اپیدمی حماقت :نعمت فیروزی

روحانیت

بعضی حماقت را ناهنجاری در رفتا و گفتار دانسته اند . بسیاری هم حماقت را کمبود هوش معنی کرده اند . در این نگرش، حماقت را میتوان کند ذهنی و کم استعدادی فرد یا افرادی هم تلقی کرد . بعضی به اشتباه حماقت را به معنای نادانی بکار برده اند. این کاربرد از اینجهت ناردست است که همه ما نسبت به بسیاری از پدیده ها و وقایع حتی در پیرامون خود که اتفاق می افتد اطلاع و دانشی نداریم و نسبت به آن نادانی داریم ولی میتوانیم از آن واقعه اطلاع حاصل کرده و یا به آن دانش دست یافته و از نادانی خارج شویم. احمق به کسی گفته میشود، که نیروی تفکیک و تمیز در او ضعیف است.
کانت فیلسوف آلمانی عصر روشنگری ؛ حماقت را «کمبود نیروی داوری» تعریف کرده است . هابز فیلسوف انگلیسی قرن 17 نیز حماقت را «کاستی توانایی متناسبفهمیدن جهان» میداند .همچنین از دیدگاه او، حماقت نه پدیدهای طبیعی، بلکه مشکلی متدیک است که پیامد تفسیر و تعبیری فاقد صلاحیت است . به بیان دیگر حماقت ؛ کمبود توانایی برای درست اندیشیدن و ناآگاهی نسبت به این کمبود است. برای نمونه در توضیح علت سیلی که هم اکنون در میهن اسیر در جریان است و باعث ویرانی های بسیاری شده است اگر آخوندی میگوید، علت این است که زنان حجاب را رعایت نمیکنند و خدا خواسته آنان را مجازات کند، به این دلیل پاسخش احمقانه است که نه هیچ تناسبی میان واقعه و پاسخ وجود دارد و نه هیچ ارتباطی میان آن دو. در این نمونه، حماقت به عنوان «ناتوانی متناسب اندیشیدن» و «تعبیر و تفسیری فاقد صلاحیت» به آشکارترین شکلی بروز کرده است.
حماقت اما به کلیت نظام آخوندی حاکم بر میهن که می رسد ابعاد و مفهومی دیگر می یابد . در اینجا حماقت مانند بیماریهای واگیر به یک اپیدمی تبدیل شده است . و از بالا به پایین نظام سرایت کرده و درست مثل حق ولایت !! که از ولی حمقا طی سلسله مراتب به پایین ساری می شود! البته علیه هربیماری اپیدمیک میتوان چاره ایی اندیشید و واکسنی را تجویز کرد. ولی هنوز واکسنی بر ضد حماقت آخوندی یافت نشده است. آخوندها وپاسداران و دیگر مقامات ریز و درشت نظام باید خوشحال باشند که حماقت با درد همراه نیست، وگرنه در بیمارستانها کشورهای اروپایی و آمریکا و بخصوص کلینیک پروفسور سمیعی در آلمان پاتوق آیت الشیطان های دایناسور؛ جای سوزنانداختن پیدا نمیشد!!
ابعاد و علت و ریشه حماقت در نظام ولایت برخلاف گفته «هابز» متدیک نیست . زیرا مستبدین حاکم بعد از چهل سال حاکمیت جنگ؛ ترور ؛ غارت و جنایت بخوبی متد ها را می شناسند و تجربه ها در این مسیر کسب کرده اند . حماقت آنها ریشه در اندیشه در شیوه و روش زندگی «لایف استایل !!(life stayl)» و در روش حکومت در نظام ولایت دارد. یعنی اندیشه و روان و خوی ضد بشری آنها را منعکس می کند . به عبارت دیگر حماقت آنها آغشته به منفعت فردی (غارتگری)؛ کینه جویی ودشمنی با بشر(عنصر دژخیمی) و دعوای باندی در جنگ گرگهای نظام است و خلاصه کلام؛ حکایت از درجه وحشانیت عناصر نظام دارد . ساده لوحی است که این حماقت ها را ناشی از نادانی و کم هوشی آنان بیانگاریم .لیست بلند بالایی از حماقت های مقامات ریز و درشت نظام ولایت حمقا می توان فقط در همین یک ماه گذشته ؛ برشمرد که آدمی از فرط حماقت شان انگشت به دهان می گزد. اصرار در کژ اندیشی به صورت سلسله وار اگر چه از ویژگیهای همه دیکتاتورها است اما در نظام آخوندی بارها ضریب خورده و به توان رسیده است . سیاست های حماقت بار آنان در این 40 سال گذشته بر ضد منافع مردم و میهن و حتی در بسیاری هم بر ضد ادامه حاکمیت شان بوده است . یعنی طوری رفتار میکنند که چون اشغالگر خارجی ادامه ایی برای حاکمیت خود متصور نمی بینند ولذا در منتهای انتقام گیری از مردم و حال و آینده میهن هستند .
اگر به چند نمونه حماقت در موضع گیری ها و اقدامات وصحبت های اخیر مقامات رژیم در همه سطوح که در زیر می آید توجه کنیم درک بهتری از آن بدست می آوریم :
– لیست گذاری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) و تمام نیروهای وابسته به آن؛ در عکس العمل نام گذاری تروریستی سپاه از جانب شورای عالی امنیت ملی رژیم .!
برای چه کسی در تعادل قوای نظامی –اقتصادی – سیاسی – و بین المللی بین آخوندهای حاکم بر ایران و آمریکا ابهام وجود دارد؟ وآیا اساسا رژیم در چنین قد و قواره ایی هست که بتواند از این اقدام طرفی ببندد؟ مجلس رژیم هم در اقدامی با تصویب طرح سه فوریتی به نیروهای جهادی «بخوانید تروریستی» و ارتش های دنیا حق دادند تا با نیروهای آمریکا اقدام متقابل کنند ! و در صورت دستگیری؛ آنها را به رژیم تحویل دهند !!.آیا این ماورای حماقت نیست؟ بر کسی پوشیده نیست که این نام گذاری از جانب رژیم محلی از اعراب ندارد و فقط برای تحمیق بیشتر نیروهای درحال ریزش سپاه و بسیج است که با قدرت نمایی پوشالی با الگوی پلنگ صورتی ! و در سودای کند کردن روند ریزش این نیروها است. ضعف و زبونی و بن بست تمام عیار رژیم در همه زمینه ها آنها را وادار به چنین تصمیم حماقت باری واداشته است والبته پهلوان پنبه های سپاه رژیم که با تئوری « النصر بالرعب » تور اختناق را گسترش داده اند بیش از همه؛ رعب مستولی شده بر تمام اعضا و جوارح سپاه و نظام را درک میکنند. زیرا خوب میدانند که « در انبان چیست !» . تصمیم بعدی خامنه ایی در تغییر فرماندهی سپاه ؛ گواهی بسیار روشنی بر این حقیقت است (البته به زبان معکوس) که آنها بشدت ترسیده اند و نامگذاری متقابل رژیم در حکم «سوت در تاریکی» است . اخبار درز کرده از داخل رژیم مبنی بر فرار تعدادی از فرماندهان سپاه به خارج ازکشور بعد از لیست گذاری تروریستی سپاه ؛ منجمله علی نصیری فرمانده حفاظت سپاه؛ حاکی از همین حقیقت است . جا دارد به تلاش های اخص و بی وقفه مقاومت ایران در همین رابطه؛ در سالیان گذشته اشاره و تقدیر شود که با دیپلماسی بسیار سنجیده؛ این خواست مبرم ملت ایران را درهمه مجامع بین المللی ودر گوش همه دولت مردان اروپایی وآمریکایی فریاد کردند تا به نقطه تحقق امروزی بالغ شد .
– انتقال تروریست های وحشی حزب الله لبنان و حشد الوحشی عراق و فاطمیون افغانی . زینبیون پاکستانی در اوج سیل ویرانگر به مناطق سیل زده .
اقدامی که جز نمک پاشی بر زخم مردم سیل زده نبود .و پاسخش را البته از فوران خشم و تنفر مردم گرفت. این اقدام مستقیما به ویژگی عنصردژخیمی و ضدبشری هارترین سرکرده سپاه؛ قاسم سلیمانی و شخص ولی فقیه و دیگر تصمیم گیرندگان برمیگردد که در شرایطی که ابعاد تلفات و خسارات سیل فزونی میگیرد و دامنه آن در سراسر کشور گسترش یافته و میلیونها ایرانی را در بر گرفته است . به جای اولویت بندی کمک رسانی به مناطق سیل زده ؛ درفکر اولویت بندی سرکوب مناطق است . اقدامی که در دیکتاتوری های کلاسیک معاصر هم بی سابقه است . این از جمله اقدامات حماقت باری بود که حتی دربین بالاترین حلقه فرماندهی سپاه باعث اختلاف شد و بر اساس بعضی اخبار درز کرده یکی از دلایل برکناری جعفری فرمانده کل سپاه تروریستی بوده است که برسر آن با قاسم سلیمانی درگیری لفظی داشته است . حماقت این تصمیم گیری آنقدر غیر منتظره بود که مهره سابق رژیم در عراق «مقتدی صدر» هم نسبت به آن انتقاد کرد. و تاج زاده از مهره های اصلاح طلب مغضوب شده هدف اصلی این حماقت را بر ملا کرد و نوشت : آیا قرار است ارتشی چند ملیتی از نیروهای مسلح (بخوانید مزدوران چند ملیتی رژیم ) حکومت های منطقه تشکیل شود ؟ البته او آگاهانه هدف از تشکیل چنین ارتشی را که سرکوبی قیام مردمی در پیش رو است را از قلم انداخته است .
– موافقت نکردن برداشت از صندوق ذخیره استراتژیک برای پرداخت خسارات سیل زدگان توسط ولی فقیه نظام و موکول کردن به آینده.
در حالیکه چندی قبل ولی فقیه نظام از همین صندوق برای مخارج دجالیت در دستگاه عریض و طویل تبلیغات ودروغ پراکنی صدا و سیمای رژیم موافقت خود را با برداشت اعلام کرده بود! اما اینکه چرا اولویت برای ولی فقیه رژیم تقویت دستگاه تبلیغات گوبلزیش است و نه ایجاد سرپناه برای مردمی که از همه هستی خود ساقط شده اند؛ همان سوال و مطالبه ایی در ردیف هزاران سوال و مطالبه دیگر که 40 سال است مردم از او دارند و او بطور مستمر آن را در این سالیان بلاجواب گذاشته است. براستی چرا سیلی که تا کنون در اکثر استانها بر 2000 شهر و شهرستان و روستا خرابی به بار آورده و 12 میلیون آسیب دیده ؛ 500 هزار آواره ؛ 78 کشته ؛ بیش از 1000 مدرسه تخریب و بازماندن 100 هزار دانش آموز از تحصیل ؛ هزاران کیلومتر جاده تخریب شده در سراسر کشور به جا گذاشته ؛ در اولویت قرار نمی گیرد ؟ جواب آیا می تواند چیزی جز ویژگی ضد بشری و ضد ایرانی بودن دستگاه حاکمه از صدر تا ذیل باشد که در تصمیم گیری های حماقت بار آنها متبلور میشود.
نتیجه :
بهترین راه مقابله با حماقت آخوند های حاکم فهم خمیر مایه و علت آن است. فهم نکردن جایگاه واقعی نظام در تعادل قوای فعلی جهان از جانب سران نظام منجر به خود بزرگ بینی آنان شده است . حماقت عرصه و جولانگاه خودبزرگبینی است و به آن میدان میدهد. زیرا سران احمق نظام؛ از فروتنی عقلی وشناخت حقیقی جایگاه خود بهره ایی نبرده اند . از همین رو بدیهیات تعادل قوای کنونی جهان را انکار می کنند و به حماقت هایی دست می زنند که نابودی منافع ملی ملت ایران کمترین تاوان آن است . از این رو در این نقطه حماقت دیگر یک اشتباه محاسبه نیست. بله رذیلتی در کنار دیگر رذیلت هاست که آخوندها و سران نظام صاحب جمیع آنها به تمام و کمال هستند. خرد جمعی ملت ایران و مقاومت ایران البته چاره نهایی این بیخردی و حماقت ها را خواهد کرد. گسترش اعتراض ها و گسترش کانون های شورش به عنوان معین عمل و سمت و سو دهنده به قیام تبلور این خرد پویا است .

نعمت فیروزی
4 اردیبهشت 98
24 آوریل 2019