ندا بر بام |
||
جمشید آشوغ | ||
برای پشت بام های ایران
بر بام ٠شب بر بام ٠منزل در تاریکی ٠شب ٠سیاه کسی بانگ بر آورد : الله اکبر! همسایه Ú¯Ùتش : تو Ú©Ù‡ مسلمان نیستی. یهودی هستم، بهائی ام من، سنی، زرتشتی ØŒ مسلمانم من. در روز، Ù…ÛŒ خوانم آواز ٠دل ٠انگیز پیروزی ها در کنار ندا ها. در روز، رقص کنم به خیابانها سینه به رگبارها در آغوش ٠ندا ها. در شب Ùریاد زنم، با ندا ها بر بام ها تا بشنوند ما را: هزاران بار شلاق خورده، زندان ØŒ سنگسار شده ایم. هزاران باراعدام، تیر باران شده ایم. امروز، با مشت ٠گره کرده، با بدنی زخم خورده، قدمهای مصمم . اما، اما بشنوند به Ùردا صدای رگبارهای ما را، تا Ú©Ù‡ ØµØ¨Ø Ø§Ø² راه رسد. یا Ú©Ù‡ به صبØØŒ ما رسیم. Ú©Ù‡ به ØµØ¨Ø Ù…ÛŒ رسیم. با ندای دل انگیز Ù: ایرانی ٠آزادم امروز. جمشید آشوغ 05.07.2009 |
||
ارسال به فیس بوک | ||
Aftabkaran. All rights reserved |