از دید یک مفسر محافظهکار روزنامه «نیویورک تایمز»، ماهیت واقعی نظام حاکم بر ایران، دزدسالاری مذهبی است، و چنین نظامی بر نفاق و دورویی مبتنی است. درک ماهیت نظام فرصتی برای جهان آزاد است که با برملا کردن فساد درونی، به مردم ایران کمک کند.
برت استیونز ستوننویس نیویورک تایمز مینویسد: معمولا نظام ایران را یک دیکتاتوری با گرایشهای دمکراتیک توصیف میکنند، در کشمکش میان تندروهائی که میخواهند بر مبارزهجوئی آن بیفزایند و میانهروهائی که میکوشند از مبارزهجوئی آن کم کنند. چنین تفسیری ایجاب میکند که در مقابل چنین نظامی، سیاست غرب باید تشویق و پاداش به میانهروها باشد به قیمت تضعیف تندروها.
اما به نظر استیونز، با چنین دیدگاهی، نمیتوان توضیح داد که چرا همزمان با توافق اتمی، بر شدت تهاجمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی اضافه شد یا چگونه در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی «اعتدالگرا»، شمار اعدامها افزایش یافت، یا به چه دلیل محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه دولت «میانهرو» در لبنان بر مزار «عماد مغنیه» تروریست مشهور حزبالله و مسئول قتل صدها آمریکائی، حلقه گل گذاشت.
برت استیونز مینویسد لازمه نظام دزدسالاری دینی، دروغ و ریا است و طی ۴۰ سال گذشته، حکومت ایران ماهیت دغلکار خود را برای مردم کشور آشکار کرده است، و همین، شعارهای ساختارشکن در خیابانها را توجیه میکند.
نویسنده نیویورک تایمز با استناد به راهکارهای پیشنهادی فعالان دمکراسیطلب، افشاگری در باره میلیاردها دلار مسروقه، و تحریم نهاد رهبری، سپاه پاسداران و سایر شرکتها و بنیادهای وابسته را به آمریکا توصیه میکند.
به قول «رونالد ریگان» جنبش «همبستگی» در لهستان سال ۱۹۸۲ در برابر ستم و تعدی، سازشناپذیر بود. برت استیونز مینویسد مردم ایران هم چنین شدهاند. غرب، که میخواهد به آنها کمک کند، باید کار خود را با بهرهبرداری ابزاری از تضادهای درونی نظامی شروع کند که آنان را سرکوب میکند.