خانه / مقالات / امیر کارگر:برق سه فاز بولتون و فیوزهای ضعیفِ ولایت فقیه !

امیر کارگر:برق سه فاز بولتون و فیوزهای ضعیفِ ولایت فقیه !

amirr_kargar

یک توضیح ،
حتماً می دانید که ولتاژ برق سه فاز حدود دو برابر برق تک فاز است و به همین دلیل برای جان سالم به در بردن سیمها و دستگاهها در هنگام جریان این برق ، بایستی از رشته سیمهای بیش
تر و قوی تری استفاده شود ، و سیمهای کهنه و ضعیف و ناتوان ، کارایی و تحمل چندانی در مقابل آن نخواهند داشت.
فیوزها هم وسیله ای هستند که در یک کلام بعنوان رابط یا سوپاپ اطمینان و یا پاسدارِ معذور و مزدورِ مأمور از آنها استفاده شده و هنگامی که فشار برق زیاد می شود ، جهت نسوختن دستگاههای آن طرف مرز ( مثلا آن طرف کنتور) ، موجودیت آنها را به خطر می اندازند تا برای اندک مدتی هم که شده فشار برق را قطع کنند . البته تا به حال در موارد متعددی این ایمن سازی طبق برنامه پیش نرفته و فشار برق نه تنها فیوزها ، که کنتور و سیمها و دستگاههای یک سیستم ، همراه با بنا و کاخ و نفراتش را به آتش کشیده و خاکستر کرده است .
نکتۀ مهمی که مطمئناً از نظر شما در این گونه موارد پنهان نبوده است ، قدرت نمایی کاذب لامپها در مراحل پایانی زندگی می باشد که نور آنها در یک لحظه بسیار زیاد و به ناگهان برای همیشه خاموش می شوند.
و اما ،
چندی قبل رئیس جمهور آمریکا ،ایچ . آر . مک مستر را از سمت مشاور امنیت ملی خود بر کنار و جان رابرت بولتون را جانشین او کرد .
هم اکنون که این مطلب در حال نوشته شدن می باشد ، هنوز چند روزی به تحویل گرفتن رسمی این پست توسط جان بولتون باقی مانده است ، اما در همین مدت کوتاه به اندازه همان 39 سال حاکمیت آخوندها ، دستگاه ولایت فقیه دچار پارگی سیم و سوختگی فیوز شده است .
راستی چرا ؟ دلیل این همه وحشت چیست ؟ رژیم چه چیزی فهمیده است که هنوز دیگران نفهمیده اند و آلت دست او می شوند ؟ آیا نماینده خدا و جانشین پیغمبر و دولتهای امام زمان او ، حالا تبدیل به جِن شده و از بسم اللهی در شکل بولتون می ترسند ؟
جان بولتون از سال 1988 ، یعنی بیش از 30 سال است که در سمتهای دولتی مشغول به کار می باشد وهمیشه همین نظر امروزی اش در مورد آخوندهای حاکم بر ایران را داشته است و نه تنها نتوانسته است تأثیری بر سیاستهای آمریکا در رابطه با ایران بگذارد ، بلکه بارها توسط شرکای جمهوری اسلامی و کسانی مانند جک استراو و لابیهای آخوندها در انزوا قرار گرفته است .
با کمی تعمق می توان فهمید که ریشۀ این همه ترس و وحشت در میان رژیم و حامیان خارج کشوری اش ، نه در انتخاب جان بولتون بعنوان مشاور امنیت رئیس جمهوری آمریکا ، بلکه در چیز دیگری است که صورت مسئلۀ اصلی مردم ایران و مقاومت خونینشان می باشد و آن دقیقاً همان چیزی است که شمخانی به نمایندگی از خامنه ای ، آن را بی پرده بیان کرد و بقیۀ امت دست پرورده آن ، از چپ نمای کارگر فروش تا مدعی سلطنت و لابی جنایتکار و مزدور خارج کشوری اش ، آن را تکرار کرده و می کنند : « جان بولتون حقوق بگیر مجاهدین خلق است » .
از آن جا که بقول خمینی دجال اقتصاد مال خر است ، بنابراین وقتی که خرها اقتصاد یک کشور را به دست می گیرند ، همه مناسبات جهان را خری اقتصادی می بینند . تنظیم رابطه این جماعت و هم اندیشانشان با درون وبیرون خودشان نیز مستثنی از همین قاعده خری اقتصادی ( یعنی یا با زور و یا با پول ) نیست . از نگاه این افراد ، تمام مردم جهان مانند کالایی هستند که یا با زور و یا با پول می توان به خدمتشان گرفت ، چون تا به حال خودشان همین کار را به قیمت فقر اقتصادی و فرهنگی ملت ایران وخروج میلیاردها دلار پول مفت به جیب دیگران ، انجام داده اند .
شاید بد نباشد کسانی که لجن پراکنیهای رژیم ، مبنی بر پول دادن به سیاستمدارن خارجی از طرف مجاهدین را نشخوار می کنند ، برای یک بار هم که شده ، عقل خود را به کار اندازند که چرا یک دولت با این همه پول باد آوردۀ نفت و گاز و دزدی اموال ملت ، نتوانسته است این کالاهای خود فروش ( ! ) را بخرد ؟
آری هنوز صدای مسعود رجوی هنگامی که گفت : « اگر اشرف در مقابل این رژیم بایستد ، جهان نیز در مقابل آن خواهد ایستاد » ، در گوش مردم ایران و همۀ آزادیخواهان طنین انداز است ، و امروز کسانی که می خواهند ایستادگی دنیا در مقابل این حکومت خونخوار و تروریست را با خباثت و حماقت و خیانت ، به رشوه و مزد و پول و زد وبند و توطئه ربط دهند ، بی تردید می خواهند اعتبار و ارزش قیام و مقاومت و مبارزۀ حق خواهی و آزادی طلبیِ مردم ایران را تا نجاست ماهیت خودشان پائین کشیده و لوث کنند.
واقعیت این است که برق گرفتگی رژیم و سوختن فیوزها و سوپاپهای اطمینان و فریادهای وحشت تمامیت آن ، نه بخاطر سِمَت های جدید رودی جولیانی و جان بولتون و پمپئی و دیگران در کابینۀ ترامپ ، بلکه بخاطر شعله ور بودن قیامهای سازمان یافتۀ مردم دلیر ایران وکانونهای شورشی ، وایستادگی مجاهدین و مبارزۀ بی امان آنها و نیروهای آزادیخواه در شورای ملی مقاومت ایران می باشد ، که امروز بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان جهان را به مهر تأئید زدن بردرستی و حقانییت این خط و استراتژی وا داشته ، و رژیم سوختن و خاکستر شدن تاریخی سیستم سلطنتی ولایت فقیه را در آن به عیان می بیند .

امیر کارگر
5 اپریل 2018