شب ِانتخابات
جمشید آشوغ
ما ساختیم

تو خراب.
ما کاشتیم
تو سوزاندی.
ایران زائید
تو کُشتی.
ما بزرگ کردیم
تو سنگسار و اعدام.
ما آب میاوریم و رحمت
تو هرزگی و شقاوت.
دیروز روئیدیم، تودیدی
امشب می روئیم،تو می بینی
در سحر خواهیم روئید
مقاومت را می گویم.
اما نیستی که ببینی
تو امشب میمیری.
همین امشب.
ما در بهار ِ فردا سبزیم و خندان
تو به سحر نمی رسی.
سحر،صبح،خورشید،
بهار،باران،
کودک از آن ِ ماست.
از مقاومت .

جمشید آشوغ
08.06.2009

ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved