مرگ بر خامنه ای ، مرگ بر احمدی نژاد
مهدی جعفری
روند حرکتهای اعتراضی و خیزش های مردم در روزهای اخیر در سراسر کشور بعد از افتضاح انتخابات فرمایشی
وسخنی با نیروهای مترقی و سرنگونی طلب در اپوزیسیون رژیم آخوندها
حرکت های اعتراضی و خیزش های مردمی در روزهای اخیر در اعتراض به افتضاح انتخاباتی ولایت فقها،بر هیچ کس پوشیده نیست که ریشه در ظلم ها و جنایات وبی اعدالتی هایی دارد که ملت ایران در طی سه دهۀ خونبار ودر طی همین مدت، سالها رشادتها و قهرمانیهای فرزندان این مرز و بوم را در سینه های پر خشم خود همواره حمل کرده و دریک فرصتی همچون انتخابات اخیر آنرا بصورت وسیع و گسترده در سراسر کشور به شکل خشم فضاینده، جاری کرده و امروزه در همۀ شهرها و خیابانهای ایران می بینم. این خیزشها نیاز چندانی به توضیح ندارد ، زیرا که تاریخچه این حرکت ها در سه دهۀ اخیر پیش روی ملت ایران و تمامی جهانیان قرار دارد. اشاره ای کوتاه به مبارزات ملت ایران فقط در طی سی سال اخیر و تقدیم دهها هزار شهید راه آزادی، کشته شده توسط همین نظام منحوس و دهها هزار نفر زندانی سیاسی در زندانهای این رژیم و افزایش این ارقام* بصورت روزانه ، خود گواه صادقی بر این است که این خیزشهای خود جوش، اعتلایی است از مبارزات هرروزۀ و پیشین همین مردم .
شُعبدۀ انتخابات آخوندهای ولایت فقیه، شرایط را به خیزش های سراسری و کنونی مردم سوق داد ، اکنون ارتقاء این جنبش از خشم و اعتراض، بسوی قیام و انقراض نظام و حکومت آخوندها ضروریست ، و این را می باید در شعارها و خواست های مردم ایران جستجو کرده و موجب تشویق و رشد آنها شد.
بردن شعار سرنگونی و مرگ بر خامنه ای بطور گسترده در میان مردم اکنون یک ضرورت است. همین امروز خصوصاّ خامنه ای مجدداٌ انتخابات ریاست جمهوری اخیر و انتخاب احمدی نژاد را مُهر تائید قرار داده و آب پاکی را برای چندمین بار بر روی راَی مردم ریخت . شعار مرگ بر خامنه ای، برای عام مردم ایران مشروعیت خود را مدتهاست که یافته ودر سطح بین اللملی نیز با توجه به بی احترامی خامنه ای به راَی مردم و تاَئید پروسه انتخابات اخیر و دهن کج وی به ملت ایران و بسیاری از مجامع حقوقی ، دمکراتیک و بین اللملی ونیز دولتهای بسیاری از کشورها که انتخابات ریاست جمهوری ایران را ونیز انتخاب مجدد احمدی نژاد را با دیده بسیار مشکوک می دیدند، این مشروحیت را هرچه واضح تر کرده است. با توجه به اخبار و فیلم های ویدئویی از خیزش های روزهای اخیر مردم ایران ، درمیآبیم که بسیاری از شعارهای انقلابی داده شده در میان مردم بر گرفته از نیروهای اپوزیسیون خارج کشور می باشد و این به تنهایی نشان دهنده موج تاثیر گذاری نیروهای اپوزیسیونِ خارج کشور در داخل ایران به چه میزان موًثر و قدرتمند است ، اگر که به این اعتقاد داشته باشیم که تاثیرات هر گونه حرکات مردمی و نیروهای اپوزیسیون در خارج بر روی حرکات و اعتراضات مردم ایران غیر قابل انکار است، باید و بی درنگ در هماهنگی با این اتحاد غیر قابل انکار کوشید. اتحاد نیروهای اپوزیسیون خارج کشور بر حول سرنگونی ، بدون شک خطوط متحد مردم در داخل کشور را هرچه مستحکم تر و غیر قابل نفوذتر میکند.
رژیم با تمامی امکانات خود می کوشد تا این ارتباط و اتحاد میان داخل و خارج کشور شکل نگرفته و تا میتواند از طرق مختلف جنبش مردم ایران را با شعارهای خود منحرف کرده و از تیزی آن بکاهد.. بی خود نیست که رژ یم با جدیت سعی درمسدود کردن وسائل ارتباطی میان مردم با هم دیگر در داخل و رساندن خبر به خارج کشور را دارد انجام میدهد(همچون قطع تلفن، تلفن های دستی، اینترنت و...).


حضور واضح نیروهای لباس شخصی، بسیج و انواع نیروهای مخفی و ظاهر فریب رژیم در میان صفوف مردم صرفاَ برای رژیم کاربرد نظامی ندارد ، بلکه از طریق اینگونه نیروها و امکاناتش در انحراف اهداف شعارهای مردمی وانقلابی ، شناسایی و بدام انداختن افراد کلیدی در میان مردم به تور نیروهای لباس دار و نظامی رژیم و... از شگردهای رژیم در استفاده از اینگونه نیروهای خود است. شگِردی که تنها از عهدۀ اینگونه حکومت ها شیاد و جنایتکار ساخته است.
پیچیده گی مبارزه با آخوندها را چه کسی در میان اپوزیسیون به این میزان حساب می کرد، باید اذعان داشت که مبارزه با حکومت آخوندها بسا دشوارتر از انقلاب ۵۷ است ، وبه همین میزان نیز انرژی و توان بسیاری بالا و گسترده تری و در نهایت بهاء بسیاری هنگفت تری را تا کنون از نیروهای اپوزیسیون طلب کرده و همچنان تا سرنگونی محتومش طلب خواهد کرد. به همین دلیل تک روی هر نیرو و جریان اپوزیسیون جز به ضرر جنبش نبوده و نیست.
اگر بخواهیم منصفانه و بدون هیچ خصومتی مثالی زنده و حیٌ و حاضر از تاریخ سی سالۀ اخیر بازگو کنیم، اتحاد نیروهای مختلف در شورای ملی مقاومت، راز پایداری و استقامت آنها در مقابل هیولای هزار سر نظام خمینی در طی این همه سال را میرساند. به همین میزان انرژی بی کران و بسیار هنگفت و سازمان یافته ای را که شورای ملی مقاومت در مبارزه بی امان با رژیم در داخل و در سطح بین اللملی گذاشته قابل مقایسه با مبارزۀ تمامی دیگر نیروهای پراکنده اپوزیسیون در خارج کشور نیست، این حقیقتی است غیر قابل کتمان برای هر نیروی صادق و وفادار به مردم ، ملت و یا خلق است، بی آنکه کوچکترین نظری در کم بها دادن به هرگونه نیرویی در اپوزیسیون رژیم داشته باشیم. امٌا این را با اطمینان میتوان بیان کرد که راز حیات سیاسی هر نیرو،سازمان، حزب ، جریان و حتی شخصیتی، نویسنده ، شاعر و... مخالف در اپوزیسیون رژیم ولایت فقیه صرفاَ در اتحاد هر چه بیشتر با یکدیگر و در مسیر هرچه نزدیکتر وهماهنگ تر آنها نهفته است.


اگر امروز ما درخارج از کشور آن هم در جَوی دموکراتیک و بدون تشنج و بدون چماقی همچون رژیم جنایتکار آخوندها در بالای سرمان، نتوانیم که اتحادی مشترک آن هم بر سر حداقل هایمان یعنی سرنگونی رژیم آخوندها ، ایجاد کرده و به پیش ببریم ،مطمئئاَ در فردای آزادی ایران کسب آن بسا سخت تر و دشوارتر خواهد بود، آن هم در ایرانی که سالها چماق و دار و شکنجه آخوندها در هر کوی وبرزن آن برپا بوده.
اکنون که افقی جدید و روشن در پیش پای ملت ایران نمایان شده و تمامی جهان در انتظار حرکتهای روزها ،هفته ها و ماههای آینده در جریانات و حوادث روزمره ایران هستند، بیائیم با اتحاد و اتفاق همدیگر این راه را هموارتر کرده و بر سرعت خویش در کسب آزادی و رهائی مردم ایران و ایرانی دمکراتیک، بیفزاییم . بی شک رُشد و شکوفایی یک ملت و نیروهای سیاسی آن که نمایندگان آنها بشمار می آیند در همین اتحاد و همبستگی نهفته است .
باید بسیار هوشیار بود که رژیم از تمامی امکانات خود حداکثر استفاده را برای پا نگرفتن اتحادی میان مردم و نیروهای داخل و خارج کشور میکند. این وظیفه ماست که با رهنمودهای مستمر و آموزشی مردم را یاری برسانیم.بدون شک هر گونه اطلاع و آموزش مردمی بر عمر جنبش و نیروهای مردمی در داخل کشور و خارج از کشور می افزاید.

با امید به اتحاد همه نیروهای مترقی و سرنگونی طلب و رهائی ملت ایران

*(متاَسفانه آماری در این رابطه وجود ندارد )
ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved