هوا گرم است و تاریک است 



صدای تیر می آید 



  



سراسر خانه مان را دود و آتش برگرفته 



صدای تیر می آید 



  



و می بینم 



خروشان و شتابان آن جوانان را 



و آن غرش شیران را 



سراسر خانه مان در برگرفته 



صدای تیر میآ ید 



  



به یکباره ندایی بر زمین خانه می غلطد 



بسان برگ سبزی از جفای باد پاییزی 



صدای تیر می آید 



  



با دو چشم باز و گویایش 



سخن ها در دل پرشور او خفته 



پس از چندی 



تو پنداری 



ندا 



آن صورت مهتابگونش را 



بخون پاک خود شسته 



صدای تیر می آید 



  



و اینک 



آن ندا 



با خون خود حرف دلش گفته 



که آزادی از آن ماست 



ایران خانه ما 



آرزوی ماست 



صدای تیر می آید 



  



و او چون کفتری در آسمان آبی روشن 



به خورشید شهادت 



به لبخند شهامت 



او سلام گفته 



صدای تیر می آید 



  



سلامت می کنیم 



ای شب چراغ کوی آزادی 



!! ندا 



ای تو که جان در راه عشق این وطن دادی 



و لبخندی که چون هدیه 



برای خانه مان دادی 



بپاس خون پاکت  



ای ندا و ای نداهایم 



ببندیم عهد و پیمان 



که می جنگیم و می مانیم 



و می خوانیم 



سرود فتح و آزادی 



صدای تیر می آید 



  



  



مهری - هلند