چه ویژگی های حکومت های خاورمیانه، آنها را به سمت جنگ سوق می دهد؟ :مهدی کاظمی زمهریر

جنگنده جدید

۳ ویژگی حکومت صلح‌جو

ظاهرا جنگ در خاورمیانه، تمامی ندارد.
گوئی نوعی پیوند میان جنگ و سرشت حیات سیاسی و اجتماعی در این منطقه وجود دارد..

پیوندی که تا گسسته نگردد، جنگ نیز تداوم خواهد داشت.
از منظری سیاسی می توان پرسید، چه نسبتی میان ویژگی‌های حکومت در خاورمیانه و تداوم جنگ وجود دارد؟

به بیان دیگر، کدام ویژگی‌ها باعث شده‌است، که حکومت‌ها در خاورمیانه به جنگ بیش از صلح مشتاق باشند.

با تحلیل ویژگی‌های رژیم‌های سیاسی جنگ طلب، ۳ ویژگی مشترک را میان آنها می توان یافت؛

ویژگی‌هایی که باعث شده این حکومت‌ها به سمت کردارهای جنگ‌طلبانه متمایل گردند.

۱-  اولین ویژگی مهم حکومت‌های جنگ‌دوست، ناتوانی در تاسیس صلح در درون کشور است..
ناتوانی در تاسیس صلح در داخل و سرشت اقتدارگرا و سرکوبگر نظم سیاسی، یک عامل مهم برای سوق یافتن یک حکومت به سوی راه‌اندازی یک جنگ داخلی یا خارجی است.

در واقع، جنگ برای رژیم جنگ‌طلب چونان عاملی مهم برای مشروع جلوه دادن سرکوب داخلی و ابزاری برای منفعل‌سازی شهروندان است.
در سایه جنگ می‌توان کلیت نظم اجتماعی را امنیتی و نظامی نمود و سلطه این دستگاه‌ها را بر حکومت و زندگی اجتماعی، طبیعی و مشروع جلوه داد.

۲-  دومین ویژگی حکومت‌های جنگ‌طلب، اتکاء بر یک روایت دشمن‌محور برای ساخت هویت سیاسی خود است.
چنین رژیم‌هایی برای حل و فصل مسائل داخلی یا تحت تاثیر ایدئولوژی سیاسی حاکم بر نظم سیاسی، هویت سیاسی رژیم را بر مبنای وجود یک دشمن خارجی تاسیس می‌کنند…

دشمنی که درصدد نفی هویت سیاسی حکومت  بوده، تنها با نابودی آن، امکان تحقق تمام عیار ظرفیت‌ها و اهداف حکومت فراهم می‌گردد.
چنین دشمن‌سازی از دیگری، عملا امکان سازش و مفاهمه حکومت‌ را با سایر حکومت‌ها و نهادهای بین‌المللی از میان برده، راه را برای جنگ و ستیزش می‌گشاید.

۳-  سومین ویژگی حکومت‌های جنگ‌سالار، با نحوه سازمان و مدیریت نهادهای نظامی و امنیتی مرتبط است.

در حکومت‌های جنگ‌سالار، نهادهای نظامی و امنیتی تحت فرماندهی مستقیم منتخبان مردم نبوده و توسط  نهادهای تقنینی کنترل و نظارت نمی‌شوند.
استقلال و خودگردانی قوه مجریه در کاربست قوای نظامی و امنیتی، و فقدان نظام پاسخگویی به مردم/ منتخبان مردم، زمینه را برای سوء استفاده از قوای نظامی و امنیتی در عرصه داخلی و خارجی فراهم می‌سازد..

سوء استفاده از قوای نظامی و امنیتی در چنین کشورهایی نه تنها عقوبت و پیامدی برای سیاستمداران ندارد، بلکه ابزار اصلی برای تداوم سلطه حاکمان بر حکومت و طرد رقباء از عرصه سیاسی است.

در جمع بندی می توان گفت، حکومت‌های صلح دوست برخلاف حکومت‌های جنگجو،
اولا، بر صلح  داخلی متمرکز بوده،
رابطه شهروندان با هم، و رابطه شهروندان و حکومت بر مبنای اصل رضایت و دوری از کاربست خودسرانه زور است.

ثانیا”، حکومت‌های متمایل به صلح، در عرصه بین‌المللی از تبدیل سایر هویت‌ها و نهادهای سیاسی به دشمن اجتناب کرده، رابطه آنها با دولت‌ها و نهادهای سیاسی مبتنی بر اصول “رقابت” و “همکاری” و نه “دشمنی” است..

درنهایت، در حکومت‌های دوستدار صلح، قوای امنیتی و نظامی، نه تنها خودگران نیستند،
بلکه بشدت تحت نظارت منتخبان ملت بوده،
هرگونه سوء استفاده از ظرفیت این نهادها برای سرکوب داخلی یا راه انداختن جنگ برخلاف مصالح ملی، و با عقوبت همراه است.