صندوق بین المللی پول؛ پرچانگی با ملاها، پشت پا به غرب

تاریخ درج خبر -1390:06:23
واشینگتن تایمز


با تورم لجام گسیخته، نرخ مزمن بیکاری و فقر گسترده، ایران تصویری از سلامت اقتصادی را برای هیچ کس تداعی نمی کند. بنابراین وقتی صندوق بین المللی پول آخرین مقاله خود را ماه پیش با ارزیابی «گل و بلبل» درباره ایران منتشر کرد، خیلی از چشم ها گرد شد و مبهوت ماند.

در این جستار، به خاطر اصلاحات یارانه ای از مواد خوراکی گرفته تا انرژی و خلاصه همه چیز، موجی از تحسین ها و تمجید ها نثار حکومت تهران می شود که از شر یارانه های پرهزینه خلاص شده و کشتی عقب گرد از هزینه ها را با پیروزی به آب انداخته. این گزارش می گوید که چنین تلاش هایی فرصتی یگانه به ایران می دهد تا به اصلاحات اقتصادی بپردازد و رشد اقتصادی و توسعه را با سرعت هر چه بیشتری دنبال کند.

چنین چشم انداز پر گل و برکتی کمی دیر طنین انداز شده. در ماه ژوئن، نشریه ای که از اعتبار، چیزی از اکونومیست کم ندارد با استفاده از نتیجه گیری مقدماتی صندوق بین المللی پول، اقدام مثال زدنی ایران را به عنوان شروع اصلاحاتی ساختاری بخش اقتصاد آفرین گفت. البته تمام این ها باید به گوش آیت اله های ایران خوش بیاید؛ آیت اله هایی که در ماه های اخیر تلاش دو چندانی به خرج داده اند تا به دنیا بباورانند که «با وجود فشار روزافزون از سوی غرب و افزایش هزینه مربوط به برنامه اتمی، این کشور همچنان به پیشروی خود ادامه می دهد.»

ولی دلیل خوبی وجود دارد که درست برعکس این را فرض کنیم: در خلال سه سال گذشته، دولت ایران در تلاش خود برای زدودن بهره مندی های عمومیِ دوران خمینی و ایجاد اقتصادی رقابتی تر، در واقع گام های جدی برای حذف سوبسیدهای گزاف اقتصادی در بودجه خود برداشته است. این اقدام که در سال 2008 آغاز شد تاکنون برای حکومت 68 میلیون دلار پس انداز به همراه آورده است که به گونه ای دیگر می توانسته به طور مصنوعی صرف پایین آوردن هزینه های اولیه زندگی (مردم) شود.

ناگفته روشن است که نسخه «شوک درمانی» ویژه ایران، اثرات زیانباری دارد، دست کم در کوتاه مدت. بدون جبران دولت، هزینه بنزین، نان و اقلام پایه دیگر افزایشی صعودی دارد و تورم به بیش از 15 درصد رسیده، یعنی به نسبت یک سال پیش دو برابر شده است. به هر حال رهبران ایران می گویند که چنین نوساناتی کوتاه مدت است و نه تنها قیمت ها که هم تورم با گذر زمان پایین خواهد آمد.

خوب، چنین چیزی به اعداد و ارقام بستگی دارد. مطابق چنین شیوه ای صندوق بین المللی پول، اساس بررسی های خود را بر داده های گلچین شده ای بنا می نهد که دولت ها از جمله ایران در اختیارش می گذارند. در نتیجه، این سازمان ارزش صوری را در نظر گرفته که بی نهایت خوشبینانه است؛ پیش بینی رسمی دولتی که بر اساس آن چربیدن رشد اقتصادی خوش بینانه دولتی بر ناکارامدی های دستگاه اقتصادی، رونق بلند مدت را برای ایران اگر نگوییم غیر ممکن، دست کم دشوار خواهد کرد. با این همه، اندکی بیش از شمارِ اندکی از کارشناسان بر این باورند که آمار و ارقامی که صندوق بین الملی پول بر آن ها تکیه دارد، عمیقا مشکوک به نظر می رسند. یک کارشناس ایرانی بر اساس مطالعات خود می گوید: آماری که در ایران ساخته می شوند «دیگر هیچ کارایی ندارند چون کسی آن ها را باور ندارد.» اقتصاددانان غربی نیز به همین ترتیب به ارقام مشکوکند و نتیجه گیری های خوش بینانه صندوق بین المللی پول را به «پیشرفت حسابداری خلاقانه» ایران نسبت می دهند.

سپس داستان پرسش نفت به میان می آید. بررسی های صندوق بین المللی پول نشان می دهد که درآمد ناشی از مبادله خارجی نفت و گاز طبیعی، «هنوز اصلی ترین منبع درامد مالی جمهوری اسلامی» را تشکیل می دهد. چیزی که دست کم گرفته شده و کتمان شده است. بر اساس تازه ترین براورد اداره انرژی ایالات متحده، نقت خام و مشتقات نفتی نزدیک 80 درصد از صادرات خارجی ایران و بیش از نیمی از درآود دولت را تشکیل می دهد. به بیان دیگر اقتصاد ایران اسب تک مهارتی است که در گل ماندگیِ صادرات انرژیِ اش، دشمن قسم خورده فرصت های اقتصادی است و شاید حتا ثبات داخلی اش را نیز به همین ترتیب نابود می کند. و این همچنین بدان معناست که کاهش قیمت کنونی و جهانی نفت -که اکنون در نقطه بالایی است- ایران را به سرگیجه و سقوط اقتصادی وا می دارد و امید حکومت به زدودن اثرات منفی و بی ثباتی ناشی از برنامه یارانه ها را با دلسردی رو به رو می کند.

در شرایط دیگر، چنین بحثی به معنای چیزی بیش از دریچه ای به روی سیاستِ عبوس و بدنام داخلی ایران است. هرچند اقتصاد واقعی کشور ایران مسئله بسیار مهمی است زیرا آگاهی از سلامت مالی ایران برای غرب از آن رو مهم است که بداند با برنامه اتمی اش چه می خواهد بکند. به بیان ساده تر، ایالات متحده و دیگر همپیمانانش ناامیدانه در پی دریافتن آنند فشار کنونی اقتصادی بر روی جمهوری اسلامی تا چه اندازه اثر بخش بوده است؛ و می خواهند بدانند که از کدام مجرا فشار اثر گذارتر است.

به هر حال به لطف صندوق بین المللی پول، متاسفانه کشف چنین مطلبی کمی دشوارتر شده است.

از: ایلان برمن // در: واشنگتن تایمز
ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved