دیکتاتوریِ رواندا…بیژن اشتری

آدم میخواد دیکتاتور هم باشه خوبه که مثل دیکتاتور رواندا باشه…!!

بعضی ملت‌ها، که سرنوشت‌شان با دیکتاتوری گره خورده، حداقل شانس آورده‌اند و یک دیکتاتوری نصیب‌شان شده که معنای توسعه و فقرزدایی را می‌فهمد و شعور اداره کردن کشورش را دارد. “پل کاگامه”، رئیس‌جمهور کشور رواندا، از جنس و تبار همین گونه‌ی نادر دیکتاتورهاست.

کاگامه ۲۴ سال پیش در رواندا، یکی از فقیرترین کشورهای آفریقایی، به قدرت رسید. او رهبر کشوری شده بود که یک نسل‌کشی وحشتناک را در دهه نود میلادی تجربه کرده بود.

کاگامه بلافاصله پس از غصب قدرت دست به کار شد و آشتی ملی را در کشورش برقرار کرد و سپس همه توجه خود را معطوف توسعه و فقرزدایی کرد. او با یک سیاست خارجی هوشمندانه توانست سرمایه‌گذاران خارجی را ترغیب به سرمایه‌گذاری در کشورش کند….

رواندا طی ۲۲ سال گذشته به‌طور متوسط سالیانه یک نرخ رشد اقتصادی هشت درصدی را تجربه کرده به‌طوری که حالا رواندا به سوئیس آفریقا معروف شده است…

بله، گرچه آقای کاگامه مخالفان سیاسی‌اش را سرکوب می‌کند (که کار بسیار زشتی هم هست) اما حداقل بین اکثریت مردم کشورش محبوبیت زیادی دارد زیرا توانسته آن‌ها را از زیر خط فقر بیرون بکشد و کاری کند‌ که معنای زندگی انسانی را بفهمند و طعم خوش صلح و آرامش را بچشند…

البته اذعان می‌کنم چنین دیکتاتورهایی واقعا نایاب و نادرند. امروزه دیکتاتورها‌ی جهان عموما از نوع “ولادیمیر پوتین” هستند. دیکتاتورهای رذلی که جز حفظ قدرت‌شان به چیز دیگری فکر نمی‌کنند و حاضرند مملکتی را به باد فنا دهند تا چند سال دیگر به عمر حکومت فاسدشان اضافه شود. این دیکتاتورها از آنجایی که هیچ دستاورد اقتصادی و رفاهی برای مردم کشورشان نداشته‌اند و مملکت‌شان را به ویرانه‌ای تحت حاکمیت دزدان اولیگارشیک تبدیل کرده‌اند، برای منحرف کردن مردم از این واقعیت‌ها لاجرم چاره‌ای ندارند جز این که به جنگ‌افروزی و اشغال کشورهای همسایه متوسل شوند و این جوری “افتخارآفرینی” کنند.