پرداختن به این موضوع از زاویه نگاه به یک فرد نیست بلکه از زاویه تنظیم با یک پدیده است .پدیده ریزشی .
خانم شیرین عبادی را تا قبل از دریافت جایزه صلح نوبل بسیاری از ما نمیشناختیم . او یک وکیل نا شناس در سطح بین المللی بود ,که در چار چوب مماشات جهانی و حمایت از خاتمی جایزه نوبل را در جیب خود گذاشت .همانطور که بعدها با همین قانون مندی اصغر فرهادی با فیلم نه چندان مرغوب جایزه اسکا ر را به خانه خود برد .خانم عبادی تا قبل از دریافت جایزه صلح دفاع از پروندههای بسیاری از جمله وکالت “خانوادهٔ مقتولین قتلهای زنجیرهای”، “عزتالله ابراهیمنژاد” که در حمله به کوی دانشگاه کشته شد و “زهرا کاظمی” عکاس مقیم کانادا که در ایران به قتل رسید را بر عهده گرفت. به خاطر همین فعالیتها تضاد او با بخش سخت سر رژیم تضادی واقعی است .همین تضاد بعدها باعث حمله به دفتر او و ترک وطن میشود.
یکبار روزنامههای رژیم درباره او نوشتند :(شیرین عبادی همواره با ترفند دفاع از حقوق بشر تلاش داشته است تا بیشترین حمایت را از دشمنان قسم خورده ایران به عمل آورد، به عنوان نمونه شیرین عبادی حجم وسیعی از اقدامات خود را برای تطهیر فرقه ضاله و وابسته “بهائیت” متمرکزنموده تا آنجا که اقدامات حمایتی او از این فرقه چندی پیش از سوی «بیت العدل اعظم بهائیان مستقر دراسرائیل غاصب» مورد تقدیر قرار گرفت. )
در سال ۲۰۰۳ کمیتهٔ جایزه نوبل در نروژ به شیرین عبادی جایزهٔ صلح نوبل را اعطا می کند. کمیتهٔ جایزه نوبل اعلام نمود این جایزه به دلیل فعالیتهای خانم عبادی در زمینه حقوق بشر و ترویج “مردمسالار” در ایران بویژه در مورد “حقوق زنان و کودکان” به وی اعطا میشود. در بخشی از بیانیهٔ کمیتهٔ اعطای جایزه نوبل آورده شده است: شیرین عبادی به عنوان یک وکیل، قاضی، نویسنده و فعال حقوق بشر در ایران و در خارج از مرزهای این کشور همواره با صراحت صحبت کرده است، این کمیته همچنین اظهار امیدواری کرد که دادن جایزه صلح به یک زن مسلمان ممکن است در زمانی که منطقه خاورمیانه با تحولات فاحشی روبروست جنبش اصلاحات را در ایران احیا کند.
جالب است بدانید رقبای او در این سال “پاپ ژان پل دوم” رهبر کاتولیکهای جهان و “واسلاو هاول” رئیس جمهوری سابق چک از دیگر نامزدهای جایزه صلح نوبل بودند.
در جشن بزرگی که بمناسبت اهدا این جایزه به ایشان از طرف کمیته نوبل نروژ در بزرگترین سالن اسلو بر گزار شد من به همراه آقای پرویز خزاعی شرکت داشتیم .شیرین عبادی در آن سخنرانی که بزرگترین سخنرانی برندگان این جایزه است هیچ حرف مهمی نزد .بخوبی بیاد دارم که بعد از آن جشن به آقای خزاعی گفتم فکر نکنم از این همشهری ما آبی برای مردم ایران گرم شود .ایشان در جواب گفتند: باید دید که بعد از به دست آوردن این موقعیت به کدام سمت میرود .
همشهری ما اما بعد از دریافت نوبل از طریق همان کسانی که برایش لابی گری کردند یعنی اصلاح طلبان به نایاک دشمن قسم خورده مردم ایران وصل شد . تحت تاثیر همین سازمان ضد ایرانی خانم عبادی پشت به زندان اوین و رو به زندان گوانتانامو سالها روضه آزادی تروریستهای القاعده را خواند و در این رابطه آنقدر اشگ ریخت که عاقبت همگی آزاد شدند و آن زندان هم تعطیل شد ،اما در همان زمان زندانیان سیاسی ایران در بدترین شرایط به سر میبردند و ایشان بر اساس خط نایاک مطلقا یادی از آنها نمیکردند .از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۱۸ یعنی ۱۵ سال گذشته خانم شیرین عبادی به اعتبار جایزه صلح نوبل بزرگترین و موثر ترین حربه در دست نایاک در تمامی محافل بین المللی مماشات استفاده میشده .او بر عکس همه برندگان این جایزه ارتباطش را با شخصیتهای مماشات گر نروژی و دیگر کشورهای اروپایی حفظ کرده و از این طریق خط اصلاح طلبان داخلی را پیش میبرد .
اودر تمام این سالها سواربر اسب مماشات از این کشور به آن کشور و از این قاره به آن قاره تبلیغ اصلاحات در ایران را میکرد به یک نمونه از این تبلیغات توجه کنید :
(شیرین عبادی در جریان سخنرانی خود در دانشگاه مریلند که به مناسبت اعطای درجه دکترای افتخاری برگزار شده بود اظهار داشت: اصلاح طلبان و روشنفکران اسلامی در سراسر جهان در حال ساختن جنبشی هستند که با تفسیر و تعبیر صحیح از قرآن و فقه اسلامی در مقابل حکومتهای سرکوب گر بایستند. به گفته او روشنفکران، علما و اصلاح طلبان در سراسر جهان می توانند از طرق صلح آمیز مسلمانان را به سوی حکومت قانون و تعبیر صحیح از قوانین و احکام مذهبی راهنمایی کنند. )
فهم صحیح این مطالب و جایگاه و قدرت تاثیر گذاری که به پشتوانه جایز ه نوبل داشته , اهمیت موضع گیری امروز خانم عبادی را روشن میکند .و این یعنی کسی که بخش عظیمی از دیوار مماشات بین المللی برای تبلیغ اصلاح پذیری رژیم با دستان او ساخته شده است حالا به تخریب این بنا بر خاسته و بدینوسله زیر پای مماشاتگران جهانی رژیم را خالی میکند.
او با بیان اینکه نایاک در خدمت رژیم ایران است و نه در خدمت مردم ،تمامی سرمایه گذاری ۱۶ ساله رژیم را بر روی این سازمان برباد داد. مهم این است که توجه کنیم مخاطب او نه طیف ایرانی که جامعه جهانی است. و تاثیر مستقیمی روی سرمایه گذاری خارجی دارد که بسیار مورد نیاز رژیم است .
به نظر میرسد که اعتراضات دیماه ۹۶ خانم عبادی را از خواب بیدار کرده است به نوشته یک روزنامه ایتالیایی,شیرین عبادی، تنها ایرانی برنده جایزه صلح نوبل است و روز گذشته در گفتوگو با روزنامه ایتالیایی «لارپوبلیکا» پیش بینی کرد اعتراضهای اخیر، «نقطه آغاز جنبشی عظیم» است که میتواند فراگیرتر از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ شود. این حقوقدان با دعوت به نافرمانی مدنی توصیه کرده که شهروندان پولهای خود را از بانکها خارج کرده و قبوض آب، برق و گاز را نپردازند.
اینکه رژیم با چه ترفندی خط خارج کردن پول از بانکها و نپرداختن قبوض آب و برق را از بین برد بماند برای بعد .اما مواضع خانم عبادی از آن موقع تغییر محسوس کرد .با این توضیحات میخواهم جواب بعضی از دوستانم که با کامنت گذاری زیر مصاحبه ایشان گذاشته اند را به اختصار بدهم .با آنها که خیلی مسئله را خصوصی کرده اند کاری ندارم چون بعضی افرد با نادیده گرفتن بعضی واقعیت ها خود را به لحاظ تاثیری گذاری و وزنه سیاسی همسنگ او میپندارندو همین امر گمراهشان کرده.
اما در جواب کسانی که میپرسند این خانم در این ۴۰ ساله کجا بوده ؟،باید بگویم برای رژیمی که فیدل کاسترو قبله عالم بخش عظیمی از کمونیستها ی جهان را آنچنان فریفته بود که تا آخر عمرش هر وقت اسم خمینی میامد بلند میشد و سلام نظامی میداد ،برای رژیمی که نلسون ماندلا مبارز سر شناس و مورد قبول خاص و عام را به ایران میبرد تا روی قبر خمینی گل بگذارد، آیا گول زدن زنی در حد شیرین عبادی خیلی مشگل است؟ وانگهی انتظار این که همه باید به حقیقت همان موقعی برسند که ما رسیدیم انتظار درستی است ؟
اما آنها که مسله رفراندوم را مطرح کرده اند کاملا درست میگویند .اتحاد زندانیان سیاسی که من هم افتخار عضویت در آن را دارم در همان موقع که ایشان همراه دوستانشان آن اطلأعیه را صادر کردند با انتشار بیا نیهای این کار را محکوم کردند که مورد استقبال گستردهای هم قرار گرفت در لینک زیر آن بیا نیه را میتوانید ببینید
رفراندوم در این مرحله , شعار انحرافی اصلاح طلبان و نایاک لابی رژیم است
در رابطه با کسانی هم که معتقد هستند که بخاطر منافع مالی تغییر مسیر داده باید گفت: منافع مالی ایشان در همان سمتی که بود خیلی بهتر تامین میشد .با این همه حرف بر سر حلوا حلوا کردن ایشان نیست ، بحث اصلی این است که ما در مقابل ریزشیهای از این دست چه مواضعی باید داشته باشیم؟ آیا دفع پرخاشگرانه و طلب کارانه راه درست است و به نفع قیام و مردم است؟ یا پیدا کردن راهی برای نزدیکی و تصحیح بقیه مواضع آنها ؟ باید بخاطر داشته باشیم که به لحاظ ایدئولوژی معتقد هستیم که خدا نیز توبه پذیر است .حرف آخر اینکه اگر ما ظرفیت جذب ریزشیهای این مرحله را نداشته باشیم ، این ضعف بزرگی است که زیان اصلی آن گریبان مردم را میگیرد . و نیزاگر خانم عبادی توانسته از چا ه نایاک ودام اصلاحات خود را بیرون بکشد و شجأ عانه در انظار جهانی از خود و عملکرد گذشته اش انتقاد کند انتظار عبور او از رفراندوم با توجه به ناکارامدی این گزینه انتظار غیر واقعی نیست .وظیفه همه انسانهای مسول هموار کردن این راه برای او و هر ریزشی دیگر است .