سفره های هفت سین تان را مقابل زندانهای شان پهن کنید .
خشک شدن و غریبانه در این شکنجه گاه جان سپردن یا تحمل افسرده گی پس از اعتصاب ناموفق …
من گزینه اول یعنی مرگ را به تسلیم شدن در مقابل ستمگران ترجیه میدهم . شکستن اعتصاب یعنی من ، آرش ، گلرخ و آتناها … همچنان باید شکنجه های دیگر … شکنجه هایی که هر روز شدیدتر میشود را تحمل کنیم .
یک مبارز واقعی حتی درون زندان نیز در برابر ظلمی که به خود و مردمی که برای آنان از خود گذشتگی کرد سکوت نمیکند .
اکنون که یارانم را چنین شکنجه میکنند با تمام وجود فریاد میزنم و از تمام حامیان زندانیان سیاسی میخواهم من و یارانم را در این راه تنها نگذارند .
سفره های هفت سین تان را مقابل زندانهای شان پهن کنید و با در دست گرفتن عکسهای زندانیان سیاسی ، اولا به قهرمانهای تان پیام دهید که تنها نمانده اند و دوما تهدیدی باشید برای شکنجه گران تا هر بلایی که میخواهند سرمان نیاورند .
سوگواران را مجال بازدید و عید نیست بازگرد ای عید از ایران که ما را عید نیست
گفتن لفظ مبارک باد طوطی در قفس شاهد آیینه دل داند به جز تقلید نیست
بی گناهی که به زندان مرد با حال سیاه ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست
پس از سه روز نه گفتن به آب ، غذا ، خوراک حتی سرم احساس میکنی کویر هستی ، کویری که هر لحظه خشک تر میشود . هر لحظه خشک تر شدنت را حس میکنی . نه ، نه ، فطره های آب نمیتواند مرا از خشکیدن نجات دهد . من سیل میخواهم ، سیل میخواهم . سیلی که براندازد این دستگاه ستمگر را که آزاد اندیشان و حامیان محرومان را به زنجیر کشیده است . از مینا زرین تا آتنا دائمی بهترین روزهای جوانی شان را در زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بوده اند .
از محمد نظری ، علی معزی ، آرش صادقی تا علیرضا توکلی . تا امروز بفهمیم ، نه اصلاح طلب ، نه اصول گرا هیچ یک ، هیچ یک دلسوز ما نبوده اند وباید و باید هرچه سریع تر به این ماجرای تلخ پایان خوش دهیم . سر میاد زمستون ….
سهیل – زندان