ایران اینترننال، روزنامه دیلی تلگراف در سرمقالهای روز پنجشنبه ۱۴ دیماه مینویسد «عدم پشتیبانی دولت ترزا می از مردم شجاع و آزادیخواه ایران یک رسوایی سیاسی است.»
تلگراف مینویسد: «ما را چه میشود؟ چرا از سوی همه سازمانها و گروههای با عقاید سیاسی گوناگون در بریتانیا و همه کشورهای غربی، برای پشتیبانی از معترضان ضدرژیم در ایران فریاد پشتیبانی همهجانبه و بینالمللی دیده نمیشود؟
چرا این بیتفاوتی و خودداری از تشویق جوانان و مردان و زنان غیور ایرانی که جان خود را در خیابانهای کشور در مخالفت با مستبدان مذهبی کشور بهخطر انداختهاند، وجود دارد؟
آیا ما دیگر فرق حق و ناحق را فراموش کردهایم و تفاوتی میان خوب و بد قائل نمیشویم؟ یا اینکه روشنفکران و نخبگان ما آنقدر شرمنده و خجالتزده ارزشهای غربی هستند که دیگر بیش از این نمیتوانند خود را با مردم آن کشورهایی که بهدنبال و آرزوی دست یافتن به آزادی و دموکراسی هستند مربوط بدانند؟
برای مارکسیستهای فرهنگی که اکنون حزب کارگر بریتانیا را کنترل میکنند پاسخ ساده است. از دید آنها، دشمنِ دشمنِ من، دوست من است و آنها دنیا را تنها از دریچه افکار مبارزه با استثمار و جنگهای طبقاتی میبیند. بیجهت نبود که جرمی کوربین خوشحال بود که روی تلویزیون نفرتبرانگیز پرس تیوی رژیم ایران مرتباً ظاهر شود و برای سخنان ضدآمریکا یا ضد اسرائیل و ضدغربی خودش حقوق دریافت کند. شرمآور است که هنوز جرمی کوربین سخنی در مورد این اعتراضات بر زبان نیاورده است. او لحظهای در محکوم کردن دونالد ترامپ در مورد انتخاب اورشلیم بهعنوان پایتخت اسرائیل درنگ نکرد. اما ظاهراً کشته شدن دهها نفر ایرانی معترض بهدست رژیم سرکوبگر آنها برای او اهمیتی ندارد.
این از نیروهای چپی. اما چرا دولت محافظهکار ما و سیاستمداران ما در وزارت خارجه، مهر سکوت بر لب زدهاند؟ دولت ما اکنون با بدترین نوع سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مورد اوضاع ایران خودش را منطبق کرده است. چرا بوریس جانسون دهانش بسته مانده؟ آیا واکنش شرمآور سیاستمداران و دولتمردان ما در قبال مردم شجاع ایران چیزی جز دلجویی از یک رژیم سرکوبگر و نامشروع نیست؟»