مالیات یا  غارت گری

خلاقیت دولت سیزدهم در اخذ مالیات بدون در نظر گرفت حقایق اقتصادی موجود در کشور از جمله مواردی است که در تاریخ به عنوان روزهای سیاهی ثبت خواهد شد.

بد نیست مالیات و نقش آن در توسعه و مدیریت یک کشور را با یک رویکرد مقایسه ای بررسی کنیم
در سال ۲۰۲۱ شرکت آمازون دو میلیارد و صد میلیون دلار به دولت فدرال مالیات پرداخت کرده است. این رقم معادل ۶ درصد از سود شرکت بوده است( به ناچیز بودن درصد دقت کنید).

این سوال پیش می آید که پس درآمد آمازون چقدر بوده که چنین عدد بزرگی‌ را به دولت مالیات می‌دهد؟

آمازون در سال ۲۰۲۱ معادل ۳۵میلیارد دلار‌ سود داشته است!
حیرت آور است. یک شرکت، به اندازه “فروشِ” نفتِ یک کشور نفتخیز “سود” داشته است. و از قِبل این سود، دولت فدرال هم منتفع شده است.

همچنین در سال ۲۰۲۱ شرکت اپل بیش از هفت برابر شرکت آمازون به دولت مالیات داده است! اپل توانسته در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۴ میلیارد دلار مالیات بدهد. یعنی اپل به زندگی “هر شهروند کشورش” ۴۲ دلار کمک کرده است. به تعبیر دیگر اپل باعث شده دولت بتواند به هر شهروند یک کشور سیصدوسی میلیون نفری ۴۲ دلار خدمات بهداشتی، آموزشی، رفاهی و… بدهد.

در لایحه بودجه ۱۴۰۳ (که از سوی دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی ارائه شده)  دولت سیزدهم برای بودجه عمومی کشور درآمدهای مالیاتی ۱۱۲۰ همت را برآورد کرده است.

کل‌ درآمد مالیاتی دولت ایران (“اگر” محقق شود) در سال جدید حدود ۲۲ میلیارد دلار خواهد بود.

یعنی “کل مالیات” در کشور ایران حدودا معادل ۷۰ درصد مالیاتی است که دو‌ شرکت اپل و آمازون به دولت فدرال می پردازند!

ممکن است گفته شود مقایسه ایران و آمریکا در این بحث بی معناست. بله این صحیح است و هدف “مقایسه” نیست بلکه بحث، توجه به ریشه توسعه و فقر در یک کشور است.

مالیات، ستون فقرات دولت است  و ستون فقرات وقتی‌ معنی‌دارد که “استخوان” وجود داشته باشد. شرکتهای بزرگ، استخوانهای ستون فقرات هستند. تا استخوان وجود نداشته باشد، ثروتی تولید نخواهد شد که مالیاتی اخذ شود.

وقتی مالیات دهنده ی استخواندار وجود نداشته باشد، داروغه ناتینگهام باید برود سراغ کارمند بدبخت، و از میانه گچ پا یک سکه بیرون بکشد.

مالیات از خلقِ ثروت است که معنی دارد. مالیاتی که تویوتا به دولت ژاپن می دهد معنی دارد و نه آن مالیاتی که دولت از ضعیف ترین اقشار جامعه با به کار بستن هزاران ترفند اخذ میکند.

مساله اساسیِ در ایران فقرِ‌ِ ناشی از نبود شرکتهای بزرگ است.

شرکتهایی که در تراز بین المللی کار کنند و خلق ثروت نمایند. از مالیات ۱۱۲۰ هزار میلیارد تومانی کشور ایران، درصد قابلی توجهی از آن را باید اقشاری پرداخت کنند که تا خط فقر فاصله زیادی دارند. این یعنی تعمیق فقر.

مساله اساسی در کشور ما، چراییِ شکل نگرفتن تویوتا (یا مشابه تویوتا)، چرایی شکل نگرفتن اپل(یا مشابه اپل) در میان ما ایرانیان است. این سوال، که چرا ما فقیرِ از داشتنِ شرکتهای عظیم باقی مانده ایم، یک سوال پایه ای در بحث مالیات است.خلاقیت دولت سیزدهم در اخذ مالیات بدون در نظر گرفت حقایق اقتصادی موجود در کشور از جمله مواردی است که در تاریخ به عنوان روزهای سیاهی ثبت خواهد شد.