مردم ایران را اینچنین فریب میدهند

تاریخ درج خبر -1390:06:12
گزارش تحلیلی'سیاست ما'از دیپلماسی منفعل ایران و وقایع سوریه
صالحی سخنگوی کدام جریان است؟

داخلي> جريانات انحرافي>آیا می توان پذیرفت که وزیر امور خارجه کشوری که خود را محور مقاومت منطقه و چه بسا دنیا می داند، به متحد استراتژیک ایران تاخته و اینگونه آب در آسیاب دشمن بریزد؟

سرویس سیاست خارجی "سیاست ما"- علیرضا رفیعی- 1- مجله آمریکایی فارین پالیسی که از نشریات نزدیک به کاخ سفید و هیات حاکمه آمریکا محسوب می شود، دی ماه سال گذشته و در آستانه کلید خوردن فاز بیداری اسلامی در تونس، مصر و... در یادداشتی تحت عنوان "ایا سوریه 2011 خاورمیانه را غافلگیر خواهد کرد؟" به بررسی احتمال برپایی اشوب در سوریه پرداخت و با تاکید بر لزوم آشوب طلبی از حمایت سوریه و ایران از جریان های مقاومت اسلامی در خاورمیانه و در راس آنها حزب الله و حماس به شدت انتقاد کرد. در این یادداشت تاکید شده بود آمریکا باید یکبار برای همیشه اسرائیل را از شر سوریه خلاص کند.
2- اتفاقاتی که در سوریه در چندماه اخیر روی داده است دارای چند نشانه است. نشانه هایی که باید جدی گرفته شوند. اول آنکه چه باور کنیم چه نکنیم آنچه در سوریه می گذرد به هیچ وجه از همان ابتدا هم دارای اصالت مردمی نبوده و پشت پرده های مشکوکی داشته است. اگر وقایع مصر و تونس در میدان های اصلی پایتخت های این کشورها روی می داد، در سوریه هیچ گاه تاکنون کوچکترین جریان اعتراضی در دمشق به عنوان مرکز این کشور روی نداده است.

آیا عجیب نیست که همه اعتراضات این کشور صرفا در مناطق پرتنش مرزی اتفاق می افتد؟ در میانه ماه رمضان و با افزایش کشتارهای مشکوک غیرنظامیان توسط عناصر مشکوک و انداختن آن بر گردن دولت سوریه، پرده از رازی بزرگ بر افتاد. رازی که دلیل و علت اشوب های چندماهه سوریه بود و آن هم حمایت های مالی و نظامی و شبکه بزرگ سه کشور عربی بر ضد دولت سوریه بود. به گفته منابع آگاه شبکه بزرگی با محوریت سه کشور قطر، امارات و عربستان سعودی در شهر حماه سوریه برای ضربه زدن به دولت اسد و سرنگونی نظام فعلی سوریه تشکیل شده است. از سوی دیگر جریان عدنان العرعور که شبکه اصلی ناآرامی های سوریه بخصوص در مناطقی مانند حماه است، توسط دو جریان بندر بن سلطان و سلفی ها به شدت مورد حمایت است.

بر اساس آخرین برآوردها هزار نفر در شهر حماه سوریه برای جنگ مسلحانه با دولت سوریه به سلاح هایی چون آرپی جی، کلاشینکف، مسلسل و... مجهز شده اند. ناگفته نماند بسیاری از آنچه توسط الجزیره و العربیه مردم سوریه خوانده می شوند در واقع کارگران مرزی هستند که گاه با ده برابر حقوق روزانه خود به استخدام واسطه های سازمان های اطلاعاتی ترکیه و سه کشور عربی مذکور در می آیند تا با سلاحی که در اختیارشان قرار می گیرد با سربازان سوری بجنگند. وقتی هم به سوی نیروهای نظامی هرکشوری تیراندازی شود، ناگفته پیداست که چاره ای جز دفاع و اقدام متقابل باقی نمی ماند و دراین میان جنازه هایی بر روی دست طرفین باقی می ماند.
3- راغب السرجانی از چهره های وهابی مصر که از قضا رابطه بسیار نزدیکی هم با سرویس های امنیتی عربستان و مصر دارد، چندی پیش پرده از رازی بزرگ در سیاست اعراب برداشت. وی صراحتا اعلام کرد همه تلاش کشورهای عربی بر تخریب روابط ایران و سوریه متمرکز است و ما نه تنها باید مانع از برقراری روابط ایران و مصر شویم، بلکه رابطه ایران و سوریه را نیز باید تخریب کنیم. این چهره افراطی ضمن آرزوی سقوط نظام حاکمیت در سوریه، گفت: پیش بینی می کنم که پیروزی ملت سوریه و سقوط نظام حاکم در این کشور در آینده ای بسیار نزدیک رخ دهد. البته باید اعتراف کرد که انقلاب مردم سوریه یک انقلاب اسلامی نیست.
4- از اعراب که بگذریم تعریف رسانه های غربی نزدیک به سرویس های اطلاعاتی از روابط ایران و سوریه هم قابل توجه است. هفته نامه مشهور لوموند چاپ فرانسه هفته گذشته در یادداشتی به صراحت اعلام کرد که ایران، سوریه را بیمه کرده است. بخش هایی از یادداشت لوموند برای آگاهی از نگاه غرب به روابط ایران و سوریه خواندنی است: 30 سال است که پیمانی استراتژیک بین تهران و دمشق وجود دارد. این پیمان نوعی بیمه برای رژیم علوی سوریه به حساب می‌‌آید. علویان شاخه ای اقلیت از اسلام و انشعابی از شیعه هستند که 12 درصد از جمعیت 22 میلیونی این کشور را تشکیل می دهند. بیشتر از نیمی از سوری‌ها، اهل تسنن هستند، لذا علوی‌ها برای حکومت کردن، روی اقلیت‌های دیگر کشور نظیر مسیحیان و دروزی‌ها، تکیه کرده اند. لوموند در ادامه افزود: از بین کشور‌های عربی‌، سوریه تنها کشوری است که توانست با ایران، وارد اتحاد شود.( توجه کنید: تنها کشور). دمشق، دروازه نفوذ ایرانی‌ها در دنیای عرب است. بدون اتحاد با سوریه، اهداف ایران در منطقه به صورت مجازی باقی‌ خواهد ماند. به لطف همین همکاری قدرت سوریه است که ایران به دومین متحد عربی‌ خود در منطقه یعنی ‌: "حزب الله"، حزب شیعی لبنان، کمک‌های مالی‌ و نظامی می کند.
5- هفته گذشته در عرصه دیپلماسی کشور اتفاقی افتاد که کارشناسان سراسر دنیا انگشت حیرت به دهان گزیدند و آن هم چیزی نبود جز واکنش علی اکبر صالحی وزیر امورخارجه ایران به تحولات سوریه. این واکنش آنقدر عجیب بود و آنقدر دور از انتظار و برخلاف سیاست رسمی نظام که تحلیلگر هاآرتص صراحتا از ذوق زدگی رهبران اسرائیل از این اظهارات سخن گفت. سخنان صالحی آنقدر به مذاق غربی ها و رسانه هایشان خوش آمد که در میانه رقابت های خبری و دهها خبری که در روز به دنیا مخابره می شود، توانست دو روز تمام صدر اخبار مربوط به سوریه را به خود اختصاص دهد. سوریه سالها متحد استراتژیک ایران بوده و هست. کافی است نگاهی به اظهار نظرهای مقامات ارشد نظام همچون مقام معظم رهبری، دبیر شورای عالی امنیت ملی و.... بیندازیم تا به این اهمیت پی ببریم.
6- هفته گذشته علی اکبر صالحی در گفت و گو با روزنامه جام جم از عدم دخالت های جریان انحرافی در ساختار وزارت خارجه سخن گفت. از استقلال وزارت خارجه گفت و قسم یاد کرد که تاکنون دخالتی نبوده است. از ماجرای ملک زاده و آن رسوایی بزرگ که بگذریم آیا می توان پذیرفت که وزیر امور خارجه کشوری که خود را محور مقاومت منطقه و چه بسا دنیا می داند، بدون درنظر گرفتن نظرات کارشناسی همان وزارت خانه ای که از استقلالش سخن می گوید به متحد استراتژیک ایران تاخته و اینگونه آب در آسیاب دشمن بریزد؟
خدا را شکر به لطف انقلاب، کارشناسان وزارت امورخارجه تعامل مناسبی با همه نهادهای نظام داشته و دارند. بخشی از اطلاعاتی که در بالا به آن اشاره شد هم از دل همین جلسات به دست آمد و به آن اشاره شد. نمی توان باور کرد که آقای صالحی به نمایندگی از وزارت امور خارجه و نه نمایندگی از جریان انحرافی نفوذکرده در دل دولت سخن گفته باشد.
انتهاي مطلب

ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved