته بودند پیوستند . در آن زمان بیژن جزنی به Øبس طولانی‌ Ù…Øکوم شده Ùˆ در زندانهای تهران زندانی بود اما از نظر گروه موقعیت رهبری خود را کرده بود . گروه دوم ( مسعود اØمدزاده - امیر پرویز پویان ) در مقایسه با گروه اول اگر Ú†Ù‡ از تجربه ÛŒ مبارزاتی Ùˆ عملیاتی Ú©Ù… کاری برخوردار بود اما به شدت به تجربه ÛŒ انقلاب کوبا Ùˆ کپیه برداری از آن علاقه مند بود . مسعود اØمدزاده در سال Û±Û³Û´Û¶ در دانشگاه تهران با امیر پرویز پویان اشنا شده بود Ùˆ Øاصل این آشنایی‌ مطالعات مشترکی بود Ú©Ù‡ در جزوه‌های متاثر از جنبش‌های چریکی آمریکا ÛŒ لاتین به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØªØ¦ÙˆØ±ÛŒØ²Ù‡ شده بود . مسعود اØمدزاده جزو مبارزه ÛŒ مسلØانه هم استراتژی هم تاکتیک Ùˆ امیر پرویز پویان جزوه ضرورت مبارزه ÛŒ مسلØانه Ùˆ راد تئوری باغا را نوشته بودند . گروه جزنی Ú©Ù‡ در غیاب لیدر خود توسط صÙایی Ùراهانی هدایت می‌‌شد . Ùˆ گروه اØمدزاده اوائل سال Û±Û³Û´Û¹ - ضمن آشنایی با هم استراتژی دو گانه ÛŒ Ùعالیت هم زمان در شهر Ùˆ روستا را بر گزیدند . آن Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ اعضای این دو گروه را زیر لوای یک پرچم واØد گرد آورده بود در چند اصل خلاصه می‌‌شد . Û± - اعتقاد به اندیشه ÛŒ مارکسیسم . Û² - پذیرش مبارزه ÛŒ مسلØانه هم در تاکتیک Ùˆ هم در استراتژی . Û³ - اعتقاد به اضمØلال مبنسبت طبقاتی Ùئودالیسم در ایران Ùˆ چیره گی‌‌ طبقه ÛŒ بورژوازی وابسته به امپریالیسم . Û´ - تلاش برای گسترش جنبش انقلابی وظیÙÙ‡ ÛŒ ملی‌ Ùˆ انترنا سیونالیستی . Ûµ - ارزیابی از انقلاب ایران به مثابه انقلابی دموکراتیک Ùˆ توده‌‌ای Ú©Ù‡ با هژمونی طبقه ÛŒ کارگر Ùˆ Øمایت همه جانبه ÛŒ دهقانان Ùˆ زØمتکشان تØقق‌ پذیرد . Û¶ - Ù†ÙÛŒ ضرورت Ùوری مبارزه برای تشکیل Øزب کمونیست . این دو گروه پس از Øمله به ژاندارمری سیاهکل در Û±Û¹ - بهمن Û±Û³Û´Û¹ Ùˆ اعدام Û±Û³ ت خون از پیش تازان Ùدائی به هم ملØÙ‚ شدند Ùˆ سازمان چریک‌های Ùدائی خلق ایران را تشکیل دادند . در روز Û±Ûµ Ùروردین Û±Û³ÛµÛ° - پرویز ثابتی سنگسری ( رئیس اداره ÛŒ سوم ساواک Ùˆ مسول امنیت داخلی‌ کشور ØŒ Ùرد دوم ساواک پس از ارتشبد نصیری ) در یک مصاØبه ÛŒ تلویزیونی از موضوعی امنیتی‌ Ùˆ پلیسی‌ سخن Ú¯Ùت Ú©Ù‡ Øاکی‌ از در گیری شدید Ùˆ جنگ Ùˆ گریز مأمورن امنیتی‌ Ùˆ ژاندارمری با گروهی خرابکار Ù…Ø³Ù„Ø Ø¯Ø± جنگل‌های سیاهکل بود . این اولین موضع گیری رژیم شاه پیرامون Øادثه‌ای بود Ú©Ù‡ در روز Û±Û¹ - بهمن Û±Û³Û´Û¹ - روی داده بود Ùˆ در جریان آن اÙراد Ù…Ø³Ù„Ø Ø¨Ù‡ یک پاسگاه ژاندارمری Øمله کرده Ùˆ Û¹ - قبضه تÙÙ†Ú¯ Ùˆ یک قبضه مسلسل را به غنیمت گرÙته بودند . این Øمله ÛŒ مسلØانه Ú©Ù‡ بعد‌ها به Øماسه سیاهکل مشهور شد نه Ùقط راه را برای ادامه Ùˆ گسترش مبارزه ÛŒ مسلØانه توسط گروه دیگری ( مجاهدین ) مهیا کرد بلکه به رژیم شاه نیز Ùهمند Ú©Ù‡ چند سرقت مسلØانه از بانک‌ها توسط اÙراد تبه کار Ùˆ دزد صورت نگرÙته Ùˆ آن سلسله عملیات مسلØانه به منظور تامین نیازهای اولیه همین Øمله Ùˆ سایر تعرضات مسلØانه بوده است . بدین ترتیب Øمله به سیاهکل اولین عملیات چریکی اعلام شده از سوی چریک‌ها در ایران بود . Øمله به پاسگاه سیاهکل Ú©Ù‡ متاثر از انقلاب کوبا Ùˆ توسط طی٠متمایل به Ùعالیت در روستا گرÙته بود ابتدا با مطالعاتی در زمینه ÛŒ شناسایی منطق جنگلی‌ شمال آغاز شد . گروهی Û¶ Ù†Ùرهٔ از چریک‌ها به Ùرمنهی صÙا Ùراهانی اواسط شهریور Û±Û³Û´Û¹ از داره ÛŒ مکار در نزدیکی‌ چالوس برای شناسایی منطقه Øرکت کرد . آنان مصمم بودند Øمله ÛŒ Ùوری به یک پاسگاه Ùˆ خاله Ø³Ù„Ø§Ø Ø¢Ù† از Ù…ØÙ„ عملیات خارج شوند . چریک اه امیدوار بودند کشاورزان شمال با سنت رادیکالی خود هم چنان Ú©Ù‡ در ده ÛŒ اول Û±Û³Û°Û° شمسی‌ از جنبش میرزا Ú©ÙˆÚ†Ú© خان پشتیبانی‌ کرده بودند به جنبش آنان روی خوش نشان دهند . اما یکی‌ از اعضای گروه شناسایی در اوایل بهمن Û±Û³Û´Û¹ دست گیر شد Ùˆ پس ازتهمل چند روز شکنجه Ú©Ù‡ به مرگ او انجامید ( در مورد این واقعهٔ Ùˆ عنصری Ú©Ù‡ اطلاعات را زیر شکنجه اÙشا می‌‌کند بین بخش‌های مختل٠Ùدائی اختلا٠وجود دارد ) اطلاعاتی‌ به ساواک داد . عملیات ر د یابی ماموران امنیتی‌ روز Û±Û³ بهمن کلید خورد . Ùˆ ظر٠مدت کوتاهی سه‌ Ù†Ùر در گیلان Ùˆ Ù‡Ùت Ù†Ùر در تهران به تور پلیس اÙتادند . گروه Û¹ Ù†Ùری جنگل Ú©Ù‡ در ارتÙاعات سیاهکل مستقر شده بود روز Û±Û¶ - بهمن از موضوع دستگیری‌ها مطلع شد . گروه بعد کوشید یکی‌ از رابطان Ù…ØÙ„ÛŒ را از خطری Ú©Ù‡ در کمین عزا ÛŒ تیم Øمله بود آگاه کند . اما Ùرستاده ÛŒ گروه در مسیر این مأموریت به تل نیروهای امنیتی‌ اÙتاد Ùˆ پس از آغاز ساعاتی مقاومت مسلØانه دستگیر شد . ظاهراً اعضای تیم عملیاتی Ú©Ù‡ صدای تیر اندازها را شنید Ùˆ عملیات را لوس رÙته پنداشته بودند از کوه‌های جنگلی‌ آمدند پایین Ùˆ ناگزیر به پاسگاه سیاهکل Øمله کردند . روز بعد منطقه ÛŒ وسیعی از اطرا٠سیاهکل به Ù…Øاصره ÛŒ توام ماموران ساواک Ùˆ نیرو‌های ژاندارمری در آمد Ùˆ چریک‌ها در شرایط دشوار Ùقدان پوشش تدارکاتی به روستا یی در Øوالی پاسگاه پناه بردند . روستا این Ú©Ù‡ از Øدش با خبر شده بودند خانه‌ای را Ú©Ù‡ چریک‌ها در Øوالی پاسگاه مستقر شده بودند اØاطه کردند . در آن گیر Ùˆ در صÙایی Ùراهانی با مردم از آرمانهای رهایی بخش گروه Ùˆ از اهدا٠مردی خود Ùˆ دستانش سخن Ú¯Ùت اما مردم از ترس نیروهای Øکومتی از هر گونه هم کاری Ùˆ هم راهی‌ با چریک‌ها امتناع ورزیدند . Ùˆ Øتی اجازه ÛŒ خروج به آنان ندادند در نهایت چریک‌ها بدون کم‌ترین مقاومت مسلØانه تسلیم روستیین شدند . ساواک توانست از میان متورین دو Ù†Ùر را در جریان در گیری مسلØانه به قتل برسند Ùˆ Ø´ Ù†Ùر دیگر را دست گیر کند . در مجموعه Û±Û· - تان از اعضای دو گروه دست گیر Ùˆ Û±Û³ Ù†Ùر شان بلاÙاصله در دادگاه نظامی Ù…Øاکمه Ùˆ تیر باران شدند . پس از واقعه ÛŒ سیاهکل تیم عملیات شهری به Ùرماندهی مسعود اØمدزاده در تاریخ Û±Û´ Ùروردین Û±Û³ÛµÛ° به کلانتری قلهک Øمله کرد Ùˆ یک قبضه مسلسل به غنیمت گرÙت . بازماندگان گروه جنگل روز Û±Û¹ Ùروردین Û±Û³ÛµÛ° سر لشکر ضیائ Ùرسیو ( رئیس اداره ÛŒ دادرسی ارتش ) را کشتد . در اواخر همین ماه دو گروه یاد شده به هم پیوستند Ùˆ طعی اطلاعیه‌ای ضمن اعلام وجود ØŒ با مردم سخن Ú¯Ùتند Ùˆ دو عملیات مسلØانه ÛŒ Øمله به سیاهکل Ùˆ به هلاکت رساندن Ùرسیو را به عهده گرÙتند . مضمون آن اطلاعیه چنین بود هر جا ظلم هست مقاومت Ùˆ مبارزه هم هست . مبارزه ÛŒ چریکی شروع شده است . یورش قهرمانانه ÛŒ چریک‌های از جان گذشته به پاسگاه سیاهکل در گیلان بر دیگر به روشنی تمام نشن میدهد Ú©Ù‡ مبارزه ÛŒ مسلØانه تنها راه آزادی مردم ایران است . ما چریکهای Ùدائی خلق با Øمله به کلانتری قلهک Ùˆ اعدام Ùرسیو ÛŒ جنایتکار نشان دادیم Ú©Ù‡ راه قهرمانانه ÛŒ سیاهکل را ادامه خواهیم داد . قهرمانان Øماسی شاملو در این دره بچه‌های اعماق اند Ú©Ù‡ خونشان Ùریاد است Ùˆ Ú†Ù†Ú¯ در عثمان می‌‌اÙکنند . قهرمانانی Ú©Ù‡ خواب اقاقیا‌ها را در آخرین Ùرصت گًل میمیرند . Øتی اگر زنبیق کبود کرد بر سینه ÛŒ آنان گًل دهد . شیر آهن کوه مردانی از این گونه عشق Ú©Ù‡ میدان خونین سرنوشت را به پاشنه آشیل در می‌‌نویسند . عاشقانی Ú©Ù‡ خنجی بر چهره ÛŒ ناباور آبی هستند . Ùˆ کنار شب خیمه بر می‌‌اÙرزند اما شمشیر از نیام بر آماده را در کنار خود دارند چرا Ú©Ù‡ بدان روزگار هر سپیده نه‌‌ بر آمدن خورشید Ú©Ù‡ به صدای هم عوض دوازده گلوله " سرخ میشوند " Ùˆ باز هم بچه‌های اعماق Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ بزرگوارانه در پای تو سر نهاد ØŒ آنکه مرگش میلاد پر هیاهو ÛŒ هزار شاهزاده بود . شاملو همچنان در بزرگداشت شهدای جنبش مسلØانه مجموعه کاشÙان Ùروتن شوکران را مجموعه شری به نم مرگ چنین می‌‌سراید : هرگز از مرگ نهرسیدم ---اگر Ú†Ù‡ دستانش از ابتذال شکسته تر بود هراس من باری همه از مردن در سرزمینی است - Ú©Ù‡ مزد گورکن از آزادی آدمی‌ اÙزونتر باشد . - جستن - یاÙتن - Ùˆ آنگاه به اختیار بر گزیدن - Ùˆ از خویشتن خویش - با رویی پی‌ اÙکندن اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد - Øاشا Øاشا Ú©Ù‡ هرگز از مرگ هراسیده باشم www.aftabkaran.com |
||
ارسال به فیس بوک | ||
Aftabkaran. All rights reserved |