صÙویّه Ùˆ ظهور هویّت ایرانی/شیعی
آرام آناهید
چکیده: پیوند Øاکمیّت سیاسی ایران با Ø·ÛŒÙÛŒ خاص از روØانیّت شیعی در قرن شانزده میلادی عملاً چنان مذهب تشیّع را با هویّت ایرانی درآمیخت Ú©Ù‡ Øتی امروز بسیاری از اندیشمندان ایرانی کارکرد اصلی دین را ایجاد هویّت سیاسی مشترک تلقی می‌کنند Ùˆ عموم ایرانیان، شیعه بودن را شرط ایرانی٠تمام‌عیار بودن می‌دانند. مقاله‌ی Øاضر نگاهی است مختصر به چگونگی شکل‌‌گیری این پیوند در ایران عصر صÙÙˆÛŒ.
برای غیرشیعیان، تجربه‌ی زندگی در ایران معاصر هیچگاه Ùارغ از چالش نبوده است. تعصّب، تبعیض Ùˆ آزار سیستماتیک با زندگی نسل‌های متمادی آنها پیوند خورده Ùˆ به بخشی جدانشدنی از هویّت ایرانی ایشان بدل گردیده است. این تبعیض‌ها Ùˆ آزارها در مقاطعی آنچنان تلخ Ùˆ تØمل‌ناپذیر بوده‌اند Ú©Ù‡ به سرخوردگی جمعی Ùˆ مهاجرت‌های گروهی نیز منجر شده‌اند. بی‌تردید، اØساس تعلّق به سرزمینی Ú©Ù‡ تو را به خود متعلّق نمی‌داند می‌تواند به Ù„Øاظ عاطÙÛŒ عمیقاً دردناک، Ùˆ از منظر نظری به شدت پرسش‌برانگیز باشد. اما پاسخ‌های این پرسش Ú©Ù‡ چرا امروز غیرشیعیان ایرانی در سرزمین مادری خود از Øقوق برابر با هموطنان شیعه‌ی خود Ù…Øروم هستند را باید در روندی تاریخی جستجو کرد Ú©Ù‡ قرن‌ها پیش پیوند هویّت ایرانی Ùˆ شیعی را رقم زد.
" شاه اسماعیل جوان با شمشیر از غلا٠برکشیده‌ی خود Ùˆ قزلباشانش اهل تبریز را به زور به‌خواندن خطبه به نام امامان شیعی Ùˆ لعن خلÙا وادار نمود... تردیدی باقی نگذاشت Ú©Ù‡ راوی قرائتی از عرÙان Ùˆ تشیّع است Ú©Ù‡ با کمترین مدارای مذهبی آشتی ندارد."
در قرن شانزده میلادی Ùˆ در Øالی Ú©Ù‡ دولت عثمانی متصرّÙات خود را تا مجارستان در اروپا Ùˆ تونس در Ø¢Ùریقا گسترش می‌داد دو دولت نوظهور مسلمان بخش‌های وسیعی از قاره‌ی آسیا را تØت اختیار خود درآوردند. نخست صÙویان بودند Ú©Ù‡ متصرّÙاتشان از مرزهای شرقی امپراطوری عثمانی آغاز Ùˆ تا دروازه‌های بلخ Ùˆ قندهار امتداد می‌یاÙت. دیگر گورکانیان بودند Ú©Ù‡ سرزمین گسترده‌ای را Ú©Ù‡ از مرزهای شرقی ایران صÙÙˆÛŒ آغاز Ùˆ تا بنگال امتداد می‌یاÙت مسخّر نمودند. این دو دولت رویّه‌های متÙاوتی را در برابر اقلیّت‌های مذهبی تØت انقیاد خود پیش گرÙتند. گورکانیان، خاصّه در دوران Øکومت اکبر شاه در نیمه‌ی دوّم قرن شانزدهم میلادی، مدارای مذهبی با مسلمان Ùˆ هندو را سرلوØه‌ی خویش قرار دادند.[1] اما صÙویان، به پیروی از سنّتی Ú©Ù‡ شاه اسماعیل بر جای گذاشت، نه تنها مذهبی غیر از تشیّع را برنتاÙتند Ú©Ù‡ گاه Øتی اسباب به Øاشیه رانده شدن، طرد، Ùˆ تبعید٠بزرگان Ùˆ علمای شیعی صاØب‌نÙوذی را Ùراهم آوردند Ú©Ù‡ روایت قدرتمدارانه‌ی علمای نزدیک به Øاکمیّت از تشیّع را نمی‌پذیرÙتند.[2] ریشه‌ی این ناشکیبایی‌ها Ú©Ù‡ شاید در تاریخ اسلام کمتر بدیلی داشت، را باید در تØوّلاتی جستجو کرد Ú©Ù‡ مقدمه‌ی ظهور Øکومت مقتدر صÙویّه را Ùراهم آورد.
آیین اسلام Ú©Ù‡ به دنبال هجوم مغولان در قرن سیزدهم میلادی Ùˆ Ùروپاشی نهادهای دینی٠نزدیک به دستگاه خلاÙت، تØت تأثیر روایت مداراگرایانه‌ی عرÙای اسلامی از آموزه‌های این آیین قرار گرÙته بود، برای سه قرن به‌واسطه‌ی کوشش صوÙیان نه تنها در جهان اسلام به بقا Ùˆ رشد خود ادامه داد، بلکه Øتی امکان گسترش به سرزمین‌های اطرا٠را نیز پیدا کرد.[3] دراویش مسلمان، Ú©Ù‡ عموماً تØت تاثیر رویکرد ÙˆØدت وجودی ابن‌عربی قرار داشتند، چندان بر اسلام ارتودوکس اصرار نمی‌ورزیدند. بر عکس، ایشان به Ù†ØÙˆ قابل ملاØظه‌ای رسوم Ùˆ سنن Ùˆ باورهای متÙاوت Ùˆ بعضاً متغایر را پذیرا می‌شدند Ùˆ اجازه می‌دادند Ú©Ù‡ مردمان هر سرزمین روایت خویش را از اسلام Ùˆ مسلمانی بنا کنند. در کنار این ساده‌گیری، اشاره‌ی دراویش بر جنبه‌ی الوهی انسان کامل به طور عام - Ùˆ شیوخ دراویش به‌طور خاص – بی‌تردید در شکل‌گیری Ùˆ گسترش Øکایات Ùˆ روایات جذّاب درباره‌ی کرامات بزرگان متصوّÙÙ‡ در میان عامّه‌ی مردم نقش موثّر‌ی داشت. این همه باعث می‌شد Ú©Ù‡ برای غیرمسلمانان استقبال از دعوت این دراویش Ùˆ در نهایت گذار عاطÙÛŒ به سمت آیین جدید آسان‌تر باشد. به این ترتیب، دراویش٠مسلمان طلایه‌داران گسترش آیین اسلام به سرزمین‌هایی چون اندونزی در شرق آسیا Ùˆ مالی در غرب Ø¢Ùریقا شدند.[4]
شاید سلاطین عثمانی نخستین Øاکمانی بودند Ú©Ù‡ مهارت متصوّÙÙ‡ در تبلیغ Ùˆ گسترش اسلام را آگاهانه برای تØکیم قدرت خویش به کار گرÙتند. از همان نیمه اول قرن سیزدهم Ùˆ در Øالی Ú©Ù‡ با Ù†Ùوذ ترکان مسلمان به سمت غرب Ùˆ به درون سرزمینهای تØت اختیار بیزانس تدریجاً مقدمات تشکیل دولت عثمانی Ùراهم می‌آمد، دراویش بزرگی چون Øاجی بکتاش ولی (1271ØŸ-1209ØŸ) نیز به این سرزمین‌ها وارد شدند تا روایت کثرت‌گرای خود از اسلام را با مسیØیان آن سامان شریک گردند. آموزه‌های بکتاشی ترکیبی از تعالیم شیعی، عرÙانی، Ùˆ سنی بودند Ú©Ù‡ با عناصری از باورهای مسیØÛŒ نیز انطباق یاÙته بودند.[5] به سرعت، در اذهان نوکیشان مسلمان، تثلیث مسیØÛŒ جای خود را به سه گانه‌ی اللّه، Ù…Øمّد، Ùˆ علی داد. در اواسط قرن چهاردهم میلادی به Ùرمان سلطان مراد اول (1389-1326ØŒ سلطان عثمانی از سال 1362) واØدهای نظامی ینی‌چری از نوجوانان تازه مسلمان تشکیل شد. سربازان ینی‌چری، با ادای سوگند ÙˆÙاداری به راه Ùˆ روش Øاج بکتاش به مجموعه‌ای می‌پیوستند Ú©Ù‡ نه Ùقط یک واØد نظامی، Ú©Ù‡ یک انجمن برادری بود. پیوندی Ú©Ù‡ به این ترتیب میان طریقت بکتاشی Ùˆ ینی‌چری برقرار شد، زمینه‌ی شکل‌گیری گونه‌ای طریقت پهلوانی را Ùراهم آورد Ú©Ù‡ علی Ùˆ ذوالÙقارش اسطوره‌های نخست آن بودند.[6] به این ترتیب، یکی از مشهورترین Ùˆ سرسخت‌ترین سپاهیان "جنگ‌آوران صوÙÛŒ" پای به عرصه‌ی وجود گذاشتند، سپاهیانی که، نه راوی رویکرد کثرت‌گرای پدر معنوی خود، Ú©Ù‡ مصداق بارز قدرت مرگباری بودند Ú©Ù‡ از پیوند خانقاه Ùˆ رزمگاه Øاصل می‌آید.
در اواسط قرن پانزدهم، همزمان با اÙزایش روزاÙزون اهمیت Ùˆ شهرت ینی‌چری، در شرق سرزمین عثمانی گروه دیگری از جنگ‌آوران صوÙÛŒ مسلک ظهور کردند. ایشان نیز در آغاز از Øمایت عثمانیان برخوردار بودند، اما دور از چشم Øاکمان اهداÙÛŒ سیاسی را دنبال می‌کردند Ú©Ù‡ برای عثمانیان تهدیدی جدّی بود.[7] تهدید از جانب کسانی بود Ú©Ù‡ به تدریج به قزلباشان مشهور می‌شدند. بنا به روایات، اینان گروهی از قبایل ترک بودند Ú©Ù‡ پیشتر به وساطت خواجه علی سیاهپوش (مرگ: 1456 میلادی)ØŒ نواده‌ی صÙی‌الدین اردبیلی Ùˆ سرپرست خانقاه صÙÙˆÛŒ در اردبیل، از تیغ تیمور لنگ جان بدر برده، Ùˆ از همان زمان به جمع مریدان خواجه پیوسته بودند. با آنکه این قبایل در درون سرزمین عثمانی ساکن بودند اما ظاهراً با خانقاه اردبیل پیوندهایی عمیق داشتند. زمانی Ú©Ù‡ شیخ جنید (مرگ: 1460 میلادی)ØŒ نوه‌ی خواجه علی، از خانقاه خارج Ùˆ به آناتولی مهاجرت کرد، قبایلی Ú©Ù‡ از قضا از تلاش Øکومت عثمانی برای بسط اقتدار دولت مرکزی ناراضی بودند، به سرعت او را به عنوان نه صرÙاً مراد Ú©Ù‡ رهبر سیاسی خویش پذیرÙتند. تØوّل طریقت صÙÙˆÛŒ به Øرکتی سیاسی، با تأکید شیخ جنید بر تشیّع به عنوان اسلام راستین همراه شد.[8] پس از چند قرن Ú©Ù‡ از یک سو متصوّÙÙ‡ آموزه‌های سنّی Ùˆ شیعه را در هم آمیخته Ùˆ اختلا٠میان آن دو را کمرنگ کرده بودند، Ùˆ از سوی دیگر Ùرمانروایان منطقه اØترام همزمان به خلÙا Ùˆ ائمه‌ی شیعه را پیشه نموده بودند، چنین تأکیدی نامتعار٠بود. جریانی Ú©Ù‡ زمانی خصلتی دینی Ùˆ موضعی ÙˆØدت‌گرا داشت، اکنون دیگر نه به دنبال اتØاد معنوی مردمان Ú©Ù‡ در صدد ایجاد Øکومتی جدید بود، Øکومتی Ú©Ù‡ بنا بود Ù…Øبوبیّت خود را به قیمت سلب مشروعیّت دینی از دیگر Øکمرانان مسلمان منطقه به دست آورد.
"تخمین زده می‌شود Ú©Ù‡ دو قرن پس از هجرت تنها کمتر از ده درصد مردم سرزمین‌های ÙØªØ Ø´Ø¯Ù‡ توسط مسلمانان پذیرای آیین جدید شده بودند."
شیخ جنید پیش از آنکه Øکمرانی سرزمینی را به Ú†Ù†Ú¯ آرد در جنگ کشته شد، اما اهدا٠و آرزوهای خویش را به Ùرزندی منتقل کرد Ú©Ù‡ هرگز ندید. شیخ Øیدر (1460-1488)ØŒ Ú©Ù‡ یک ماه پس از مرگ پدر متولد شده بود، چون به سن جوانی رسید، جبّه بر تن Ùˆ کلاه درویشی بر سر، به ساخت شمشیر Ùˆ نیزه Ùˆ سپر پرداخت Ùˆ دوش‌به‌دوش مریدان خویش، Ú©Ù‡ اکنون به لباس یکدست درآمده Ùˆ کلاه سرخ قزلباش بر سر گذاشته بودند، به تمرین رزم پرداخت.[9]دیگر آن طریقت پیشین آشکارا به یک Øرکت سیاسی-نظامی بدل شده بود. مریدان شیخ، اکنون به جای تبلیغ راه Ùˆ رسم درویشی، برای تقویت قدرت نظامی مراد خویش قیام کرده بودند. هرچند Ú©Ù‡ Øیدر نیز در نهایت به سرنوشت پدر دچار شد، اما میراثی Ú©Ù‡ برای Ùرزند خود اسماعیل برجای گذاشت ÙˆÙاداری جان‌نثاران قزلباشی بود Ú©Ù‡ چند سال بعد شکل‌گیری پادشاهی صÙویّه را رقم زدند.
در نخستین ماه‌های قرن شانزدهم میلادی به دعوت اسماعیل جوان Ù‡Ùت‌هزار سرباز قزلباش آذربایجان را ÙØªØ Ú©Ø±Ø¯Ù†Ø¯ تا مراد خود را در تبریز بر تخت شاهی نشانند. آن زمان Ú©Ù‡ شاه اسماعیل جوان با شمشیر از غلا٠برکشیده‌ی خود Ùˆ قزلباشانش اهل تبریز را به زور به‌خواندن خطبه به نام امامان شیعی Ùˆ لعن خلÙا وادار نمود[10] دیگر برای دوست Ùˆ دشمن تردیدی باقی نگذاشت Ú©Ù‡ راوی قرائتی از عرÙان Ùˆ تشیّع است Ú©Ù‡ با کمترین مدارای مذهبی آشتی ندارد. خشم شاه اسماعیل تنها متوجه تسنّن ارتدوکس نبود. متصوّÙÙ‡ Ú©Ù‡ قرن‌ها به شیوه‌ی خاص خود Ùضای تساهل Ùˆ ØªØ³Ø§Ù…Ø Ø¯Ø± برابر شیعیان را بسط داده Ùˆ ائمه‌ی شیعه را ارج نهاده بودند، Ùˆ در Øقیقت شریکان معنوی خانقاه صÙÙˆÛŒ تلقی می‌شدند، اکنون به رقیبان Øکومت نوپا بدل شده بودند. نبش قبور مشایخ متصوّÙه، قتل Ùˆ تبعید صوÙیان، Ùˆ منع اجرای مراسم صوÙیانه، همگی نشان داد Ú©Ù‡ ناشکیبایی شاه اسماعیل، چندان Øدّ Ùˆ مرزی نمی‌شناسد.[11] قرائت ناشکیبای شاه اسماعیل از اسلام نه تنها شباهتی به مشی اجداد ÙˆÛŒ نداشت، Ú©Ù‡ Øتی با تجربه‌ی تاریخی ایرانیان از اسلام Ùˆ تشیّع نیز چندان سازگار نبود. Øتی Ù†ÙÙ‡ قرن پیشتر، زمانی Ú©Ù‡ ÙاتØین عرب نخستین‌بار ایران را Ù…Ùسَخَّر ساخته بودند چنین اصراری بر تغییر Ùˆ تبدیل آیین ایرانیان از خود نشان نداده بودند. برخی این امر را نشانه‌ی اشتیاق اعراب به دریاÙت جزیه از مردمان غیر مسلمان این سرزمین‌ها می‌دانند- Ùˆ اØتمالاً تا Øدودی نیز چنین بود. شاید هم بتوان کندی Ú¯Ùرَوش غیرمسلمانان به اسلام در این سرزمین‌ها را معلول نبود٠امکانات رسانه‌ای یا تعاملات بین‌Ùرهنگی کاÙÛŒ برای بسط سلطه‌ی هژمونیک مسلمانان در سرزمینهای گسترده‌‌ی تØت Øکومت ایشان دانست. اما نباید Ùراموش کرد Ú©Ù‡ پاره‌ای از آیات قرآن نیز مانع Ùˆ رادع اجبار غیرمسلمانان به پذیرش اسلام بودند.[12] در Øقیقت گسترش دین اسلام در میان اقوام ایرانی، به تدریج Ùˆ در طول چند قرن عملی شد. تخمین زده می‌شود Ú©Ù‡ دو قرن پس از هجرت تنها کمتر از ده درصد مردم سرزمین‌های ÙØªØ Ø´Ø¯Ù‡ توسط مسلمانان پذیرای آیین جدید شده بودند.[13] به نظر می‌رسد Ú©Ù‡ Øتی در آستانه‌ی به قدرت رسیدن صÙویّه نیز، نه تنها تکثر دینی در سرزمینهایی Ú©Ù‡ تØت اختیار آنها در آمد بیشتر از امروز بود، Ú©Ù‡ خود اسلام در آن سرزمین‌ها هم چهره‌ای گوناگون‌تر داشت.
"با تأسیس Øکومت صÙوی، شاه نوجوان نقش دومی را نیز بر عهده‌ی اسلام شیعی گذارد Ùˆ آن تعیین Ùˆ تنظیم اØکام شرع بود."
تا پیش از ورود اسماعیل به تبریز، تشیّع دوازده امامی تنها یکی از جلوه‌های تکثّر دینی Øاکم بر جامعه ایران بود- آیینی Ú©Ù‡ شاید نسبت به بسیاری از مذاهب رقیب خصلتی عدالت‌خواهانه‌تر در برابر ظلم دستگاه خلاÙت اسلامی داشت. قهرمانان این آیین، امامان شیعیان، اسطوره‌های صبر، استقامت، Ùˆ بالاخره شهادت در راه مقابله با بی‌عدالتی‌های موجود در جامعه‌ی اسلامی بودند. داستان شکیبایی علی در برابر تصمیم شورای سقیÙÙ‡[14]ØŒ اندوه Ùاطمه بدنبال واقعه‌ی Ùدک[15]ØŒ قتل امام Øسین Ùˆ یارانشان توسط لشکریان یزید ... همه روایتگر بی‌عدالتی‌های Øاکمان مسلمان بود. از منظر شیعیان دوازده امامی، این بی‌عدالتی‌ها تا آنجا تداوم یاÙته بود Ú©Ù‡ غیبت امام دوازدهم را موجب گردیده بود. به باور ایشان، بازگشت عدالت به جامعه موکول به پایان عصر غیبت Ùˆ ظهور منجی بود. شیعیان دوازده امامی به دنبال غیبت کبری Øتی امکان اجرای Øدود اسلامی تا پیش از ظهور قائم را زیر سوال برده، Ùˆ اعتبار شرعی اØکام صادره توسط نهادهای دینی نزدیک به Øاکمیت Ùˆ دستگاه خلاÙت را Ù…Øلّ تردید قرار داده بودند.[16] در عمل، برای چند قرن ÙلسÙه‌ی سیاسی این گروه از مسلمانان اساساً معطو٠به ØÙظ تعاملی Øداقلی با Øکومت‌های جائر پیش از ظهور بود.[17] اØتمالاً همین Ùراغت‌بال نسبی از مناقشات Ùˆ مناسبات قدرت هرچه بیشتر Ùضای Øاکم بر تÙکّر شیعی را به سوی معناگرایی سوق داده Ùˆ امتزاج آن با اسلام عرÙانی را تسهیل نموده بود. اما برای شیخ جنید، شیخ Øیدر، Ùˆ بالاخره اسماعیل جوان، Ú©Ù‡ عرÙان تساهل‌مدار شیخ صÙی‌الدین را به جنبشی سیاسی-نظامی بدل نمودند، شاید مهمترین ویژگی تشیّع همانا نقشی بود Ú©Ù‡ می‌توانست در سلب مشروعیت از Øکومت‌های وقت Ùˆ خیزش قبائل قزلباش در برابر امپراطوری قدرتمند عثمانی ایÙا نماید. با تأسیس Øکومت صÙوی، شاه نوجوان نقش دومی را نیز بر عهده‌ی اسلام شیعی گذارد Ùˆ آن تعیین Ùˆ تنظیم اØکام شرع بود- اØکامی Ú©Ù‡ می‌بایست Øکومت نوپای او با آن اداره شود. اگر Ú†Ù‡ اسماعیل خود را در زمره‌ی اولیاءاللّه Ùˆ وارث ولایت علوی می‌دانست، اما ظاهراً این ولایت در نظر او Ùˆ مریدانش، اساساً رهبری سیاسی-نظامی بود Ùˆ لزوماً با مرجعیت Ùقهی همراه نبود. گویا شاه جوان نیز، همچون اسطوره‌ی علی نزد سربازان ینی‌چری، قهرمان میدان رزم بود نه واضع Ùˆ Ø´Ø§Ø±Ø Ù‚ÙˆØ§Ù†ÛŒÙ† شرع. از این رو، شاه اسماعیل Ú©Ù‡ همچون مریدانش چندان اطلاعی از آموزه‌های شیعی نداشت برای اداره‌ی مملکت، خود را نیازمند همکاری Ùقه Ùˆ Ùقیه شیعی می‌دید. مشهور است Ú©Ù‡ شاه در همان آغاز سلطنت، قزلباشان خویش را امر نمود تا تبریز را در جستجوی کتابی شیعی Ú©Ù‡ بتواند مرجع اØکام جاری در Øکومت تازه تأسیس صÙÙˆÛŒ قرار گیرد زیر Ùˆ رو کنند. ایشان نیز جلد اوّل کتاب قواعدالاسلام علامّه Øلّی، یکی از بزرگان تشیّع اصولی، را یاÙته Ùˆ به نزد شاه جوان آوردند تا او این کتاب را مصدر اØکام Øکومت خود قرار دهد.[18]
"پیوند روØانیون شیعه‌ی اصولی Ùˆ Øکمرانان صÙÙˆÛŒ تأثیری ماندگار، نه Ùقط بر رابطه‌ی دین Ùˆ Øاکمیّت در ایران، Ú©Ù‡ بر هویّت ایرانی بر جا گذاشت."
کتاب علامّه برای برآوردن مقصد شاه کاÙÛŒ نبود. او نیازمند روØانیونی بود Ú©Ù‡ Øاضر باشند دوش به دوش او پایه‌های Øکومت صÙÙˆÛŒ را تØکیم کنند. اما، روایت ÙلسÙÛŒ-عرÙانی بسیاری از علمای شیعی٠وقت از تشیّع، با تشیّعی Ú©Ù‡ شاه اسماعیل خود را مداÙع آن می‌دانست چندان سازگار نبود. علمایی چون شیخ ابراهیم قطیÙÛŒ (مرگ: پس از 1539) آمادگی تجدید نظر در اØکام مربوط به اجرای نماز جمعه، اخذ مالیات، Ùˆ قبول هدایا از سلطان جائر (یعنی سلطانی Ú©Ù‡ Øکومتش مبنای شرعی نداشت Ùˆ مأذون از خدا نبود) را نداشتند Ùˆ به طور کلّی Øاضر به تجدید نظر درباره‌ی ماهیّت رابطه‌ی روØانیت شیعه Ùˆ Øاکمیت در دوران غیبت نبودند.[19] اما، در خارج از مرزهای Øکومت شاه اسماعیل، برخی دیگر از علمای شیعی رغبت بیشتری برای همراهی با شاه از خود نشان دادند. زمانی Ú©Ù‡ نورالدّين علی بن عبدالعالی Ù…Øقّق کَرَکی (1464-1533)ØŒ سرآمد این علما، دعوت شاه برای سÙر به ایران را دریاÙت نمود، در Øوزه‌ی نج٠مشغول تدریس بود. از آن پس برای 25 سال، Ùˆ همزمان با دوران سلطنت شاه اسماعیل Ùˆ شاه طهماسب، Ù…Øقّق در آثار متعدد خویش چهره‌ی جدید تشیّع را به تصویر کشید. علی‌رغم مخالÙت‌های دیگران، Ù…Øقّق کَرَکی از دادن خراج Ùˆ دریاÙت هدایا از سلطان در زمان غیبت دÙاع کرد، ØÙ‚ آبادسازی زمین‌های بایر را تنها مختّص شیعیان دانست، سیاست‌های مذهبی سختگیرانه‌ی صÙویان Ùˆ لعن خلÙا را مورد تایید قرار داد، Ùˆ به شدت بر متصوّÙÙ‡ تاخت.[20] در عمل، Ù…Øقّق با جدّیت تمام کوشید تا بنای اقتدار صÙویّه را به قیمت سلب مشروعیّت از دیگر Øرکت‌ها Ùˆ Øکومت‌های اسلامی تقویت کند. در عین Øال، او واسطه‌ی تØول اقتدار کاریزماتیک اسماعیل جوان به اقتدار نهادینه‌ی مرجعیّت شیعه نیز شد. این تØوّل به خصوص از آنجا برای بقای صÙویان ضروری بود Ú©Ù‡ روند وقایع، استهلاک تدریجی اقتدار نخست را رقم زده بود. Ùروریختن اسطوره‌ی شکست‌ناپذیری شاه اسماعیل در چالدران[21]ØŒ کاهش Ù†Ùوذ Øکومت بر قزلباشان به دنبال مرگ شاه Ùˆ بی‌علاقگی Ùزاینده‌ی ایشان به پذیرش سلطه‌ی Øکومت مرکزی (به همان ترتیبی Ú©Ù‡ پیشتر سلطه‌ی مرکزی عثمانیان را برنتاÙته بودند)ØŒ Ùˆ بالاخره تداوم تنش‌ها میان قزلباشان Ùˆ ایرانیان در نهایت بر ضرورت انتقال نقطه‌ی اتکای مرجعیّت صÙویّه صØّه گذاشت. نتیجه‌ی این انتقال جلوس Ùقهای اصولی بر مسند نیابت امام معصوم بود. Ùرمان مشهور شاه طهماسب Ú©Ù‡ Ø·ÛŒ آن ÙˆÛŒ Ù…Øقّق را نایب امام نامیده[22] Ùˆ ÙˆÛŒ را از خویش برای پادشاهی Ø§Ø±Ø¬Ø Ø¯Ø§Ù†Ø³Øª به خوبی روشن ساخت Ú©Ù‡ آن ولایتی Ú©Ù‡ زمانی شاه اسماعیل خود را صاØب آن می‌دانست اکنون در اختیار Ù…Øقّق کرکی بود.
پیوند روØانیون شیعه‌ی اصولی Ùˆ Øکمرانان صÙÙˆÛŒ تأثیری ماندگار، نه Ùقط بر رابطه‌ی دین Ùˆ Øاکمیّت در ایران، Ú©Ù‡ بر هویّت ایرانی بر جا گذاشت. شاهان صÙوی، به Ú©Ù…Ú© روØانیون Øامی خویش، با اجرای سیاست‌های تبعیض، ارعاب Ùˆ زور در راه یکدست کردن مذهبی٠جامعه‌ی ایران کوشیدند. Øتی شاه عباس کبیر (1571-1629)ØŒ Ú©Ù‡ بیش از سایر شاهان صÙÙˆÛŒ از در مدارا Ùˆ آشتی با پیروان دیگر مذاهب Ùˆ ادیان درآمده بود، در قلع Ùˆ قمع متصوّÙه، کوچاندن اجباری اقلیّت‌های غیرمسلمان، Ùˆ بالاخره تلاش برای اجبار آنان به پذیرش آیین شیعی کوتاهی نکرد. برای او دیگر این ناشکیبایی بیش از آنکه انعکاس دهنده‌ی تعصّب مذهبی یا ضامن ØÙظ مشروعیّت در مقابل رقیب عثمانی باشد، نماینده‌ی برداشتی بود Ú©Ù‡ اکنون درباره‌ی نقش تشیّع در تØکیم ÙˆØدت سیاسی Ùˆ ملّی در کشوری Ú©Ù‡ به Ù„Øاظ قومی Ùˆ مذهبی متکثّر بود وجود داشت. روایت اسکندربیگ٠ترکمان (منشی مخصوص شاه عباس Ùˆ نویسنده‌ی کتاب عالم آرای عباسی) از اقدامات شاه عباس برای اجبار مسیØیان کوچانده‌شده به پذیرش اسلام به بهانه‌ی نگرانی از Øمله‌ی طوائ٠لر، نشان می‌دهد Ú©Ù‡ چگونه تشیّع ناشکیبای شاه اسماعیل Ùˆ Ù…Øقّق اکنون دیگر آشکارا به چارچوبی برای ایجاد ÙˆØدت ملی در جامعه‌ی متکثّر ایران آن زمان بدل شده بود.[23]
اینکه به راستی اصرار صÙویان بر گسترش تشیّع تا Ú†Ù‡ اندازه به ÙˆØدت سیاسی ایران آن روز Ú©Ù…Ú© نمود پرسشی است Ú©Ù‡ شاید، بر خلا٠باور رایج در میان ایرانیان، پاسخ قطعی نداشته باشد. واقعیت این است Ú©Ù‡ همزمان با شکل‌گیری Ùˆ توسعه‌ی Øکومت صÙوی، در شرق نیز گورکانیان امپراطوری وسیع اسلامی دیگری را پایه‌گذاری کردند Ú©Ù‡ بی‌آنکه جامعه‌ای به Ù„Øاظ دینی یکدست در اختیار داشته باشد برای سه قرن پایدار ماند. در Øقیقت شاید بتوان مدعی شد Ú©Ù‡ نقشی Ú©Ù‡ ناشکیبایی مذهبی در تضعی٠و در نهایت سقوط صÙویان بازی کرد، پررنگ‌تر از تأثیر آن بر ایجاد ÙˆØدت ملی در سرزمین‌های تØت تصرّ٠ایشان بود. با این وجود تردیدی نیست Ú©Ù‡ صÙویان تأثیری ماندگار بر هویّت ایرانی گذاردند- تأثیری Ú©Ù‡ سه قرن بعد از Ùروپاشی صÙویّه هنوز به خوبی اØساس می‌شود. Øتی امروز در نزد بسیاری از ایرانیان این باور Ú©Ù‡ وظیÙه‌ی Øاکمیت سیاسی ایران، نه پاسداشت تکثّر قومی Ùˆ مذهبی Øاکم بر این سرزمین، Ú©Ù‡ ترویج تشیّع است امری بدیهی می‌نماید. میراث صÙویّه برای ایران، همه روزه در اقدامات قانونگذاری Ú©Ù‡ نه بر اساس اصل برابری همه‌ی ایرانیان Ú©Ù‡ با پذیرش Ùرض نیمه‌پنهان نابرابری شیعه Ùˆ غیرشیعه به وضع قوانین مملکتی Ù…ÛŒ پردازد، در سخنان روشنÙکری Ú©Ù‡ از شکل‌گیری Ùˆ تقویت Øرکت‌های مذهبی جدید به عنوان تهدیدی بالقوه برای ÙˆØدت جامعه‌ی ایران سخن می‌گوید، در ØÚ©Ù… قاضی‌ای Ú©Ù‡ خون شیعه را رنگین‌تر می‌داند، در تØلیل مورّخی Ú©Ù‡ ایرانی٠زرتشتی Ùˆ یهودی Ùˆ بهائی را عامل خارجی می‌داند، Ùˆ بالاخره در رÙتار Ùˆ کردار مردمانی Ú©Ù‡ خود را از همسایه‌ی مسیØÛŒ یا سنّی خویش ایرانی‌تر می‌دانند جلوه‌گر می‌شود. میراث ماندگار صÙویّه، برای آن بخش از مردم ایران Ú©Ù‡ به هر دلیل تشیّع را به عنوان آیین خود نپذیرÙتند، Øذ٠نام ایشان از Ùهرست مصادیق کامل ایرانیّت Ùˆ جای گرÙتنشان در زمره‌ی ایرانیان درجه دو - ایرانیانی نه چندان ایرانی - در سرزمین مادری خویش است.
[1] Andrea Hintz, The Mughal Empire and its Decline: An Interpretation of the Sources of Social Power, p146.
[2] برای نمونه، رجوع شود به:
Rula Jurdi Abisaab, Converting Persia: Religion and Power in the Safavid Empire, p17.
Saïd Amir Arjomand, Authority and Political Culture in Shi'ism, 81.
[3] Amir Sheikhzadegan, A Historical Analysis of the Role of Islam in the World System, The Regional and Local Shaping of World Society, pp154-155.
[4] Peter N. Stearns, Islam from the Beginning to 1300, http://history-world.org/islam.htm
[5] HeonChoul Kim, The Nature and Role of Sufism in Contemporary Islam: A Case Study of the Life, Thought and Teachings of FethullahGulen, p56.
[6] Von Stefan Winter, The Shiites of Lebanon Under Ottoman Rule, 1516-1788, p12
[7] Ibid, p13
[8] دانشنامه‌ی جهان اسلام،http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5120
[9] دانشنامه‌ی جهان اسلام،http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6674
[10] Ismail bey Zardabli, The History of Azerbaijan: From Ancient Times to the Present Day, Lulu.com, 2014 p265.
[11] امیرØسن مظÙری‌زاد،تصوّ٠سیاسی، تشیع صÙوی،
http://www.rasekhoon.net/article/print-60166.aspx
[12] برای نمونه رجوع شود به: بقره/62،بقره/256،مائده/69ØŒØجرات/13
[13] Hourani, Albert, 2002, A History of the Arab Peoples, Faber & Faber
[14] شورایی Ú©Ù‡ پس ازوÙات پیامبراسلام در سقیÙه‌ی بنی‌ساعده تشکیل شد Ùˆ ابوبکر را به عنوان خلیÙه‌ی اوّل انتخاب نمود.
[15] Ùدک نام قریه‌ای بود در Øجاز Ú©Ù‡ در اختیار یهودیان بود.به دنبال شکست یهودیان از مسلمانان ساکنین این قریه پیمان صلØÛŒ با پیامبر اسلام امضا کردند Ùˆ در آن نص٠مØصول سالانه‌ی قریه را به او اهداء نمودند. بنا به روایات، رسول اسلام نیز آنرا به دختر خود Ùاطمه هبه نمود. اما در زمان ابوبکر، ÙˆÛŒ دستور ضبط املاک هبه شده را صادر نمود.
[16] Ù…Øمد کریمی زنجانی اصل، امامیّه Ùˆ سیاست در نخستین سده‌های غیبت، تهران: نشرنی، 1380،ص 109
[17] همان
[18] دکترØسام‌‌الدين آشنا/ سبØان رضایی، Ùضای Ú¯Ùتمانی تدوين بØارالانواردرعصرصÙÙˆÛŒ
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-59853.aspx
[19] Rula Jurdi Abisaab, Converting Persia: Religion and Power in the Safavid Empire, p17.
[20] برای آشنایی با مواضع Ù…Øقّق کرکی رجوع شود به:
سيدمØمدعلی Øسينی‌زاده، انديشه سياسی Ù…Øقق كركی، قم: بوستان كتاب، چاپ دوم
[21] Tamim Ansary, Destiny Disrupted: A History of the World Through Islamic Eyes, Public Affairs 2009, p297.
[22] Rula Jurdi Abisaab, Converting Persia: Religion and Power in the Safavid Empire, p. 23.
[23] William J. Duiker, Jackson J. Spielvogel , World History, Volume 1, Cengage Learning, 2012, p. 463.
منبع:آسو
|