خامنه ای و کارگزارانش در مواجهه با بی اعتنایی حوزه علمیه و مخالفت با ولایت فقیه به التماس افتاده اند

 

جلال گنجه ایخامنه ای و کارگزارانش در مواجهه با بی اعتنایی حوزه علمیه و مخالفت با ولایت فقیه به التماس افتاده اند

نارضایتی برخی روحانیان و کنارهگیری از رژیم آخوندی تازگی ندارد و همیشه تعدادی از این روحانیان زیر سرکوب رژیم بوده و بهخصوص توسط دستگاه موسوم به دادگاه ویژه روحانیت روانه زندانها و شکنجه گاهها شده اند. لیکن اینک ابعاد و اشکال خشم و اعتراض این روحانیان و مخالفت آنها با ولایت فقیه بهخصوص در حوزههای علمیه آنقدر جدی و خطرناک شده است که مهمترین سخنگویان رژیم به طور علنی و پی درپی دراین مورد ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهند.

در اطلاعیه مورخ ۲۰ آذر ۱۳۹۵ کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان شورای ملی مقاومت به یک نمونه مهم از این هشدارها پرداختیم که آخوند محمد یزدی، قاضی القضات سابق آخوندی و رئیس جامعه حکومتی مدرسین حوزه، در اذعان به همین کناره گیری تصریح کرد امید ما به نسل جوان حوزه است اما  کم نیستند شخصیتهایی که نه تنها به مسایل روز توجه ندارند بلکه لازم نمیدانند که به مباحث روز اشاره کنند بلکه گاهی اوقات منع هم مشاهده میشود . در همین روزها وی بار دیگر در مورد این پدیده رو به گسترش گفت نگرانی بسیاری از  دلسوزان این است که گویا روند عمومی حوزه، به گونه یی پیش میرود؛ که میخواهند با عناوین خاصی حوزه را به دوران قبل از انقلاب برگردانده و روند عمومی حوزه را به سمت فراموشی ریشه های انقلاب حرکت دهند.

وی این اعتراف به شکست رژیم را طی یک سخنرانی در» همایش حوزه انقلابی « اعلام داشته است. اصل این همایش جهت آنچه لبیک گفتن حوزویان حکومتی نسبت به ابراز نگرانی شخص خامنهای توصیف شده، برگزار شد، چرا که رهبر رژیم آخوندی در حضورجمعی از به اصطلاح حوزویان با نگرانی درخواست و تأکید کرده بود حوزه باید انقلابی بماند.

منظور خامنه ای ازانقلابی ماندن حوزه چنانکه در سخنان آخوند یزدی در همایش یادشده بازگو میشود، این است که شاکله کلی حوزه، اعم از مرجعیت، اساتید، طلاب بایستی برای مقابله با به فراموشی سپرده شدن اهداف اصلی انقلاب در حوزه ها به میدان  بیایند، آن هم به میزان و کیفیتی که -به قول آخوند یزدی  باید به آنچه که مورد رضای ولی امر )خامنه ای( بوده و مورد پسند ایشان است، عمل کرده و رضایت ایشان را جلب کنند به عبارت دیگر مقصود خامنهای و دار و دستهاش از انقلاب در این گفتگوها چیزی جز ولایت فقیه نیست . در این میان اما قابل توجه است که آخوند یزدی آشکار میکند که منتقدان یا مخالفان حوزوی رژیم ولایت فقیه، خواهان استقلال حوزه از حاکمیت هستند.

یزدی این را به صراحت اذعان میکند که  برخی نادانان با اسم استقلال، حوزه را به حوزه قبل از پیروزی انقلاب بر میگردانند یعنی خلع ید ولایت فقیه از سرنوشت روحانیت را طلب میکنند و شبیه شعار سرنگونی رژیم در امر حاکمیت کنونی بر سرنوشت کشور و میهن است. مهمتر اینکه آخوند یزدی توضیح داده است که این منادیان استقلال حوزه اینک شاکله کلی نظام را متهم به انجام منکرمی شناسند، عبارتی که معنیش متهم و محکوم شناختن رژیم به اصطلاح اسلامی آخوندی به انحراف از مبانی ومقتضیات شرع است و خواه ناخواه به انبوه فسادهایی اشاره دارد که روزانه توسط مقامات و نهادهای مختلف رژیم اذعان و اعتراف میشود، از جمله دستگاههای تحت مدیریت مستقیم شخص ولی فقیه، بی آنکه این به اصطلاح رهبر دینی پرمدعا، بتواند خود و دستگاه حکومتی مربوطه را مبرا نشان بدهد . میزان و شدت نگرانی رژیم از این حوزویان منتقد را در اظهارات آخوند صادق لاریجانی، رئیس قضاییه رژیم، روشنتر میتوان مشاهده کرد که همین ۱۰ روز پیش در رسانه ها انتشاریافته است. لاریجانی در این اظهارات میگوید : نشناختن عالم سیاست و خط دشمن، مهمترین  مؤلفه یی است که به جایگاه روحانیت درعرصه سیاسی لطمه وارد میکند و می افزاید روحانیانی که معتقدند سیاست ربطی به دیانت ندارد، نقش نفوذی دشمن را ایفا میکنند عبارتی که وقتی قاضی القضات رژیم میگوید به مثابه اعلام جرم علیه این روحانیان است ولابد بایستی به دست نهادهای حکومتی یا اوباش گوناگون چماقدار، به کلی حذف و نابود شوند .

ورشکستگی ولایت فقیه در حوزههای علمیه درکنار دیگر حقایق در بخشهای مختلف جامعه ایران امروز، حاوی درسهای متعدد ومسئولیت آور برای تمامی شرافتمندان دارای آرمان و اهل ایمان و تقوی است تا به وظایف خویش در مسیر رهایی مردم و ارزش های آرمانی  برخیزند. در این زمینه، و به خصوص خطاب به طلاب جوان و روحانیان مستضعفی که شریک دزدان نشده و جویای دیانت و تقوی هستند، به نوبه خود یادآور شده و تأکید میکنیم که ضمن احترام و تقدیر نسبت به هر صدای حق طلب که نقاب ریا و تزویر رژیم تبهکار ولایت فقیه را از جمله در حوزه های روحانیت دریده و تبهکاریهایشان را افشا کند، به جاست به خصوص به این طلاب و روحانیان که سودای دیانت دارند یادآور شویم که ریشه یی ترین تبهکاری و منکراتی که آخوندهای حکومتی مرتکب شدهاند، غصب حق حاکمیت مردم و این جعل دجالانه است که خمینی دعوی کرده بود که ولایت فقیه همانا حاکمیت پروردگار متعال است و همین دروغ بزرگ بود که به قیمت برخاک ریختن خونهای پاک حق طلبترین آزادیخواهان این مرز و بوم تمام شد و اکثریت قاطع ملت ایران را به چنین فلاکت و فقر و فسادی که بر همه شئون زندگی حکفرماست، گرفتار آورده است. از اینروی، هر گونه بهبود و اصلاح که در امور دین وروحانیت و حوزههای علمیه دینی انتظار برود، تنها در صورتی میسر است که این دجالیت خمینی و میراث دارانش برچیده شود. آنچه لازم و ضروری است یک دل و یک صدا شدن با پیشگامان ملت آزادی طلب ایران است که طالب واژگونی تمامیت کاخ ستم هستند تا نوبت برسد به ایجاد یک ایران آزاد و آباد که بتوان بذرهای تقوی و طهارت در قلوب مردمش به بار بنشیند.

 

مرگ بر اصل ولایت فقیه – زنده باد آزادی

مسئول کمیسیون مذاهب و آزادی ادیان شورای
ملی مقاومت
جلال گنجه ای
۱۵ بهمن ۵۱۳۹ ( ۳ فوریه ۲۰۱۷ )