چرا این‌قدر از زنان و دختران این سرزمین هراس‌ دارند؟:  مهران صولتی

به رغم پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات هم‌چنان شاهد فعالیت گشت ارشاد در خیابان‌ها هستیم.
این در حالی‌است که وی با شعار روشن پایان دادن به این خشونت آشکار از ایرانیان رای گرفت و رئیس جمهوری شد.

بنابراین نه‌تنها نباید از کنار رویداد اخیر هتک حرمت دو دختر نوجوان که متاسفانه به جراحت آن‌ها نیز انجامید به راحتی گذشت
بلکه باید در این زمینه سخت‌گیرانه از پزشکیان خواست که در قبال نقض تعهدش به ملت بی‌تفاوت نمانده و پی‌گیر تحقق شعارهای‌اش باشد.

اما در کنار این مطالبه‌گری شایسته است که در مقام پاسخ به پرسش این یادداشت برآییم و از دلایل هراسی سراغ گیریم که حتی به قیمت ایجاد نارضایتی گسترده در شهروندان هم‌چنان بر تکرار رویه‌های ناصواب و خشونت‌آفرین گذشته اصرار می‌ورزد:

تداوم مناسبات مرد‌سالارانه:
اگر چه ایران تحولات عمیقی را در عرصه جنسیتی سپری کرده و مفهوم برابری جنسیتی به نحوی ژرف در اذهان بسیاری از جوانان رسوخ کرده است
ولی ساخت قدرت هم‌چنان صبغه ای مرد‌سالار و تبعیض‌آمیز دارد.

گواه روشن آن‌هم فقدان مشارکت سیاسی زنان در نهادهای سیاسی هم‌چون ریاست جمهوری، مجلس خبرگان و شورای نگهبان است.

در کل‌ کشور هم حضور زنان در مدیریت‌های سیاسی از ۳.۵ درصد فراتر نمی‌رود. این در حالی‌است که مطابق برخی از پژوهش ها بین میزان مشارکت اجتماعی زنان با افزایش رشد اقتصادی کشورها رابطه مستقیم وجود دارد.

کنترل بدن زن به مثابه ابزار سلطه: در خوانش سنتی از اسلام زنان تحت مالکیت مردان، جنس درجه دوم و ملک طلق همسران خود تلقی می‌شوند. در این نگاه سراسر بدن زن به مثابه عورتی تلقی می‌شود که باید از نگاه‌های نامحرم مصون بماند. هم‌چنین زنان متهم اصلی عرصه اغواگری و به انحراف کشاندن مردان تلقی شده و از همین رو باید از دیدگان پنهان بمانند.
به دلیل همین مفروضات است که کنترل بدن زنان از جمله نوع پوشش، نحوه بستن موی سر، زیور آلات، نحوه خروج از خانه، و ورود به برخی اماکن عمومی از قبیل استادیوم‌ها مورد سخت‌گیری‌های شدید قرار می‌گیرد.

جلوگیری از پرورش نسلی متفاوت: زنان به دلیل ارتباط نزدیک با کودکان در سال‌های نخست زندگی از بیشترین میزان تاثیرگذاری بر تربیت فرزندان خود برخوردارند. از همین‌رو هر گونه قبض و بسط در باورهای آنان می‌تواند بر نحوه پرورش نسل‌های آینده تاثیر‌گذار باشد.
از آن‌جایی که به دلیل افول وجوه مردسالارانه‌ی تربیت اکنون این زنان هستند که واجد نقشی ممتاز در تعیین سرنوشت فرزندان خود شده‌اند، حکومت می‌کوشد تا با تبلیغ خانه‌داری، همسرداری، و فرزند‌‌ آوری به عنوان وظایف اصلی زنان هم‌چنان به تربیت نسلی اطاعت‌پذیر و وفادار نسبت به ارزش‌های سیاسی خود امیدوار باشد.

توقف پیشرفت همه جانبه زنان: جهان به جز اندکی استثناء از همه سو شاهد افزایش حضور اجتماعی زنان است، به‌طوری که برخی از ایده‌ی زنانه شدن جهان و تلطیف مناسبات خشن کنونی سخن می‌گویند. در ایران هم بعد از زنانه شدن دانشگاه اکنون برخی از زنانه شدن شهر، و تغییر روابط اجتماعی آن حرف می‌زنند. حتی در بعضی از کشورهای توسعه یافته اینک زنان در عرصه اشتغال گوی سبقت را از مردان ربوده اند.

حال با این اوصاف می توان نتیجه گرفت که تهاجمات اخیر صبغه‌ای دن کیشوت‌ وار یافته و صرفا موجب اتلاف منابع و منافع بیشتر خواهد شد. بی‌تردید حضور توفانی زنان همه موانع را از سر راه برخواهد داشت…