تحلیل یک شکست،تفسیر یک نبرد


وقتی انقلابی وارد مرحله پایانی خود میشود دیگر هر حیله و ترفند وراهکاری از طرف دیکتاتور مثل آوار بر سر خودش خراب میشود .به زبانی دیگر راهکارهای دیکتاتور تبدیل به طناب دار خودش میشود .نمونه های بارز این بر آیند در انقلاب پیش رو را می‌توان در جنایات خامنه ای در واقعه شاهچراغ .و آتش زدن زندانهای لاکان رشت و اوین به روشنی دید .
رژیم خامنه ای با این دید و طمع به مصادره تیم فوتبال اقدام کرد که اولا بعضی از بازیکنان خائن این تیم را خودی میدانست ود ر مرحله بعدی تصور میکرد با برد این تیم بتواند بر آتش خشم زبانه کشیده مردم ایران آب سرد بریزد و از شر تله ای که در آن گرفتار آمده نجات یابد.
اما باخت تیم خامنه ای برای او ضربه ای دوچندان داشت .خامنه ای بازی را هم به دشمن فرضیش آمریکا باخت و هم به دشمن اصلیش مردم ایران باخت و این ترفند هم یک گام بلند به سرنگونی نزدیکش کرد.
اما برنده اصلی این بازی جوانان شجاع کف خیابان بودند .آنها به روشنی دیدند که قشر خاکستری با آنهاست ودر موقع مناسب به میدان می آید .
هر جند این قشر حمایتش را در تحریم بستنی میهن و اعتصاب بازار و کامیونداران نشان داده بود اما اینبار ویرانگران را بکلی نا امید کرد .و این امر می‌رود که نیروهای اندکی با وجدان را از بدنه رژیم جدا کند.
شادی مردم اما یکدلانه و بی شکاف بود از کرد و ترک تا بلوچ ولرتا فارس و عرب. آنها که احساس دوگانگی میکنند یا از عوامل رژیم هستند یا اینکه هنوز با خودشان صادق نیستند و با خود ولایت زده شان صفر صفر نکرده اند .شادی دیشب شهر های ایران حمایت قشر خاکستری از انقلاب و تسلی بخش خانواده های داغدار و امید بخش همه اسیران در بند بود.آزادی بسیار نزدک تر از تصور ما به ما قرار دارد.