داد خواهی شجاعانه هنگامه واحدیان،فرزند معلم زندانی عباس واحدیان

 «aهنگامه» فرزند «عباس واحدیان» معلم بازداشتی: اگر سخن گفتن از آزادی و گرفتن حق جرم محسوب می‌شود، افتخار می‌کنم پدرم یک مجرم است

در این ۱۸ روز بازداشت غیر انسانی و غیر قانونی پدرم، آنچنان و به قدر طاقتم خشم و ناراحتی خودم را فرو بردم و با دلواپسی‌های زیادی از وضعیت جسمی و روحی پدرم دست و پنجه نرم کردم. با هرکسی که می‌شد مشورت کردم و تا جایی که امکان داشت اقدام کردم ولی دریغ از یک خبر خوشحال کننده برای خانواده‌ام.

به مرکز اطلاعات رفتم، به دادگاه انقلاب مراجعه کردم دریغ از یافتن پاسخی درست برای تمام سوالات و نگرانی‌هایم! اما تنها یک پاسخ شنیدم، آن‌هم این‌که گفتند دستوری برای دستگیری پدرت ثبت نشده و مشخص نیست که کدام ارگان وارد کار شده است! مگر می‌شود در یک مملکت یک‌نفر را دستگیرکرد، حکم ورود به خانه داشت و هیچ ارگانی و هیچ دادگاهی دستور نداده باشد؟!! یعنی می‌شود بدون تفهیم اتهام، بدون هیچ جرمی به خانه شخصی وارد شد و او را بازداشت کرد؟؟

اگر انسانیت و معرفت جرم محسوب می‌شود، اگر دفاع از آب و خاک مملکت جرم محسوب می‌شود، اگر سخن گفتن از آزادی و گرفتن حق جرم محسوب می‌شود، من افتخار می‌کنم که پدرم یک مجرم است.

دل نوشته‌ها و حرف‌های پدرم با حکومت بر سر آزادی، حق‌گویی و روشنگری برای هم‌وطنانش است ولی متاسفانه وقتی یک‌نفر از آزادی‌خواهان دستگیر می‌شود تنها یک سوال می‌پرسند؛ آن‌هم این‌که «چرا این‌کار را کرد!؟»

با شنیدن این سوال حس می‌کنم تمام رنج‌های پدرم و امثال او بیهوده است ولی من و تمامی فرزندان آزادی‌خواه که پدران‌مان به خاطر آزادی این مردم دستگیر، زندانی و حتی کشته و سوزانده شده‌اند با نفرتی عمیق‌تر به این جامعه و حکومت می‌نگریم.

اکنون معنی جمله پدرم را فهمیدم که «آزادی همان کروموزوم بی‌نام و نامرئی است که با مرگِ تن نمی‌میرد بلکه تکثیر می‌شود، آن هم نه در یک تن بلکه در هزاران تن».

روح و قلم فرشید هکی، هاشم خواستار و پدرم عباس واحدیان در ذهن و جان هزاران فرزند دیگر این آب و خاک نفوذ می‌کند و این حکومت ناگهان در برابر ما فرزندان آزادی‌خواه ناتوان‌تر از قبل خواهد شد.

به امید آزادی پدرم

«صدای آزادی هاشم، خواستار و عباس واحدیان باشیم.»