‍ در مظلومیت سیستان و بلوچستان…لیلا پاپلی‌یزدی.

این عکس پیوست متن را یک بار اینجا گذاشتم و چون زیاد ریت شد برداشتم.

حالا به دلیلی دیگر می‌گذارم.

این مرد ملامحمدپتی ریگی است و وقتی من این عکس را از او گرفتم نود و شش سال سن داشت و در یک اتاقک در حاشیه میرجاوه زندگی می کرد.

ملامحمد یکی از افراد تصمیم گیرنده از طرف طایفه ریگی برای تعیین خط مرزی ایران و پاکستان بوده است…

بر اساس اسناد، طایفه ریگی با تلاش بسیار و بر اساس سندهای مراتع، خط مرزی را تا جای ممکن به درون پاکستان پس می‌برند.

پروپاگاندا اما از طایفه ریگی موجود ترسناکی ساخت و روش زیست باستانی آنها یعنی پاسداری از شرق را ازشان ستاند.

بسیاری پیش در کلاسی از شاگردانم پرسیدم در حدود زمانی فتح تهران توسط مشروطه‌چی‌ها در بلوچستان چه می‌گذشت؟

کسی نمی‌دانست چراکه روایت دهها جوان بلوچ را که در گشت در ایستادگی مقابل بریتانیا کشته شدند تا استعمار وارد نشود، کسی بازخوانی نکرده است…

مثل روایت ملاپتی و دهها ملاپتی.

دهها سال سلبریتی‌ها و همدستان پروپاگاندا روایت زیست مردمان بلوچ را از مردم به انسانهایی بی‌روایت تقلیل دادند…

تاریخشان را حذف کردند آنقدر که حالا امروز بعضیمان اینقدر خالی‌الذهن هستیم از بلوچستان، که سوخت‌بر و قاچاقچی را عوضی می گیریم…

حرج بر شماست که نخوانده‌اید و حرج بر آنهاست که ملامحمد پتی را به‌جای آنکه داستانش در کتابهای درسی روایت شود، به کنجی راندند و شمایان چنان بر خود فرض کردید که خدایان تاریخید که کسی جلودارتان نیست.

فقط به این تصویر خوب نگاه کنید و یک بار دیگر روایت جعلی‌تان را مرور کنید.

محمود زندمقدم یکی از پژوهشگرانی است که بهترین تک‌نگاریها را در مورد بلوچستان نوشته است

لطفا بررسی کنید ببینید چه بلایی سرش آوردند و امروز کجاست…
این است که از آن خطه کم می‌دانیم!