اتشی که زیر خاکستر جامعه بود در طی دو روز گذشته سر برآورد و خشم فرو خورده خلق در چهاردهه قبل را تمام عیار به نمایش گذاشت.
یک روز پس از آنکه شهرهای مشهد و نیشابور شاهد تجمعهای اعتراضی با عنوان «اعتراض به گرانی» بودند دامنه آن به سرعت به دیگر شهرهای میهن اسیرمان گسترش یافت . جوانان ایرانی با بکارگیری ماهرانه شبکههای اجتماعی شعاع جغرافیایی این اعتراضات را به کرمانشاه، تهران، قوچان، اصفهان، رشت، اهواز ، قم و دیگر شهرها نیز گسترش دادند.
تجمعات اعتراضی این دو روز، ویژگیهایی دارند که باید بصورت دقیقی بررسی شوند ولی دو خصوصیت خیلی برجسته هستند که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند.
۱ـ سرعت گسترش تظاهرات که خیلی چشم گیر است
۲ـ شتابی که در رادیکال شدن شعارها دیده میشود غیر قابل تصور است
تصور این که در طی فقط دو روز مهمترین شهرهای وطنمان شاهد راهپیمایی تمامی اقشار ملت باشد کمی برای تحلیل کردن سخت است، اما باید با خوشحالی گفت که واقعیت دارد وخشم اتشین مردم در حال فوران است. در کنار سرعت بسط تظاهرات شتاب رادیکال شدن شعارها نشان ازنقطه عطفی میدهد که بیانگر این واقعیت است که «مرحله مطالبات صنفی» صرف به إتمام رسیده و مرحله سیاسی شدن خواسته ها اغاز شده. نمونه هایی از این شعارها که در ظرف کمتر از ۲۴ ساعت در خیابانها سر داده شده تصدیق کننده این واقعیت است.
سوریه را رها کن / فکری به حال ما کن
یا مرگ یا آزادی
زندانی سیاسی آزاد باید گردد
ملت گدایی میکند، آخوند خدایی میکند
نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم
مرگ بر روحانی
در قدم اول این تحول چشمگیررا باید تبریک گفت هم به مردم و هم به مقاومت سرفراز ان که سالیان زیادی منتظر این چنین موقعیتهای استثنایی است تا در یک کمینگاه تاریخی ارتجاع مذهبی را از صحنه سیاسی و اجتماعی ایران محو کند.
فاکتهای واقعی و عینی برگرفته شده از این راهپیماییها نشان قوی از تغییر دوران دارد، دورانی که رژیم به هر سوی که برود و هر سیاست فریبکارانه ای را مد نظر قرار دهد راه به تشدید تضادهای درونی ان میبرد وتمامیت رژیم را در مقابل چالشهای اجتماعی ضربه پذیرتر میکند.
رژیم اخوندی اگر بخواهد پاسخگوی مطالبات اقتصادی مردم باشد (که نمیتواند) باید از هزینه جنگهای منطقه ای که سرسام اور نیزهستند بکاهد. در این صورت «عمق استراتژی منطقه ای» خود را در مقابل حریف اصلی از دست میدهد و با کاهش هژمونی منطقه ای مواجه خواهد شد. و اگر نخواهد هژمونی خود را از دست بدهد لاجرم نمیتواند به مطالبات مردم پاسخ دهد در این صورت تضادهای اجتماعی روز به روز عمیقتر و کشنده تر میشوند. این شرایط برای حاکمیت اخوندها به معنی «بن بست استراتژیکی» است که فساد سرتا پای انرا فرا گرفته است.
در کشاکش جنگ سهمگینی که درمقابل حاکمیت ارتجاعی قرار دارد دو موضوع دیگر هم هست که اصلی ترین راههای فرار رژیم را بشدت مسدود میکند. اول اینکه در صحنه جهانی سیاست مماشات به گل نشسته و اصحاب معامله با پایان دوران اوباما به آخر خط رسیده اند ، از این رو مردم ما دیگر نباید شعار بدهند «اوبا اوبا تو با اونایی یا با ما». در صحنه داخلی نیز شیادانی که به نام «اصلاح طلب» رهبری جنبش ۸۸ را بسرقت بردند و نهایتا انرا به انحراف کشاندند این بار غایب صحنه هستند که بسیار جای خوشحالی است.
در این مرحله و با این ویژگیهایی که برشمرده شد ، رعشه سرنگونی به جان تمامی جناحهای رژیم بخصوص ولی فقیه طلسم شکسته افتاده است، رعشه ای که بزودی به امید خدا با سازماندهی نیروی پیشتازو استقامت مردم ایران تبدیل به تکانه های سرنگونی خواهد شد. البته که این یک قطعیت تکاملی است که تمامی ظالمان و قصابان تاریخ گور خود را بدست خود میکنند. و طبق ایه قران عذابی عظیم برای انها در راه است.
وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (سوره بقره این ۱۱)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می گویند: «ما فقط اصلاح کننده ایم !»
وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ(سوره الرعد ایه ۶)
مسلماً پروردگارت سخت کیفر است.
رژیمی که چهار دهه بنام اسلام کفر را گسترش داده ، به نام کرامت انسانی شرارت را بسط داده، بنام میهن پرستی وطن فروشی کرده، بنا م ازادی استبداد را حاکم کرده. حالا باید منتظر عذابی که خدا و خلق خدا برای ان تهیه دیده باشد.
پرویز مصباحی
آلمان 29.12.17