سخنان خامنه اي، در ديدار روز پنجشنبه 17شهريور، با اعضاي مجلس خبرگان ارتجاع از يك سو نمايش بي اعتباري و درهم شكستگي نظام ولايت فقيه و از سوي ديگر وحشت آخوندها از قيامهاي منطقه و تلاش مذبوحانه خامنه اي براي سوء استفاده هاي ارتجاعي از آنها را برملا كرد.
خامنه اي كه در ميان روحانيون و حتي آخوندهاي حكومتي هيچ اعتباري ندارد، در حاليكه خود را «كليددار اصلي نظام» مي خواند، گفت: «ولايت مطلقه فقيه، يعني انعطاف پذيري دستگاه ولايت... که مي‌تواند هر جا لازم شود مسير را تصحيح و تکميل کند». وي، اما، هشدار داد كه «برداشت خطرناکي که بايد از آن بر حذر بود اشتباه گرفتن انعطاف با انحراف و کوتاه آمدن در مقابل فشارهاي بيروني است». همانطور كه امام در «قضيه‌ سلمان رشدي تسليم فشارها نشد و پافشاري کرد، بايد «اصول و مباني نظام و در واقع هويت نظام و اهداف نظام» را حفظ كرد و «بدانيم که اگر ما از اصول دست برداشتيم، حتّي هويت نظام از بين خواهد رفت، به آن هدفها هم نمي‌رسيم.... اگر جايي از اصول کوتاه گذاشته باشيم، بايد از آن توبه کنيم... سر قضيه‌ قصاص به ما اعتراض مي‌کنند و فشار مي‌آورند، سر قضيه‌ ديه به ما فشار مي‌آورند، سر قضاياي گوناگون در مسائل مختلف به ما فشار مي‌آورند؛ تا ما تسليم شويم، اين خطاست، اين انحراف است؛ به اين انحراف نبايد دچار شد».
خامنه اي در يك اعتراف بيسابقه ولايت فقيه را بدعت خميني در تاريخ اسلام توصيف كرد و گفت «نظام سازي بر اساس فقه اسلامي تا قبل از امام [خميني] سابقه نداشته است و آن بزرگوار، اول کسي است که در مقام نظر و عمل، يک نظام سياسي را بر مبناي مردمسالاري ديني و ولايت فقيه، مطرح و ايجاد کرد». وي در عين حال خواستار گسترش اين نظريه ارتجاعي به كشورهاي عربي شد.
ولي فقيه ورشكسته نظام آخوندي در حاليكه در مورد تحولات منطقه داد سخن مي‌داد در وحشت از قيام شجاعانه مردم سوريه به سكوت مرگبار خود در اين زمينه ادامه داد و هيچ اسمي از متحد استراتژيك خود نبرد.
وي با اشاره به سقوط حكومتهاي مصر و ليبي و تونس و يمن گفت: اين خطر بزرگي است كه در اين كشورها «نظامهاي الگو گرفته از غرب به اسم دموكراسي روي كار بيايند» و بايد «نخبگان ديني ملتها بتوانند زمام امور اين ملتها را در دست بگيرند». وي نيت شوم خود را براي صدور بنيادگرايي و ارتجاع در اين كشورها آشكار كرد و افزود «آن چيزي که اين‌جا (رژيم آخوندي) مي‌تواند به اين کشورها کمک کند، تفکر مردم‌سالاري ديني است. مردم‌سالاري ديني که ابتکار امام بزرگوار ماست، مي‌تواند نسخه‌يي براي همه‌ اين کشورها باشد؛ هم مردم‌سالاري است، هم از متن دين برخاسته است.... اين کاري است که بر عهده‌ ماست و بايستي انجام بگيرد تا دشمنان اين ملتها از خلأيي که به وجود آمده، استفاده نکنند. اين خلأ را بايد به وسيله‌ اسلام پر کنند». وي البته ناچار شد اذعان كند «فقهاي اهل سنت - چه فقهاي شافعي در مصر، چه مالکي‌ها در بعضي ديگر از کشورهاي آن منطقه، چه حنفي‌ها در بعضي از کشورهاي ديگر» نظريه ارتجاعي ولايت فقيه را قبول ندارند.

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
18 شهريور 1390(9سپتامبر2011)