روایت نافاتحان بی‌کفایت: حسن محمودی

ایران در جنگ ۸ ساله پیروز نشد، و‌ با توجه به اینکه با کشور فقیرتر و کوچکتری با نصف جمعیت ایران می‌جنگید، تحقیر هم شد.
در مجموع نیرو‌های ایرانی خیلی بدتر هدایت شدند، امری کاملا قابل انتظار با توجه به پاکسازی فرماندهان ارتش بعد از انقلاب!
و با توجه به اینکه فرماندهان ایرانی مشتی جوان ناآموخته پرباد و ناهماهنگ و بی‌خبر از همه جا بودند که با توطئه و بی‌کفایتی رهبری می‌شدند.

در ضمن، برای اولین بار در تاریخ جهان، توبیخی در کار نبود، چرا که ممکن بود به روحیه بچه‌ها لطمه بزند!!
معلوم نشد چرا ایرانی‌ها اینقدر حساس‌اند!

ایام گذشت و حمله احمقانه‌ی صدام به کویت و بعد حمله احمقانه‌ی آمریکا به افغانستان و عراق، فرصت‌های طلایی و معرکه در سینی رهبران ایران گذاشت.

بدون لزوم بلند کردن یک انگشت و تنها بر اساس وابستگی‌های قومی-مذهبی نفوذ ایران زیاد و فرصت‌های مفت و طلایی برای حکومت ایران فراهم شد. در قسمت شرقی، حکومت ایران در مقاطع مختلف می‌توانست با آمریکا همکاری کند و حتی شاید هرات را به ایران الحاق کند و تا ابد بنازد.
آمریکایی‌ها واقعا از دشمنان منطقه‌ای ایران دل خوشی نداشتند و آماده همکاری بودند.

اما آیا ایرانی می‌تواند معقول سر جای خود بنشیند و شکر خدا کند، بدون باد و بدون ادعا و بدون گنده‌گوزی؟ نه! چنین امر ساده‌ای در مخ نوابغ نظام نگنجید.

در سمت افغانستان شروع به کارشکنی و خرابکاری کردند و دولتی چندقومی و چندمذهبی را نهایتا به رفقای اِخوانی پشتون بخشیدند.
به شیعیان و فارسی‌زبانان پشت کردند، با این استدلالِ نحسِ مخفیانه که رشد دموکراسی افغانستان به نفع ایران نیست.
از همان نوع استدلال ماکیاولی که رونق اقتصادی و رفاه عوام ایران به نفع رژیم بی‌هنر نیست.

در سمت عراق هم به تدریج با صدور گروهک‌های شبه نظامی و مافیایی اِخوانی حکومت عراق را تضعیف کردند، باز هم با همان استدلالات شیطانی اراذل که صلح و رونق به ضرر اسلام ناب است.

با حرکات فرقه‌ای و شعارهای جاه‌طلبانه دنیای اعراب و اهل سنت را به شدت به خود بدبین کردند.
هم موجب تفرقه جامعه شیعیان عراق شدند و هم بنای ملوک‌الطوایفی را نهادند.

رسوم جفنگ مداحی را صادر کردند و با ترویج شیاطین صدری و سایر الواط و اراذل در صدد مهار حوزه علمیه نجف هم بر آمدند.
گویا در جلسات تصمیم گیری این حضرات، مانند زمان جنگ، هرکه گنده‌گوزی بلندتر و توهمات بیمارتر توطئه ارائه دهد جلسه را برده است.

از همه موارد فوق خطرناک‌تر شاید اشاعه بدعت‌های ایرانی در عراق باشد.
مانند تشبیه عزاداری به حج و تبدیل آن به سلاح سیاسی و از بین بردن نهادها و رسوم سنتی.
هم تیشه به ریشه شیعه سنتی می‌زنند و هم اِخوان‌المسلمین سَلَفی را تقویت و تحریک می‌کنند.

شکر خدا را باید کرد که این‌ها را با حماقتشان کنترل می‌کند!
گروهک‌های چموشی که اینها پایه گذاشتند، در ایام اخیر آنقدر به حرکات ایذایی ادامه دادند که حملات امریکا را موجب شد. جهان عرب و اهل سنت و کردها و ترک‌ها، همه این موجودات غیر قابل اعتماد و بیمار را شناخته‌اند و کسی قصد میدان دادن دوباره به این‌ها را ندارد.
ایران تمام امتیازاتی که مجانی به دست آورده بود ظرف بیست سال از دست داد.

این هم از روایت نافاتحان آخرالزمانی…
اینقدر درباره‌ی خود روایت فتح ساختند که خودشان هم باور کردند.
باور کردند به مانورهای هیجانی شبه‌نظامی‌ها. باور کردند که فتنه‌آفرینی و ماجراجویی محبوبیت می‌آورد.
باور کردند به برتری مافیاها بر دولت.
شاید روزی یک کمدی از کارهای این‌ها ساخته شود.
شانسی که اینها آورده‌اند این است که تمام دول آخرالزمانی (از جمله مخالفین و همسایگان) نیز دچار ضعف رای و عقل می‌باشند.
با این وجود، مثل اینکه در مبارزه اقتصادی و سیاست خارجی از طالبان هم عقب افتاده‌ایم.