پنج رباعی برای وطـنــــم
ميـراسماعـيـل جبــاری نژاد (م ـ ادلی)
* ايـــرا ن *


توفـنـده چو ابــر نـو بها ران ، ايـران

جولانـگه سرخ تکسواران، ايـران

کاشانه ی جاودانه ی سرداران

آغـشتـه به خون سربـــداران، ايــران
***

* اقـلـيــم سر بــداران *

ايــران تو ديار لاله کاران شده ای

روشن به چراغ خون ياران شـده ای

قــد بر زده وه.! ز هـر دری سـرداری

اقـليــم سـتـرگ سر بــــداران شـده ای
***

* به شوق ديــدار آزادی *

ياران به نبــرد خصم دون بايــد رفـت

با زمـز مه ی سـرود خون بايــد رفـت

ای شب شکـنان به شوق ديــدار سحـر

در محور شب ستـاره گون بايــد رفــت
***

* سنـگـر عــشق *

شمـشيـر سـتم به فـرق احـرار زدنـد

بر تارک سـر سبــز سـپيــدار زدند

آنان که چو منصـور انا لحق گـفـتـنـد

در جـبهـه عــشـق جمـلـه بر دار زدند
***

* شــا عـــــر *

به سـپـار به ذهـن روزگاران شاعــــر

فـريا د رسا ی خون نگاران شـا عـــــــر

بنـويـس به لوح سرخ دوران ، اينک

خون نامـه سرخ ســربــدارا ن شـاعــــــــر
***
ميــراسماعـيل جباری نژاد
مر ـ ادلی
***
ارسال به فیس بوک
  Aftabkaran. All rights reserved