مجموعه خبر

تاریخ درج خبر -1390:06:06
روند دادرسی دادگاه ها در رژیم شاه و جمهوری اسلامی
راديو فردا 27 اوت. «نظامی که دارای دادگستری خوب و احزاب آزاد باشد، دچار انقلاب نمی شود.» اين بخشی از نامه سرگشاده ای است که محمد سيف زاده، وکيل دادگستری و حقوقدان، خطاب به محمد خاتمی ، رییس جمهور پيشين ايران نوشته است.

در اين نامه آمده است: انقلاب زمانی اتفاق می افتد که مردم ستمديده مرجعی برای احقاق حقشان پيدا نکنند و حتی اگر در رژيم گذشته هم دادگستری خوبی وجود داشت، انقلاب نمی شد. اما محمدحسين آغاسی، وکيل دادگستری و حقوقدان در تهران اعتقاد دارد که در رژيم گذشته، محاکمات در دادگستری به درستی انجام می شد.
آغاسی: البته من آن قسمت اول فرمايشات همکار عزيزم، آقای محمد سيف زاده را قبول ندارم که در نظام گذشته دادگستری خوب نبوده است. در نظام گذشته دادگستری بسيار خوب، پاک و ايده آل بود و درست محاکمات را انجام می داد. هرگز درآن زمان گله مندی هايی از اين دست که امروزه راجع به دادگستری وجود دارد، وجود نداشت.

ولی در اين که اگر دادگستری خوب عمل نکند، تبديل به انگيزه و پايه بروز يک انقلاب يا يک دگرگونی غير مسالمت آميز خواهد شد، را قبول دارم. در بسياری از نقاط دنيا اين مسئله ثابت شده است.

بنابر اين نبايد اين تصور را داشته باشيم که انقلاب اسلامی که در سال ۵۷ رخ داد، ناشی از عملکرد بد دادگستری و اشکالاتی بود که در دستگاه قضايی نظام پادشاهی وجود داشت.»

آقای سيف زاده در بخشی از نامه اش نوشته است که در بين شش هزار پرونده سياسی که از دور اول رياست جمهوری آقای خاتمی توسط ۲۱ وکيل دادگستری وکالت شده است، حتی يک مورد هم نبوده است که متهمان طبق قوانين از دادرسی منصفانه و عادلانه برخوردار باشند.

او همچنين معتقد است که هيچ گاه احکام صادره با اعمال ارتکابی متهمان مطابقت نداشته است. محمدحسين آغاسی هم می گويد در پرونده های سياسی و امنيتی، به قوانين آيين دادرسی کيفری و مدنی توجه نمی شود.

آغاسی: اعتقادم بر اين است که به هر حال در پرونده هايی که جنبه سياسی- امنيتی دارند و در دادگاه های انقلاب رسيدگی می شوند، به مقررات آيين دادرسی کيفری و مدنی در اين پرونده ها توجهی نمی شود.
البته من اطلاع ندارم که درهمه پرونده ها اين مسئله مصداق دارد. ولی در پرونده هايی که خودم در آنها دخالت داشته ام، طبيعتا نارسايی ها و عدم رعايت و انطباق اعمال با قوانين و احکام صادره را مشاهده کرده ام.
يکی از اشکالات مهم در اين راستا فقدان قدرت لازم دادگاه انتظامی برای برخورد با اين تخلفات است.»

محمد سيف زاده در بخش ديگری از نامه اش به اصل يکصد و هفتاد و دو قانون اساسی اشاره کرده و نوشته است که بر اساس اين اصل دادگاه های متهمان سياسی و مطبوعاتی بايد با حضور هيات منصفه واقعی و به صورت علنی برگزار شود.

محمدحسين آغاسی: يکی از مواردی که در قانون اساسی مورد تاکيد است و حکم و دستور قانونگذاران قانون اساسی است، اين است که دستور داده شده که پرونده های سياسی با حضور هيات منصفه و به صورت علنی در دادگاه کيفری هر استان که متشکل از سه تا پنج قاضی هست، برگزار گردد.

علت اين امر عبرت بود که در نظام گذشته داشتيم و نظر بر اين بود که حاکميت نتواند خودش، راسا، نسبت به کسانی که دارای اتهام سياسی هستند اقدام نمايد و حکم صادر کند. مقرر شده بود که در مورد اين اتهامات هيات منصفه ای تشکيل شود. تشکيل اين هيات منصفه هم شرايط خاص خودش را دارد. اينکه بايد از نيروهای مردمی و نه دولتی انتخاب شوند. اينکه در آنجا و در آغاز در مورد گناهکار بودن يا گناهکار نبودن متهم اظهار نظر شود و سپس مجازات توسط هيات منصفه تعيين شود.

الان و در طول اين ۳۲ سال متاسفانه نه قانونی در اين زمينه تصويب شده است و نه محاکماتی که برگزار می شود با رعايت اين اصل از قانون اساسی است. بلکه کليه پرونده های سياسی توسط سه تن از قضات محترم دادگاه انقلاب بررسی می شود و با نظر يک قاضی حکم صادر می شود.»

محمد سيف زاده، وکيل دادگستری و از بنيانگذارن کانون مدافعان حقوق بشر است که به اتهام تشکيل اين کانون و تبليغ عليه نظام به دو سال زندان و ده سال محروميت از وکالت محکوم شده است.

او از چهار ماه پيش تا کنون در زندان اوين به سر می برد. از آن زمان تا کنون بسياری از نهادهای حقوق بشری از جمله سازمان عفو بين الملل، کمپين بين المللی حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز، در بيانیه هایی خواستار آزادی او از زندان شده اند.

محمد سيف زاده در سال های اخير وکالت پرونده شماری از فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و متهمان سياسی و عقيدتی را به عهده داشته است.

جریمه بانک جی‌پی مورگان به خاطر نقض تحریم‌ها علیه ایران

راديو فردا 27 اوت. وزارت خزانه‌داری آمریکا روز پنج‌شنبه بانک «جی‌پی مورگان چــِیس» را به خاطر زیر پا گذاشتن تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران و چند کشور دیگر ۸۸٫۳ میلیون دلار جریمه کرد. بانک جی‌پی مورگان یک گروه چندملیتی بانکداری و سرمایه است که مقر اصلی آن در منهتن نیویورک قرار دارد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، خزانه‌داری آمریکا می‌گوید که این بانک اقدام به نقل و انتقالات «فاحش» مالی، اعطای وام و دیگر تسهیلات به ایران، کوبا، سودان و دولت پیشین لیبریا کرده‌است که این «نقض آشکار» مقررات تحریمی مختلف است.

بنا بر این گزارش مقرراتی که نقض شده هفت فقره و مربوط به دوره زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ است و جی‌پی‌مورگان در این رابطه موافقت کرده تا جریمه یادشده را بپردازد.

به گفته وزارت خزانه‌داری آمریکا، بانک جی‌پی‌مورگان در سال ۲۰۰۹ به تأمین مالی معامله‌ای کمک کرده که با کشتی‌های ایرانی مرتبط است و با این کار از «قانون تحریمی جلوگیری از گسترش جنگ‌افزار کشتار جمعی» تخطی کرده‌است.

هم‌چنین به گفته این وزراتخانه جی‌پی‌مورگان اقدام به انتقال ۳۲ هزار اونس شمش طلا به یک بانک ایرانی کرده و در موردی دیگر برای مشتری‌های ایرانی اوراق اعتباری صادر کرده‌است ولی گزارشی از این نقل و انتقال‌ها به «دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری» نداده‌است.

یک سخنگوی بانک جی‌پی‌مورگان چیس، به خبرگزاری فرانسه گفت که هیچ یک از موارد نقض، با قصد و نیت زیر پا گذاشتن مقررات خزانه‌داری انجام نشده و «این موارد، خطاهایی نادر هستند که در صدها میلیون نقل و انتقالی که هرساله انجام می‌شود پیش می‌آیند.»

ایالات متحده و دیگر قدرت‌های غربی ایران را متهم می‌کنند که در برنامه هسته‌ای‌اش اهداف نظامی را دنبال می‌کند و به این خاطر تحریم‌هایی را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده‌اند. ایران این اتهام را همواره رد کرده‌است.

خردادماه گذشته ایالات متحده از گسترش تحریم‌های اتحادیه اروپا به بیش از ۱۰۰ شرکت دیگر ایرانی استقبال کرد و بریتانیا نیز با اعلام استقبال از این تصمیم، گفت که «سرکوب خشن مردم ایران» توسط حکومت و «پشتیبانی» حکومت ایران از سرکوب‌ها در سوریه، باعث مصمم‌تر شدن غرب در جلوگیری از دست‌یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی شده‌است.

در یک سال گذشته سیستم‌های مالی بین‌المللی تحت فشار آمریکا محدودیت‌های زیادی برای دادوستدهای بازرگانی با ایران ایجاد کرده‌اند و بسیاری از شرکت‌های غربی نیز خود را از پروژه‌های صنعتی و نفت و گاز ایران کنار کشیده‌اند.
برگشت 300 درصدی كالاهای ايرانی از عراق
دبيركل گمركات استان كردستان از برگشتي 300 درصدي كالاهاي ايراني از سوي اقليم كردستان عراق در سال گذشته خبر داد.
به گزارش فارس از سنندج، محمد شهبازي در جلسه كارگروه توسعه صادرات كردستان در سالن دولت استانداري، اظهار داشت: استانداردهاي بهداشتي و عدم تطبيق استاندارد كالاهاي صادراتي با استانداردها و معيارهاي كشور عراق از دلايل برگشت كالاهاي صادراتي ايران به عراق بوده است.
وي خاطرنشان كرد: كالاهاي نيز كه نيمي از مدت زمان اعتبار آنها در زمان صادرات گذشته باشد از سوي طرفين عراقي برگشت مي‌شود و بايد صادركنندگان به اين موارد توجه ويژه داشته باشند.....
احمدی نژاد در نمایش روز قدس: هولوکاست دروغ است
خبرگزاری مهر: محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در جمع روزه داران تهرانی که برای حضور در راهپیمایی روز جهانی قدس حضور به هم رسانده بودند گفت: هولوکاست از دروغ های بزرگ است.
ااحمدی نژاد با اشاره به روز قدس، گفت: روز قدس، روز وحدت آزادی خواهان، عدالت طلبان و موحدان عالم علیه ظلم و بی دادگری است و سرکوب ستمکاری و با هدف محو و نابودی کامل رژیم صهیونیستی است.
سخنان توهین آمیز امام جمعه رژیم علیه یهودیان
امام جمعه طبس: یهودیان بدترین دشمن بشریت هستند
خبرگزاری فارس: امام جمعه طبس گفت: بر اساس قرآن، پس از شیطان بدترین دشمن بشریت و به‌ویژه مسلمانان بنی‌اسرائیل، یهودیان و صهیونیست‌ها هستند.
به گزارش خبرگزاری فارس از طبس، حجت‌الاسلام سید ابراهیم مهاجریان در خطبه‌های این هفته نمازجمعه ضمن گرامیداشت روز قدس، از مردم عزیز ایران اسلامی که حتی در دورترین روستاها و ازجمله هوای سوزان طبس به وظیفه شرعی، سیاسی و اجتماعی خود عمل کرده و در راهپیمایی عظیم روز قدس شرکت می‌کنند تقدیر کرد.
وی بیان کرد: موضوع دشمن‌شناسی برای انسان‌ها و به‌ویژه برای مسلمانان و شیعیان که دارای دشمنان متعددی هستند از اهمیت زیادی برخوردار است که خداوند متعال در قرآن مجید 63 آیه درباره اصل دشمن‌شناسی نازل کرده است.
خطیب جمعه طبس با بیان اینکه لازمه دشمن‌شناسی هوشیاری و بیداری است ادامه داد: خداوند متعال در قرآن کریم بدترین دشمن انسان را بعد از شیطان، یهود و صهیونیست معرفی کرده است.
انتقال شش ميليارد دلار از تهران به دمشق؟
توسط فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)
راديو فردا 27 اوت. رسانه های اروپا و آمريکا و بعضی از محافل ديپلماتيک از افزايش کمک های مالی ايران به سوريه برای مقابله با مجازات های اقتصادی قدرت های غربی سخن ميگويند. فریدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس در مورد همین موضوع با راديو فردا گفت و گو کرده است.

راديو فردا - مجازات های اقتصادی غرب عليه نظام بشار اسد، در رابطه با سرکوب های خونين سياسی در سوريه رو به افزايش گذاشته. اين مجازات ها تا چه اندازه می تواند موثر باشد؟

درجه اثر بخشی مجازات های اقتصادی خارجی عليه يک کشور، چه از سوی نهاد های بين المللی تصويب شده باشد يا به صورت يکجانبه به ابتکار قدرت های بزرگ اعمال بشود، هميشه پرسش بر انگيز است.
در مورد سوريه هم طبعا اين پرسش مطرح ميشود : در حالی که تاکنون فشار های سياسی بی تاثير بوده، آيا اقتصاد می تواند چشم اسفنديار نظام دمشق تلقی بشود؟

شماری از ناظران، از جمله بعضی از کارشناسان سوری، به اين پرسش پاسخ منفی ميدهند، با اين استدلال که دستگاه بعثی سوريه به نوعی انزوا عادت دارد و اين بار هم، مثل گذشته، فشار های اقتصادی می تواند به سود صاحب منصبان بعثی به ويژه نظامی ها تمام بشود و، در عوض، به مردم عادی ضرر وارد کند.

اديب مياله، رييس بانک مرکزی سوريه، جمعه بيست و ششم آگوست در گفتگو با خبرگزاری فرانسه پذيرفت که مجازات های اقتصادی موثر بوده و مردم سوريه بايد از اين به بعد کمر بند هايشان را سفت تر کنند.

با اين حال، به گفته او، اين مجازات ها عمدتا به مردم عادی ضرر ميزند. او ميگويد که مجازات های اعمال شده از سوی آمريکايی ها و اروپايی ها با دامن زدن به تورم، به فقير ترين قشر های مردم سوريه ضربه وارد ميآورد. اما رژيم دمشق، به گفته آقای مياله، از اين مجازات ها آسيبی نمی بيند.
ولی گروه بيشتری از ناظران فشار های اقتصادی بر دمشق را بسيار موثر ميدانند. در واقع نظام سوريه عمدتا چهار منبع درآمد در اختيار دارد : نفت، جهانگردی، سرمايه گذاری های بين المللی و کمک های خارجی.

با توجه به اين منابع و زياد و کم شدن آنها است که می توان درجه اثر بخشی مجازات های اقتصادی بر رفتار نظام دمشق را اندازه گيری کرد.

از ميان منابع درآمدی که نظام دمشق در اختيار دارد، کدام يک در قبال مجازات های خارجی حساس تر هستند؟

سوريه نفت کمی توليد ميکند و کل در آمد ش از صادرات اين کالا چيزی است حدود چهار تا پنج ميليارد دلار در سال، معادل يک بيستم در آمد ايران.
ولی به هر حال اين رقم برای نظام سوريه اهميت دارد و مجازات های اقتصادی می تواند دستکم برای بخشی از صادرات نفتی اين کشور مشکل به وجود بيآورد.

ورود جهانگردان غربی به سوريه هم، به مقدار زيادی کم شده. رييس بانک مرکزی سوريه کاهش شمار گردشگران غربی را در شرايط کنونی مهم ترين ضربه بر اقتصاد کشورش ميداند و ميگويد که در آمد دمشق از محل توريسم نود در صد سقوط کرده است.از سرمايه گذاری های بين المللی هم، حتی در حد محدود گذشته، فعلا خبری نيست.

باقی می ماند کمک های خارجی، که مهم ترين آن، در شرايط فعلی، طبعا کمکی است که از طرف تهران در اختيار دمشق قرار ميگيرد. ترديدی نيست که در شرايط سخت امروزی، نظام بعثی سوريه بيش از هميشه روی کمک های ايران حساب ميکند.

ايران، به صورت مشخص، جه کمک هايی را از لحاظ اقتصادی می تواند در اختيار سوريه قرار دهد؟

به تازگی رسانه های بين المللی، به نقل از محافل ديپلماتيک غربی در دمشق، گزارش دادند که جمهوری اسلامی ايران به منظور کمک به رژيم بشار اسد و جلوگيری از فرو ريزی ليره سوری، شش ميليارد دلار کمک نقدی در اختيار دمشق قرار داده است.

اديب مياله، رييس بانک مرکزی سوريه، در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه اين خبر را شوخی و مسخره توصيف می کند، با اين استدلال که با توجه به تضييقات مالی عليه بانک های سوريه و ايران، انتقال چنين مبلغی از تهران به دمشق غير ممکن است. او ميگويد که از اگر ليره سوری سقوط نکرده، نه به خاطر کمک مالی ايران، بلکه به دليل مکانيسم هايی بوده که از حدود دو سال پيش برای جلوگيری از نوسان های شديد پول ملی در خود سوريه به کار گرفته شده است.

به هر حال در اين زمينه خاص فعلا به دشواری می توان اظهار نظر کرد. در عوض ترديدی نيست که سوريه از دوران انقلاب اسلامی به اين طرف مهم ترين کشور برخوردار از کمک های ايران بوده است. دمشق طی سال های گذشته از روابط ممتاز با تهران به منافع زيادی دست پيدا کرده. به گفته سفير سابق ايران در سوريه، سه ميليارد دلار پروژه در اين کشور توسط ايران پياده شده است.

توريسم زيارتی، در آمد قابل توجهی برای دمشق داشته، با ۵۷ پرواز در هفته و يک ميليون ايرانی که، به گفته سفير سابق جمهوری اسلامی در دمشق، هر سال برای زيارت به سوريه ميروند. اعتبار های زيادی هم از طرف ايران، با شرايط بسيار مساعد، در اختيار سوريه قرار گرفته که بخش قابل ملاحظه ای از آن هيچوقت پس داده نخواهد شد.

در شرايط فعلی، احتمال اين که حجم کمک های مالی تهران به دمشق برای مقابله با دشواری های خارجی افزايش پيدا کرده باشد، بسيار بالا است و، همانطور که گفته شد، گزارش هايی هم از سوی بعضی از محافل ديپلماتيک غربی در اين زمينه منتشر شده، بی انکه چند و چون اين گزارش ها فعلا مشخص باشد.

از طرف ديگر روزنامه فرانسوی «لوموند» هم به تازگی به نقل منابع آمريکايی نوشت که دمشق، با پشتيبانی تهران، فشار شديدی را بر نظام بغداد اعمال ميکند به منظور آنکه بخشی از نفت عراق از راه سوريه به خارج صادر بشود و از اين راه، در آمدی برای بشار اسد تامين بشود.

فریاد مظلومیت دختران ورزشکار ایرانی در بام جهان
از روز جمعه ۳۱ تیرماه پیکر لیلا اسفندیاری کوهنورد زن ایرانی در ارتفاعات هیمالایا و بین شکاف‌های یخی آرام گرفته است. زنی که صعودهای زمستانی‌اش از مسیرهای مختلف به دماوند و صعودش از دیواره علم کوه فقط گام‌های نخست او در بلند پروازی‌های بی‌نظیرش در این رشته ورزشی بود.

لیلا اسفندیاری اولین زن ایرانی بود که نانگاپاربات ۸۱۲۶ متری را به عنوان دومین قله دشوار جهان فتح کرد. در‌‌ همان صعود سرپرست گروهی بود که تمام اعضای آن مردان زبده کوهنوردی ایران بودند. لیلا اسفندیاری به عنوان اولین زن ایرانی به انتهای غار پراو در کرمانشاه رفت و صعودش به یخچال دره یخار هم موفقیت‌آمیز بود. در صعود به قله کیدو هم تا آستانه موفقیت کامل پیش رفت. قله ۸۰۰۰ متری گاشربروم ۲ آخرین نقطه‌ای بود که او بر آن گام گذاشت. جایی که حتی زبده‌ترین کوهنوردان جهان هم برای برداشتن هر قدم باید پنج بار نفس بکشند.

در میزگردی با حضور مهدی رستم‌پور روزنامه نگار ورزشی و لیدا اسفندیاری خواهر کوچک‌تر لیلا اسفندیاری به بازخوانی زندگی لیلا و تاثیر آن بر ورزش بانوان ایران می‌پردازیم.

آقای رستم‌پور برای ما بگویید که خانم لیلا اسفندیاری چه جایگاهی در ورزش کوهنوردی در ایران داشتند؟
مهدی رستم‌پور: «مساله‌ای که شرایط لیلا اسفندیاری را با دیگر کوهنوردان مشهور ایرانی متمایز می‌کند این است که بسیاری از خبرهای موفقیت ایشان بازتابی در رسانه‌های دولتی در ایران نداشت. به دلایلش هم در این مدت خیلی پرداخته شده است. به این خاطر که لیلا اسفندیاری در چارچوب فدراسیون کوهنوردی و مقامات ورزش ایران قرار نمی‌گرفت. اول به این خاطر که زن بود، بسیار بی‌پروا بود. در صعودهای انفرادی به مرتفع‌ترین قلل جهان و اینکه مثل برخی دیگر از ورزشکاران ملی و مردمی ما تن به خواسته‌ها، ‌ شعار‌ها، ‌ منویات سیاسی متغیر رژیم در مقاطع مختلف نمی‌داد. همه اینها باعث شد که لیلا اسفندیاری چنین جایگاهی پیدا کند.»

خانم لیدا، ‌ چه ویژگی در شخصیت لیلا سبب شد که از میان تمامی ورزش‌ها که امکان انتخابشان را داشت شیفته ورزش کوهنوردی شود؟

لیدا اسفندیاری: «من از جایی که یادم می‌آید تقریبا هشت- نه سالم بود و در شمال ایران لیلا دانشگاه قبول شده بود همراه با مادرم با او زندگی می‌کردیم. لیلا ساعت‌ها می‌نشست به دریا و کوهی که می‌شد دید نگاه می‌کرد. به من می‌گفت طبیعت پدرمادر من‌اند. کوه برای من بزرگ‌ترین مادر است. من می‌دیدم که لیلا از‌‌ همان سن شیفته طبیعت بود. شیفته آن چیزی که در طبیعت می‌دید. هیچ چیز دیگری را جز‌‌ همان کوه و دریایی که روبرویش بود انگار نمی‌دید.»

آقای رستم‌پور، در ورزش ایران شاهد تبعیض‌های بسیاری علیه زنان ایرانی هستیم. به نظر می‌رسد زنان ایرانی برای موفقیت درهر رشته ورزشی باید چندین برابر بیشتر از مردان تلاش کنند. اما در مورد لیلا اسفندیاری به نظر می‌رسد که یک سانسور کاملا مشخص و جهت دار علیه انتشار موفقیت‌های او در کوهنوردی در رسانه‌های ایران وجود داشته. چرا لیلا اسفندیاری به این شدت سانسور می‌شد؟

مهدی رستم‌پور: «در کشوری که خصوصا این روز‌ها خبرهای وحشتناکی در حوزه حوادث می‌خوانیم می‌بینیم که لیلا اسفندیاری تنهایی به هیمالیا یا پاکستان می‌رود. یک فیلم ویدئویی کاملا نشان می‌دهد که تیم‌های آمریکا و اتریش و ایتالیا با تجهیزات کامل یعنی ۱۰کوهنورد و مجموعه‌ای از کارگران محلی که به آنها کمک می‌کنند، ‌ وسایلشان را می‌آورند.... اما لیلا اسفندیاری به تنهایی هم مربی خودش و هم کارگر خودش بود. به تنهایی همه این کار‌ها را انجام می‌داد و این اراده‌ای که لیلا اسفندیاری داشت چیزی نیست که جمهوری اسلامی بپسندد، حالا چه بخواهد ورزشکار باشد و چه هنرمند و چه خبرنگار. به همین خاطر بود که لیلا اسفندیاری را نادیده می‌گرفتند. سعی می‌کردند زنی را که چنین اراده‌ای دارد جلوی دوربین نیاید، نمی‌گذاشتند رسانه‌ای در اختیارش قرار گیرد چون می‌توانست یک شبه محبوبیت عجیبی پیدا کند.»

خانم لیدا، آیا لیلا در این میان از طرف خانواده حمایت می‌شد؟ آیا خانواده شما او را در عشق و علاقه‌اش که به گفته شما طبیعت و کوه بود حمایت می‌کردند؟

لیدا اسفندیاری: «خانواده من فوق العاده خانواده سنتی بودند. یعنی در دید آن‌ها یک سری چیزهای دیگری بود که لیلا نمی‌توانست با آن مسایل خودش را وفق دهد. نمی‌توانست آن مسایل را بپذیرد.»

شغل لیلا چه بود و از چه طریقی زندگی‌اش را تامین می‌کرد؟

لیدا اسفندیاری: «لیلا اولین باری که از خانه رفت توانسته بود یک خانه شش متری برای خودش بگیرد بدون هیچ تجهیزات اولیه حتی حمام، آشپزخانه و دستشویی. جایی بود که فقط می‌شد در آن خوابید. چیزهایی که ازش می‌شنیدم این بود که اول از راه تدریس زندگی روزمره‌اش را تامین کرد. آن موقع که من هنوز ایران بودم، لیلا در بیمارستان قسمت نازایی کار می‌کرد. اما در رشته حرفه ای‌اش، لیلا را هیچکدام از این فدراسیون‌ها قبول نکردند. حتی وقتی لیلا قله نانگاپاربات را فتح کرد، گفتند یک مرد (کاظم فریدیان) همراهش بوده و فتح قله را به نام او ثبت نکردند. پس از آن فوق العاده افسرده شده بود.»

مهدی رستم‌پور: «چند وقت پیش مریم طوسی به عنوان ستاره دو و میدانی زنان ایران با خبرگزاری ایسنا مصاحبه کرده و گفته است هرچه مرد‌ها در ورزش ایران مشکل دارند مشکلات ما صد برابر است. به اعتقاد من کاملا درست می‌گوید. در حقیقت لیلا اسفندیاری تا بام جهان بالا رفت تا فریادی باشد برای مظلومیت دختران ورزشکار ایرانی و در معنای عام برای عموم زنان ایرانی که با این همه محدودیت مواجه هستند، در قوانین جزایی، در اجتماع، ‌ در مدرسه، ‌ در باشگاه ورزشی، در خیابان و همه جا. لیلا اسفندیاری فریاد آنها شد و از بام جهان این کار را انجام داد و دیگر کسی نمی‌تواند بگوید من نشنیدم این صدا را و متوجه این فریاد نشدم. این تاثیر شگرفی بود که لیلا اسفندیاری بر جای گذاشت.»

لیلا اسفندیاری متولد بهمن ۱۳۴۹، ‌ کوهنورد ایرانی بود که سابقه صعود به قله دشوار نانگاپاربات را به عنوان اولین زن ایرانی صعود کننده در کارنامه داشت. صعودی که از سوی فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی ایران هرگز پذیرفته نشد. لیلا اسفندیاری در ۳۱ تیرماه ۱۳۹۰ پس از صعود موفق به قله ۸۰۳۵ متری گاشربروم دو در رشته کوههای هیمالایا دقایقی پس از صعود در زمان بازگشت روی شیب یخی قله دچار حادثه شد. پیکر لیلا پس از ۳۰۰ متر سقوط درارتفاع نزدیک به ۷۷۰۰ متری جبهه پاکستان در مکانی خارج از مسیر متوقف شد. او وصیت کرده بود که اگر افتادم بگذارید بمانم. می‌خواهم بام جهان آرامگاه ابدی‌ام باشد.
پیشنهاد نظارت کشورهای اسلامی بر انتخابات ایران
صداي آمريكا 27 اوت. احمد خرم» از وزرای دولت خاتمی پیشنهاد داده در انتخابات آینده در ایران ، سه کشور اسلامی به عنوان ناظر حضور داشته باشند. او بطور مشخص از دو کشور ترکیه و مالزی نام برده است.
انتخابات مجلس شورای اسلامی اسفند ماه امسال برگزار خواهد شد تا اولین انتخابات پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸ باشد.پیش از این قرار بود در سال گذشته انتخابات شوراهای شهر و روستا برگزار شود اما مسوولان ایران این انتخابات را به تعویق انداختند.
مخالفان دولت می گویند هنوز از نتایج انتخابات ریاست جمهوری قانع نشده اند و به همین دلیل برگزاری انتخابات جدید معنایی ندارد. میرحسین موسوی و مهدی کروبی بعد از انتخابات هرگز نتایج آن را نپذیرفتند.
در هفته های اخیر طیف سیاسی مشهور به اصلاح طلبان ، شروطی را برای شرکت در انتخابات مطرح کرده اند. محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران «آزادی زندانیان سیاسی» ، «آزادی فعالیت همه گروها» و «فراهم کردن زمینه برگزاری انتخابات سالم و آزاد » را سه شرط مهم برای شرکت در انتخابات اعلام کرده است.
پیشنهاد احمد خرم وزیر دولت او در مورد نظارت بین المللی بخش دیگری از شرط های اصلاح طلبان است که به گفته ی خرم ، بدون تحقق حتی یکی از این شروط ، انتخابات دیگر رقابتی نخواهد بود.
علیرضا نامور حقیقی ، تحلیلگر مسایل ایران که در تورنتوی کاناداست ، اعتقاد دارد این پیشنهاد احمد خرم از این نظر اهمیت دارد که پاسخگوی بخشی از دغدغه ی رهبران مذهبی ایران است. او می گوید: «آقایان اعتقاد دارند که نباید غیرمسلمانان راهی برای احاطه و کنترل مسلمانان داشته باشند و این پیشنهاد آقای خرم می تواند این دغدغه را برطرف کند».
با این حال آقای حقیقی می گوید قانون انتخابات ایران «در بخش های مختلف با چالش هایی روبروست» که باید اصلاح شود.
بحث نظارت در شرایطی مطرح شده که در گذشته هم بحث نظارت بین المللی در انتخابات ایران مطرح بود. در انتخابات مجلس هشتم ، ابراهیم یزدی از نهضت آزادی پیشنهاد نظارت بین المللی بر انتخابات ایران را مطرح کرد که با واکنش تند رهبر جمهوری اسلامی مواجه شد.
آيت الله علی خامنه ای، درخواست برای حضور ناظران بين المللی در انتخابات مجلس را «بی شرمی» خوانده بود. وی گفته بود:«در ۲۸ سال گذشته همواره انتخابات در اين کشور در سلامت کامل برگزار شده است، چرا برخی افراد با اين سخنان به حيثيت انتخابات خدشه وارد می کنند.»
هنوز مسوولان ایرانی به پیشنهاد جدید احمد خرم مبنی بر نظارت کشورهای اسلامی بر انتخابات در ایران واکنشی نشان نداده اند.
در شرایطی که هنوز بسیاری از اصلاح طلبان و نیروهای نزدیک به موسوی و کروبی تصمیمی برای شرکت در انتخابات ندارند ، طیف اصولگرایان مبارزات انتخاباتی را شروع کرده. این اصولگرایان به دو دسته حامیان احمدی نژاد و منتقدان او تقسیم شده اند و خود را برای برگزاری انتخابات مجلس آماده می کنند.
صادق لاریجانی همه ی حقیقت را نمی گوید

صداي آمريكا 27 اوت. یک هفته بعد از سخنرانی رییس قوه قضاییه درباره شباهت اعتراضات لندن و تهران و سکوت مجامع حقوق بشری ، منتقدان می گویند او همه حقیقت را نمی گوید. اینبار رییس قوه قضاییه ایران ، عملکرد نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر را ، مورد انتقاد قرار داده است. او گفته است «در ایران یک نفر کشته شد و شما مشاهده کردید که غربی ها چطور مسائل را منعکس می کردند. در مقابل در آشوب های انگلیس در طول دو سه روز شش نفر کشته شدند اما ندای سازمان های حقوق بشری بلند نشد.»

اشاره رییس قوه قضاییه ایران به وقایع بعد از انتخابات ایران و مقایسه آن با شورش های اخیر در برخی از شهرهای بریتانیاست. شورش در لندن زمانی آغاز شد که جوانی در محله ای فقير نشين به قتل رسيد و پس از هرج و مرج در لندن و چند شهر دیگر ، پلیس بر اوضاع مسلط شد.

صادق لاریجانی از یک کشته در وقایع ایران می گوید اما مخالفان دولت ، تاکید دارند تعداد کشته ها در اعتراضات بعد از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری گذشته ایران ، ده ها نفر بوده است.

هادی قائمی، رئیس کمپین بین المللی حقوق بشر ایران که موارد نقض حقوق بشر در ایران را مستند می کند تاکید دارد که آقای لاریجانی همه حقیقت را نمی گوید. قائمی می گوید : «صادق لاریجانی به تحریف کردن حوادث سالهای اخیر پرداخته و حتی فراموش کرده که پیش از این مقام های انتظامی و نظامی ایران تعداد کشته شدگان را بیش از پنجاه نفر اعلام کرده اند.»

هادی قائمی تاکید دارد در دو سال بعد از انتخابات بیش از یکصد نفر کشته شده اند.
البته نکته ی دیگری از سخنان لاریجانی نیز مورد انتقاد است. رییس قوه قضاییه ایران به مقایسه رویداد های ایران و بریتانیا پرداخته ولی عده ای این مقایسه را درست نمی دانند.

مسیح علی نژاد ، روزنامه نگار مقیم لندن می گوید: «وقایع لندن خشم شهروندان از تبعیض هایی است که در این کشور در سالهای اخیر وجود دارد در حالیکه در ایران، شهروندان برای مطالبات آزادی خواهانه صورت گرفته بود.»

به گفته ی مسیح علینژاد خشونت پلیس در مقابل اعتراض در دو کشور بریتانیا و ایران قابل مقایسه نیست. او می گوید: «در بریتانیا مردم از پلیس می خواستند که دربرابر آشوب گران بایستد اما در ایران پلیس قبل از هر راهپیمایی و اعتراضی ، به سراغ فعالان سیاسی و مدنی رفت و آنها را بازداشت کرد یا در خیابان ها مردم بی سلاح را سرکوب کرد.»

صادق لاریجانی به اصرار می گوید که نهادهای حقوق بشری نسبت به برخوردها در بریتانیا سکوت کرده اند اما نگاهی به خبرها نشان می دهد ، این نهادها چندان هم ساکت نیستند و حتی تلویزیون حکومتی ایران هم بخشی هایی از اعتراض آنها را منتشر کرده است.

مسوولان ایران هرگز تعداد ده ها کشته را بطور رسمی نپذیرفته اند . همین چند روز پیش ، برخی از رسانه های دولتی گزارش هایی پخش کردند که ادعای مخالفان را درباره برخی از کشته شدگان وقایع بعد از انتخابات زیر سوال می برد.

مسیح علی نژاد که با خانواده ده ها کشته شده در وقایع بعد از انتخابات مصاحبه هایی کرده ، می گوید:« جمهوری اسلامی ایران امتحانش را قبلا خوب پس داده و فکر می کنم لازم نباشد انرژی بگذاریم برای تکذیب ادعای صادق لاریجانی.»

او می افزاید : «در ایران امروز به قاچاقچیان ، دزدان و غارتگران امکان مرخصی داده می شود اما فعالان سیاسی ، مدنی و روزنامه نگار حتی یک روز مرخصی داده نمی شود.» رییس قوه قضاییه ایران در گفتگوی خود تنها به قتل نداآقا سلطان اشاره کرده که به گفته ی وی ، هنوز معلوم نشد به دست چه کسانی کشته شده است. صادق لاریجانی اشاره ای به سایر کشته شدگان وقایع بعد از انتخابات در ایران نکرده است.

گزارشي از تظاهرات روز جمعه در ميدان تحرير بغداد
تلويزيون السومريه 4/6/90: «در تظاهرات روز جمعه ميدان تحرير بغداد درخواستهاي سنتي و معمول تظاهرات هاي گذشته جاي خود را به محكوميت تجاوزهاي خارجي عليه عراق داده بود. تظاهر كنندگان تعامل دولت با موضوع ساختن بندر مبارك در كويت و توپ باران تركيه و ايران عليه مناطق مرزي در كردستان را مورد انتقاد قرار دادند/ اسم جمعه فقرا كه تظاهر كنندگان بر تظاهرات امروز در ميدان تحرير نهاده بودند، بصورتي برجسته عليه تجاوزات خارجي بود. تظاهر كنندگان پرچم كويت را در اعتراض به آنچه آن را ضرر عامدانه كويت عليه منافع عراق مي ناميدند، در ميدان تحرير به آتش كشيدند و اين علاوه بر انتقاد به سكوت دولت در قبال ساختن بندر مبارك در كويت بود. . . تظاهر كنندگان اسم هوشيار زيباري وزير امور خارجه را نيز به ليست وزراء و مقاماتي كه تا كنون خواستار بركناري آنها شده بودند، اضافه كرده بودند و اين در حالي است كه ديگران خواستار دست زدن به تحصن در استان بصره شدند. . اگر چه فضاي تظاهرات با توجه به محكوميت ها و خواسته هايش گرم بود ولي كم بودن تعداد شركت كنندگان ممكن است كه موضع ترتيب دهندگان آن را به ميزان زيادي پايين بياورد بويژه اينكه نمودار شركت در تظاهرات از زمان 25 فوريه گذشته تا كنون بيانگر كاهش مستمر تعداد شركت كنندگان مي باشد ولي از نظر برخي تظاهر كنندكان اين كاهش با توجه به آمادگي براي تظاهرات بزرگ و سراسري در روز 9 سپتامبر جهت درخواست به بركناري دولت قابل توجيه مي باشد».

رافع العيساوي وزير دارايي با جيمز جفري سفير امريكا و ژنرال لويد استين در عراق ديدار وگفتگو كرد
تلويزيون العراقيه 5/6/90: «رافع العيساوي وزير دارايي با جيمز جفري سفير امريكا و ژنرال لويد استين فرمانده نيروهاي امريكايي در عراق ديدار و پيرامون وضعيت عراق و منطقه بحث وگفتگو كرد. العيساوي در اين ديدار موضوع روابط دو جانبه بين دو كشور و راههاي ارتقاء آن را مورد بررسي قرار داد. در اين ديدار همچنين برخي موضوعات سياسي در عراق و حوادثي كه منطقه اخيرا ً شاهد آن است مورد تبادل نظر قرارگرفت».

توپباران مناطق كردي
تلويزيون البغداديه 4/6/90: «فتاح الشيخ عضو ليست العراقيه قراردادهاي پشت پرده بين طرف هاي دولتي عراق و مسئولين ايراني در باره توپ باران مناطق حضور حزب پژاك را مورد انتقاد قرار داد وسكوت دولت در مقابل اين توپ باران توسط ايران و تركيه و رها كردن مسئوليت ملي را خيانت توصيف كرد. وي گفت توافقات پشت پرده بين طرف هاي دولتي عراقي و مسئولين ايراني قانون اساسي را نقض كرده است بويژه اينكه يكي از مسئولين ايراني گفته بود كه دولت عراق به كشورش براي تعقيب حزب پژاك درخاك عراق چراغ سبز داده است».
تلويزيون الحره 4/6/90: «بيانيه ليست العراقيه از ايران و تركيه خواست تا فورا عمليات نظامي خود در عمق خاك عراق را متوقف كند و به گفتگوي سازنده روي بياورند و جان عراقيان را به خطر نياندازند. اين بيانيه سكوت مطلق دولت و دفتر فرمانده كل نيروهاي مسلح بخاطر استمرار عمليات نظامي تركيه و ايران و عدم اقدام سريع براي حل اين بحران را مورد انتقاد قرار مي دهد».

نامه اعتراضي وزارت خارجه عراق به رژيم
تلويزيون العراقيه 4/6/90: «وزارت خارجه عراق يادداشت اعتراضي شديداللحني براي كشورهاي كويت و ايران و تركيه ارسال داشت و خواستار متوقف كردن تجاوزاتشان به خاك عراق شد. محمد الحاج حمود معاون وزير خارجه هوشيار زيباري گفت وزارت خارجه سفيران اين كشورها را فراخوانده و به آنان ابلاغ كرد كه دولت عراق تاكيد ميكند كه اين تجاوزات تاثير منفي و مستقيم روي روابط في مابين ميگذارد و چنانچه اين كشورها براي متوقف كردن تجاوزات اقدام نكند, دولت موضعي را در مورد اين كشورها اتخاذ خواهد كرد. الحمود اضافه كرد شوراي وزيران هفته آينده تصميم در مورد بندر كويتي مبارك اتخاذ خواهد كرد».

جمال کربولي: ساكنان اشرف مهمانان عراق هستند
تلويزيون البغداديه 5/6/90: «مجري: شما در صحبتهايتان گفته بوديد که ساکنان اشرف بايد از طرف سازمان ملل حفاظت شوند اين چگونه مي‌شود؟
جمال کربولي رئيس جريان ”حل ”از ائتلاف العراقيه: ساکنان اشرف مهمانان عراق هستند و بايد از طرف عراقيان حفاظت شوند اگر هر معامله سياسي بين عراق و کشورهاي همسايه وجود دارد نبايد از حساب پناهندگان عراق پرداخت شود من خودم در سازمان حقوق‌بشري کار مي‌کردم و احساس برخورد انساني برايم خيلي مهم است و فکر مي‌کنم که سازمان ملل مسئول حفاظت از آنان است تا اين‌که امکان شرايط يک کشور امن را برايشان فراهم سازد و اگر در عراق نمي‌تواند آنان را به خارج عراق ببرد ولي اين‌که ول کنند و شرايط فعلي را داشته باشند که برق و آب شان را قطع کنند اين امري غيرقابل قبول است...».

سردار عبدالله نماينده پارلمان: موضوع ساکنان اشرف نياز به يک راه‌حل جدي به دور از مزايدات سياسي براي پايان دادن به اين موضوع انساني مي‌باشد.
خبرگزاري اخبار عراق - واع 5/6/90: «نماينده پارلمان عراق و عضو جنبش تغيير کردي گفت: حل موضوع ساکنان اشرف در اسرع وقت غيرممکن است، زيرا اين موضوع پيچيدگيهايي به همراه دارد و طرح و برنامه‌هاي منطقه‌ايي و داخلي و بين‌المللي در اين رابطه وجود دارد، وي روشن ساخت که تفاهم بهترين راه‌حل و شيوه حل اين بحران مي‌باشد. سردار عبدالله در اظهارات مطبوعاتي اش گفت: ما معقتد هستيم، که حل اين مسايل بايد از روي تفاهم مشترک به همراه بايد باشد، زيرا که بهترين راه‌حل اين است که همه طرفها از نتايج به‌دست آمده بايد راضي و خشنود باشند.
وي افزود: موضوع ساکنان اشرف نياز به يک راه‌حل جدي به دور از هرگونه مزايدات سياسي دارد، زيرا اين يک موضوع انساني است و در صورتي که تمامي طرفها در اين رابطه به اقناع برسند، نتيجه‌اش برداشتن گامهايي به جلو خواهد بود.
عبدالله به اهميت حل اين موضوع در اسرع وقت هشدار داد و گفت: باقي ماندن وضعيت بدين صورت باعث بروز مشکلاتي جديدي خواهد بود. وي فشارها و محدوديت‌هايي که ساکنان اشرف در معرض آن هستند را غيرانساني توصيف کرد، و گفت: اين فشارها و محدوديتها غيرقابل قبول و غيرانساني مي‌باشد، زيرا که ساکنان اين کمپ پناهنده هستند.
وي تأکيد کرد که حفاظت از ساکنان اشرف از وظايف سازمان ملل‌متحد و ايالات متحده آمريکا مي‌باشد. اين نماينده پارلمان تجاوزات ايران به عراق را رد کرد و گفت که توپ‌باران ايران از سوي تمامي مردم عراق غيرقابل قبول بوده و هيچ‌کسي آن را نمي‌پذيرد. وي افزود که اين تجاوزات به‌معني دخالت در امور داخلي عراق مي‌باشد و نقض آشکار ميثاقهاي بين‌المللي مي‌باشد».

تجمع ميهن دوستي عراق فقدان محسن انصاري از ساکنان اشرف تسليت مي‌گويد
سايت ملف 5/6/90: «. . . بر اساس گزارش رسانه‌ها ما با کمال تأسف از فقدان يکي ديگر از بيماران کمپ اشرف به‌نام آقاي محسن انصاري مطلع شديم که در اثر محروميت از خدمات پزشکي صبح پنجشنبه 18 اوت جان باخت. مرحوم محسن انصاري از زندانيان سياسي در رژيم خميني بوده که عمري را در راه برقراري آزادي در کشورش سپري کرده بود.
تجمع ولاء بدينوسيله عميق‌ترين مراتب تسليت خود را به ساکنان اشرف تقديم مي‌کند.
بديهي است در صورتي که مقامات عراق اجازه دسترسي به مراقبتهاي پزشکي مناسب و يا اجازه انتقال آقاي محسن انصاري به يک بيمارستان مناسب را مي‌دادند. . .
تجمع ولا بار ديگر از همه مجامع انساندوست بين‌المللي مجدانه مي‌خواهد که با استقرار يک تيم ناظر يونامي در اشرف حفاظت اشرف را تأمين نموده و از دولت عراق بخواهند به محاصره ضدانساني کمپ اشرف خاتمه دهد و امکان دسترسي آزادانه به همه خدمات انساني از جمله خدمات پزشکي براي ساکنان کمپ مخصوصا مجروحين و بيماران صعب‌العلاج به هزينه خود ساکنان را فراهم نمايند».

ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved