پوشش در همه جا بطورعام تابع شرایط جغرافیایی، اقلیمی، مذهبی و فرهنگیست. مثلا بسیاری بانوان یهودی معتقد به حجاب حتی در شهرهای بزرگ اروپا برای پوشاندن موی سر از کلاه گیس استفاده میکنند یا بانوان مسیحی در بعضی کشورها و شهرهای کوچک اروپا نه تنها برای ورود به کلیسا بلکه پیوسته پوششی بر سر داشته و زنان مسلمان نیز اغلب در کشورهای مختلف ضمن برخورداری از حجاب اما تنوع پوشش و حتی رنگ آنرا نیز برحسب شرایط اقلیمی، قومی و سنتی مناطق مربوطه برمیگزینند ضمن اینکه البته حق انتخاب یا چگونگی نوع پوشش نیز مانند بسیاری دیگر از حقوق اولیه انسانی از جمله انتخاب مذهب، محل زندگی، شغل، باور و…در زمره ی حقوق ابتدایی و اولیه بشر بوده و سالهاست با تصویب سازمان ملل به رسمیت و ثبت قانونی رسیده است.
در سرزمین محبوب گربه نشان اما که قرنها از حکومتهای شاه سالار تجاوزگر و جاهلیت ارتجاع مذهبی، هزاران زخم خون و جنون بر جسم و جان داشته و دارد، به ویژه طی قرن اخیر با دو دیکتاتور، یکی بیسواد، قلدر و چکمه پوش و دیگری نعلین پوش شیاد و شارلاتان، یکی بنام فرهنگ و تمدن و دیگری بنام خدا و دین هردو اما با زور، سرنیزه و چماق، حق طبیعی و اولیه زنان ایران را برای آزادی انتخاب پوشش غصب و آنان را با تهدید و سرکوب به برداشتن حجاب یا با اسیدپاشی و تیغ کشی به داشتن آن مجبور نموده اند که بسیاری از هموطنان دو نسل پیش بگمانم قضایای به کمین زنان نشستن و حمله و هجوم به ایشان برای دریدن حجاب و چادرشان در هر کوی و برزن و حتی پس کوچه ها را بدست گزمه های رضا خان بیاد داشته یا از زبان مادر بزرگها شنیده باشند، اما تجاوز و تعدی به حریم بانوان در دوران جلاد زمان توسط دست آموزان هارش را بسیاری از ما زنان نیز با گوشت و پوست خود لمس نموده و از صدمات روحی آن بسیار رنج برده ایم.
از روزی که جلاد قرن، جریان ارتجاعی ”یا روسری یا …“ را به راه انداخت و زنان مجاهد محجب همراه با هزاران هزار زن و مرد ایرانی دیگر در اعتراض به این امر به خیابانها آمده و در مقابل چماق و قمه کشی اوباش دست پرورده ی دجال قد علم کرده و مجروح و زخمی شدند، زمانی نسبتا طولانی سپری شده اما به یمن حضور مقاومتی قامت فراز و جانفشان، سالیان پیشتر ـ ۱۳۶۶ ـ مصوبه ی رد حجاب اجباری زنان و ضرورت برخورداری آنان از همه آزادیهای فردی و حقوق قانونی برابر با مردان در تمام زمینه ها توسط کلیه احزاب، سازمانها، ارگانها و اعضای شورای ملی مقاومت ایران در چارچوب اعتقاد و التزام به نفی انواع دیکتاتوری از نوع سلطنتی یا دینی و برقراری حکومت جمهوری متکی بر جدایی دین از دولت تصویب و به ثبت رسید که پس از آن نیز بکرات توسط مریم رجوی ـ رییس جمهور موقت برگزیده شورا برای دوران گذار تا تشکیل مجلس مؤسسان ـ بیان و بر آن تأکید و صحه گذاشته شده است.
باشد تا با سرنگونی رژیم پلید ملایان و طلوع بهار آزادی ایران نه فقط زنان بلکه تمام اقشار مردم رنجدیده ایران رها از ستم، سرکوب و اعدام، در آزادی و برابری تمام با شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت ها، ایران نوین را در نمونه ای نو و بی همتا تجدید بنا کنند که طلوع آن روز خجسته فراراه است.