رد صلاحیت جمهوری اسلامی در کشورداری؟ :امیر ترکاشوند

خبر: “حسن روحانی رد صلاحیت شد”؛ خب تعجبی ندارد زیرا رد صلاحیت روحانی و روحانی‌ها عرف مستمر جمهوری اسلامی است؛ دقت کنید:

از آغاز استقرار جمهوری اسلامی تا اکنون که ۴۵ سال از آن می‌گذرد تمام رؤسای دولتِ این حکومت شامل رئیس‌جمهورها و نخست‌وزیرها (که وظیفه‌شان طبیعتا اداره کشور بر اساس همان حکومت است) بدون استثنا تأکید می‌کنم بی‌استثنا رد صلاحیت شده‌اند!!
آیا این به معنای رد صلاحیت جمهوری اسلامی (با قرائت دینیِ فعلی) برای کشورداری نیست؟
این پرسش را نه از مردم و نه از منتقدان بلکه دقیقا از خودِ متولیان اصلی نظام (که رد صلاحیت‌ها به پای آن‌ها نوشته می‌شود) پرسیدم تا آن‌ها خود کلاه خود قاضی کنند و در خلوت و در برابر وجدان‌شان پاسخ دهند.

به فهرست رؤسای دولت از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون (که از یادداشت چند سال پیشَ‌م با عنوان “ردّ صلاحیت همه رؤسای جمهورِ قبلی” گرفتم و فقط بند شماره هشت را به آن افزودم) بنگرید:

یک- مهدی بازرگان
وی از بهمن ۱۳۵۷ تا آبان ۱۳۵۸ به مدت نُه ماه نخست‌وزیر و رئیس دولت موقت بود و سپس کناره‌گیری کرد (تا سه ماه پس از آن، کشور را شورای انقلاب اداره می‌کرد).
او در سال ۱۳۶۴ در چهارمین دورۀ انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد اما صلاحیتش رد شد

دو- سیدابوالحسن بنی‌صدر
وی از بهمن ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰ به مدت شانزده ماه رئیس جمهور (اولین رئیس جمهور) بود و سپس استیضاح شد و از ریاست برکنار گردید.
بی‌گمان اگر وی بار دیگر در انتخابات ثبت‌نام می‌کرد صلاحیتش رد می‌شد

سه- محمدعلی رجایی
وی از مرداد ۱۳۶۰ تا شهریور ۱۳۶۰ به مدت یک ماه رئیس‌جمهور (و پیش از آن از مرداد ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۰ به مدت یک سال نخست وزیر و رئیس دولت) بود و در هشتم شهریور در حادثۀ انفجار نخست‌وزیری کشته شد.
او در حینِ ریاستش شهید شد و امکانِ این‌که دوباره بعدها به عنوان رئیس‌جمهورِ سابق ثبت‌نام کند (و تأیید یا رد شدنِ صلاحیتش به دست آید) از میان رفت و در نتیجه اساساً در این آمار قرار نمی‌گیرد.
توجه- محمدجواد باهنر که از مرداد ۱۳۶۰ تا شهریور ۱۳۶۰ کمتر از یکماه نخست‌وزیر بود و همراه رجایی کشته شد را نیز نمی‌توان به (همان دلیل بالا) در این آمار گنجاند

چهار- میرحسین موسوی
وی از آبان ۱۳۶۰ تا مرداد ۱۳۶۸ نزدیک به هشت سال نخست‌وزیر و رئیس دولت بود و کشور را در دوران جنگ تحمیلی اداره می‌کرد.
او چند سالی است جزو سران فتنه (و بلکه رأس فتنه) نامیده می‌شود و به علت ارتکاب جرایم سنگین امنیتی و از جمله شوراندن مردم (با چند درجه تخفیف) در زندان خانگی بسر می‌برَد و پُر واضح است که به طریق اُولی صلاحیتش برای کاندیداتوری ریاست جمهوری تأیید نمی‌شود

پنج- اکبر هاشمی رفسنجانی
وی از مرداد ۱۳۶۸ تا مرداد ۱۳۷۶ به مدت هشت سال رئیس جمهور بود.
او در سال ۱۳۹۲ بار دیگر برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد ولی صلاحیتش رد شد

شش- سیدمحمد خاتمی
وی از مرداد ۱۳۷۶ تا مرداد ۱۳۸۴ به مدت هشت سال رئیس‌جمهور بود.
او چند سالی است جزو سران فتنه معرفی شده و برای جلوگیری از تأثیرات مخرّبش ابتدا به علتِ ارتکاب جرایم امنیّتی سایت وی فیلتر گردید و سپس ممنوع‌الخبر و ممنوع‌التصویر شد. طبیعی است که وی به طریق اُولی صلاحیتش برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری تأیید نمی‌شود

هفت- محمود احمدی‌نژاد
وی از مرداد ۱۳۸۴ تا مرداد ۱۳۹۲ به مدت هشت سال رئیس جمهور بود.
او در فروردین ۱۳۹۶ بار دیگر برای ریاست جمهوری ثبت‌نام کرد ولی صلاحیتش رد شد

هشت- حسن روحانی
وی از مرداد ۱۳۹۲ تا مرداد ۱۴۰۰ به مدت هشت سال رئیس جمهور بود
او هم اینک صلاحیتش برای نامزدی مجلس خبرگان (که از سه دوره پیش تا اکنون عضو آن است) و به طریق اولی برای نامزدی ریاست جمهوری رد شده است
تنها رئیس جمهوری که رد صلاحیت نشد!
سیدعلی خامنه‌ای از مهر ۱۳۶۰ تا مرداد ۱۳۶۸ نزدیک به هشت سال رئیس جمهور بود اما هیچ‌گاه پس از آن ردّ صلاحیت نشد! چرا؟ چون بلافاصله پس از دوران ریاست جمهوری و به دنبال درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، جایگزین او شد و طبق قانون اساسی رهبرِ مادام‌العمر جمهوری اسلامی ایران گردید که نه تنها نیازی به تأیید صلاحیت‌های بعدی نداشت بلکه اتفاقاً رد یا تأیید صلاحیت دیگران به دست خودِ او و نهادهای منتصبش افتاد و در نتیجه همانند رجایی و باهنر اساسا نمی‌تواند در این بررسی قرار گیرد.
پایان
با توجه به عرف مستمر و خلل‌ناپذیرِ یادشده، به نظر شما صلاحیت خودِ جمهوری اسلامی در امر کشورداری آیا قابل تأیید است یا نه؟:
الف- تأیید صلاحیت
ب- ردّ صلاحیت
پ- عدم احراز صلاحیت
ت- تردید در صلاحیت (نیازمند بررسی بیشتر)
به نظر شما چرا این افتضاح به عرف‌شان تبدیل شده و به جایی‌شان برنمی‌خورد؟ قطعا آن‌ها برای خود دلیل دینی (درست یا نادرست) دارند لطفا ادله دینی‌شان را استخراج و شناسایی کنید