هم میهنان!
قیام تاریخی شما، همچون قیام مشروطیت، قیامتان در پیروی از جنبش استقلال و آزادیخواهی مردم ایران، تحت رهبری پیشوای تاریخی ایران، دکتر محمد مصدق، وقیامتان در انقلاب صرفا دمکراتیک مردم ایران در بهمن ۵۷،- که بزودی، بدلیل نابودی بنیادهای سیاسی و مستقل اجتماعی در نظام پیشین و باز گذاشتن در خانه مکاران عمامه بسر و دست آخوندها، بنام اسلام- ملاخور شد، موسم ها و سرفصل های بسیارتعیین کننده ای در تاریخ پر فراز ونشیب این میهن دوست داشتنی و سرفراز بوده است. میدانید که انقلاب یک کودتا نیست که در عرض یکی دو روز یا یکهفته تعیین تکلیف شود. آنچه که، درطول این هفته های متمادی، درکشور ارمنستان اتفاق افتاد ناشی از قیام مردمی بود که در کشور، با داشتن یک قانون اساسی و نظام دمکراتیک، برعلیه یک نفر برخاستند و او را پایین کشیدند تا، برطبق همان قانون اساسی دمکراتیک، یک نخست وزیر دیگر انتخاب کنند. این بسیار فرق دارد با نظامی تا مغز استخوان توتالیتر و تک حزبی ( چه ظل اللهی و چه خلیفهاللهی)، که از اساس حاکمیت را فقط از آن یک ایدیولوژی و یک نفر میداند. کسی که خودرا نماینده خدا برروی زمین و مردم را چون افراد صغیر و دیوانه و مهجور، تابع ولایت مطلقه خود میشمارد، (نص صریح قانون اساسی رژیم)، و هیچگونه تظاهرات مسالمت آمیز را بر نمیتابد و کشتار و تجاوز و جنایات کهریزکی و به گلوله بستن و دستگیریهای گسترده تظاهرات در نظام سراپا فاشیستی آن، یک امر رایج است و البته زندانیان را هم خود کشی میکند!. ایضا ایضا، هزاران جنایات دیگر و مهمترین آنها قتل عام سال ۶۷ با یک سوال در برابر زندانی: ” با مجاهدین و رجوی هستی یا نه؟ انتخاب اولت مرگ و قتل عام است و خاوران و گورهای دستجمعی.
بر همین اساس، متاسفانه و صد متاسفانه – ایکاش چنین نبود- در مقابل این ضحاک مار به دوش و عمامه به سر، بطور قانونمند، باید دراین قیام سراسری اخیر، مکانیسمی ریخت، و بنحوی سازماندهی کرد که هسته های مقاومت مردم- همانکاری که در همه کشورها علیه نازیها هفتاد و اندی سال پیش کردند- نگذارند که جوانان و مردم بدست دژخیمان و قاتلان مسلح، پرپر شوند و ما دوباره و سه باره و صد باره برای آن محکومیت جهانی بگیریم. مکانیسم دفاع در مقابل گلوله های اس اس و پاسدار در این قیام و مقاومت هم، در دل تاریخ معاصر جهان ریخته شده است و اعلامیه جهانی حقوق بشر آنرا مشروع میداند (رجوع شود به بند مهم آن در مقدمه این اعلامیه جهانی). بلی وبلی تشکیل و ترکیب قیام و هسته های مقاومت، که ما هزار اشرف و کانون شورشی مینامیم، و دیگران درسراسر تاریخ، نام ها و عبارات خود را برآن گذاشتند، همین است. آری به صدای بلند گفته ومیگوییم، و خواهیم گفت، که دیگر تاریخ ایران و مادران و پدران و خانواده ها، دیگر این روند گلوله در مقابل سکوت و راه پیمایی صلح آمیز را تاب نمی آورند. در جریان جنگ دوم، فرانسویها یک میلیون افراد هسته مقاومت در سراسر کشور داشتند و بقیه، از جمله لهستانی ها، نروژی ها، ایتالیایی ها، یونانی ها، یوگسلاوی ها، ووو، به این راه و روش روی آوردند. این همان راهی است که مجاهدین و شورای ملی مقاومت سالهاست در برابر دیو جماران وضحاک بیت نشین به پیش می برند، و الان مدتی است که، با عزم جزم، در صدد گسترش آن هستند. مگر تاریخ آنقدر کودن است ( مانند بعضی بی غم ها)، که بیاد نیاورد که در ابتدای پیروزی انقلاب چقدر رهبران مجاهدین و نیروهای جدی درصحنه، صبر و حوصله بخرج دادند و توصیه و نصیحت به دیو در قم و بعد در جماران کردند که اینقدر فرزندان واقعی آن قیام و انقلاب دمکراتیک را در خیابانها کور و ناقص ومجروح نکن و مغزشان را بر کف خیابانهای میهن عزیزمان نریز. و بعد سی خرداد و بعد قتل عام و بعد جنبش ها و قیامهای پی در پی دیگر و سرانجام همین قیام سراسری دیماه گذشته………. ای خلیفه و ضحاک اول و دوم! راستی تا کی؟، حالا بخور: چوکار از همه حیلتی در گذشت حلال است بردن به شمشیر دست
این شعر رسای فارسی ترجمه رساترهمان بند در اعلامیه جهانی حقوق بشر است که میگوید: ”حقوق بشر را، با حاکمیت قانون، رعایت کنید، تا مردم مجبور نشوند که، بعنوان آخرین چاره، دست به شورش و طغیان بزنند”
باری حرکت قیام ادامه دارد و همه چیز نشان میدهد که عمر خلیفه تهران نشین، ادامه ای طولانی ندارد که ندارد. بقول یکی از سرانشان در قم، اگر مردم قیام کنند همه آنها را به دریا میریزند و سران رژیم جایی ندارند که فرار کنند.
دوم: برجام
این کارزار در تمامیتش دست آورد افشاگری تاریخی این مقاومت و سازمان محوری آن مجاهدین خلق است. از سال ۱۳۷۰ یعنی ۲۷ سال پیش، مجاهدین عزم جزم کردند که نگذارید فاشیسم دینی به سلاح اتمی دست پیدا کند. شانزده سال پیش شورای ملی مقاومت ایران، در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن، دو سایت بسیار مهم اتمی رژیم یعنی نطنز و اراک را، که دور ازچشم تمام سازمانهای اطلاعاتی کره زمین فعالیت میکرد، را افشا و جهان در شوک فرورفت. مراجعه کنید به تیترهای صفحه اول بسیاری از روزنامه ها و رسانه های بزرگ و کوچک جهان و رسانه های تصویری مهم و درجه اول.
در همان سالهاهم مقامات آمریکا و هم مسئولان آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها تصریح کردند که اگر افشاگری اپوزیسیون نبود، ما از پروژه های اتمی رژیم بی خبر می ماندیم. جورج بوش رئیس جمهوروقت آمریکا گفت: بعد از همه این سالها،(غفلت ما درجهان)، اپوزیسون ایران چشم ما را باز کرد. بنابراین ما معتقدیم که رژیم،اگر به بمب اتمی دست نیافته است علت اصلی این بوده که این مقاومت مدام در کمین رژیم نشسته و حیله های آخوندی و سایت های جدید را کشف و افشا کرده است و همچنان یک تنه میکند. در تاریخ جهان یکبار، هفتاد و اندی سال قبل از این، آلبرت انشتین آلمانی و دانشمندان همدستش، برنامه ها و سایتهای اتمی رژیم نازیسم هیتلری در کشورشان را افشا و محرمانه به اطلاع رییس جمهور امریکا رساندند. در حالیکه ما، در کنفرانسهای مطبوعاتی، آنها را به کل بشریت و به کل جهان بطور روشن و آشکار دادیم، تا نگذاریم که هیتلر زمان، خمینی وجانشینش خلیفه دوم خامنه ای، این ضحاک زمان، بمب اتمی بسازد….. دست مجاهدین درد نکند و همچنان قاطع و کوبنده باد!
حالا هم جهان نباید بگذارد که رژیم، با استفاده از سوراخهای برجام و امتیازهای ناموجهی که از دولت قبلی آمریکا دریافت کرده است، بمب اتم را روی دست مردم ایران وجهان بگذارد، تا خود را بهر قیمتی در قدرت نگهدارد وتروریسم و جنگهای تجاورکارانه اش را، برای گسترش ولایت مطلقه فقیه، با مال ومنال و هستی مردم ایران، در منطقه و با گروه های غیر ایرانی پیش ببرد، در سوریه و دیگر کشورها پایگاه نظامی زده و جنگ و کشتار صدها هزارتن از مردمان منطقه، استمرار یابد.
این حرفی نیست که ما امروز بزنیم. این مواضع را مقاومت قبل از مذاکرات و در جریان مذاکرات قبل از امضای برجام و بعد از آن داشته است. درست در روزی که برجام در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ امضا شد، خانم رجوی، رییس جمهور این مقاومت اعلام کرد: «دور زدن شش قطعنامه شورای امنیت … راه فریبکاری ملایان و دستیابی آنها به بمب اتمی را نمی بندد. با این همه همین میزان عقب نشینی، هژمونی خامنه ای را، همچنان که مقاومت ایران از قبل خاطرنشان کرده است، در هم می شکند و تمامیت فاشیسم دینی را تضعیف و متزلزل می کند». خانم رجوی افزود «با توجه به وضعیت بغایت شکننده و بحرانی رژیم ملایان، اگر کشورهای۱+۵ قاطعیت بخرج می دادند، رژیم ایران هیچ چاره ای جز عقب نشینی کامل و دست کشیدن دائمی از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی و مشخصاً دست برداشتن از هرگونه غنی سازی و تعطیل کامل پروژه های بمب سازی نداشت. اکنون هم باید با قاطعیت بر روی عدم دخالت و خلع ید از رژیم در سراسر منطقه خاور میانه پافشاری کنند و این ضرورت را بعنوان یک اصل بنیادین وارد هر گونه توافقی بنمایند»
خانم رجوی همچنین تاکید کرد: «پولهای نقدی که به جیب رژیم ریخته می شود باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف نیازمندی های مبرم مردم ایران بویژه حقوق اندک و پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تامین غذا و دارو برای توده مردم شود، در غیر این صورت خامنه ای پولها را کماکان در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به عراق و سوریه و یمن و لبنان سرازیر می کند و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پُر تر از همیشه می کند». وی تاکید کرد: «براستی توافقی که حقوق بشر مردم ایران را نادیده بگیرد و بر آن تاکید و تصریح نکند، تنها مشوق سرکوب و اعدامهای بی وقفه از جانب این رژیم، لگد مال کردن حقوق مردم ایران و زیر پا گذاشتن اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور ملل متحد است». دیگر از این پاک و راست وروشن تر؟، حالا ای عوامل مستقیم و غیر مستقیم و سردرگمان بقول انگلیسی ها ”توپخانه لق”، هر چه میخواهید بهم ببافید و خود را خسته و فرسوده کنید.
پس ملاحظه میکنید، هم میهنان، که همه حرفهایی که این روزها مطرح است از چند سال پیش مقاومت ایران بر آن تاکید کرده بوده است.
اما از همه این حرفها گذشته. این رژیم بدبخت نمیداند که رژیم های با ابعاد نجومی بزرگتری از او را نه بمب اتم توانست نجات دهد ونه موشک قاره پیما. امروز فقط دنبالشان در سطل زباله تاریخ میگردیم.
کلام آخر اینکه منافع مردم ایران و صلح و آرامش در منطقه و جهان حکم میکند که بساط اتمی رژیم جمع شود، از رژیم در منطقه خلع ید ودستان ناپاک تروریستی اش درجهان قطع گردد ومهمتراینکه سران این فاشیسم فاسد قاتل و ایرانسوز، بخاطر جنایاتشان علیه مردم ایران مورد مواخذه قرار گیرد و اجازه نیابند اموال مردم ایران را، در اتم بازی و موشک سازی و دخالت در منطقه و جهان، به تاراج دهند.
سوم: راه حل سوم
این راه حل، از سالها پیش تا همین امروز، توسط خانم مریم رجوی، پرزیدنت منتخب شورای ملی مقاومت برای دوره گذار ششماهه به مجلس موسسان و اولین انتخابات سراسری، مرتب و مستمر اعلام میشود. مبنی بر: نه به حمله نظامی خارجی به ایران، و نه به مماشات، و آری به سرنگونی خلافت خمینیستی بدست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته اش. نمایش مسخره را ببینید که هم تبلیغات رژیم وهم اذناب مستقیم و غیر مستقیم آن، میگویند اگراز رژیم خلع ید در منطقه شود،اگر رژیم ایران سقوط کند، سناریوی سوریه تکرار وایران تجزیه میشود. خوب این حرف رژیم، برای نگران کردن مردم، و بعبارت دیگر برای ماندن خودش در قدرت، بسیار منطقی است. اما داستان از آنجا اشکال زشت و خنده دار پیدا میکند که عده ای، که خود را کنشگر و منتقد رژیم هم معرفی کرده اند، فریادشان چنان بلند است که نپرس. اینان آنچنان خاله صغرا و عمه کبرا را بمیدان میکشند که نپرس. باری معنی اش و ته اش همان حرف خامنه ای است که، اگر ما بریم، ایران حتما تجزیه میشه. البته چون اینان محقق و اپوزیسیون لایت (بروزن کولا لایت)، هم تشریف دارند، خیلی رنگ لعاب و مقداری انگبین هم قاطیش میکنند تا تلخی قورت دادن آن، شنونده و خواننده افاضات ایشان را دچار مشکل نکند!.تا رعب و وحشت، وادادگی و بی فعالیتی و ترس از مقاومت سازمانیافته را در دل هر ایرانی آزادیخواهی بنشانند. اگر به آنان گوش کنی باید ای ملت ایران، مبادا به فکر سرنگونی رژیم بیفتی و به مجاهدین و شورای مقاومت سازمان یافته گوش بدهی، چون سرنگونی یعنی مصادف شدن با تجزیه ایران!!. و ابولفه، بقول لرها، ته ته این افاضات پیچیده در مقوا هم اینست و بس، ایضا بقول ما لرها ”ریشونمووه بوان” روشان نمیشه بگن.
راستی یک سوال از اینها: اگر رژیم آخوندی و دخالتهایش در سوریه نبود، اگر این همه در سوریه کشتار نمیکرد، اگر اصلا این رژیم سوریه را به حال خود رها کرده بود، مگر ۶-۷ سال پیش بشار اسد، مثل بن علی و مبارک سقوط نکرده بود، اگر رژیم ایران و مالکی و بشار اسد نبودند، مگر اصلا داعشی در این ابعاد و در این حجم شکل میگرفت، مگر این نبود که هزار سند و مدرک وجود دارد که در بسیاری از جاها، حتی تا همین الان رژیم ایران و بشار اسد و قبلا هم مالکی با داعش هماهنگی و همکاری میکردند. با مدارک متقن همکاری و تقویت و کمک رسانی مالی وتسلیحاتی، در افغانستان به طالبان و دیگر گروه های تروریستی منطقه….حالا بنظر شما اگر رژیم آخوندی سقوط کند وضع ایران مثل سوریه میشود؟ یا کشتار و جنگ داخلی در سوریه، که خود این رژیم باعث و بانی اصلی آن است هم به سمت پایانی خوش برای مردم بیگناه سوریه میرود وسقوط نوچه خونخوار آن بشاراسد را درپیش دارد؟. آخر مگر کسی بیشتر از این خلیفه تهران نشین می توانست به آب و خاک و منافع و مصالح ایران خسارت بزند وتمامیت ارضی و سماوی و داروندار این ملت و میهن تاریخی را به خطر بیاندازد. و ایضا منطقه را بخاک و خون بکشاند؟ هموطن به درایت و آگاهی تو ایمان کامل دارم.
آنها که میگویند دست به رژیم ایران نزنید و الا جنگ میشود، بدجوری و البته آگاهانه سر در برف کرده اند و جنگی که هر روز این همه کشته به جای میگذارد را نمی بینند. جنگی که تمامیت آن ناشی از عملکرد رژیم ایران است. سرنگون کردن رژیم ایران بدست مردم و مقاومت ایران تنها راهی است که می توان از یک جنگ بسیار بزرگتر و خونبارتر در منطقه جلوگیری کرد و از هرگونه حمله خارجی به ایران عزیز. منطق درست تاریخ ایران همین است و بس. بقیه اش موهومات توده ای – اکثریتی و اصلاح طلبان قلابی حواشی رژیم در داخل و خارج است و یک سری که خود را به حاشیه خفت باری کشانده اند.
باری اگر رژیم همچنان به جنگ در سوریه، پرتاب موشک از یمن به کشورهای منطقه ادامه دهد، و بخواهد در یمن و بحرین و بعدا در جاهای دیگر، با پول نفت و دارایی مردم ایران، و با پرداخت کلان به مزدوران غیر ایرانی خلافت اسلامی برقرار کند، و آنگاه دیگر یک ائتلاف منطقه ای و جهانی- همانند ائتلاف جهان کاپیتالیست و کمونیست در سالهای ۱۹۴۰ میلادی علیه هیتلر، و یک جنگ بزرگ و شاید جنگ جهانی را بدنبال داشته باشد.؟! تقصیر کیست؟ تکرارمیکنم که گوشهای کر وکرتر بشنوند: تقصیر کیست؟. بدانید که هیتلر، بعد از مدتهای مدید مماشات با او در غرب، یک روز اتریش را اشغال، یک روزناحیه مهمی در چکسلواکی را اشغال و کمکمک، در سکوت و مماشات چمبرلن و غرب در مقابل او، به ناگهان تمام لهستان را اشغال نظامی کرد و بلافاصله جنگ جهان سوز دوم کلیک خورد. اگر مقاومت قدرتمندی بود و مماشات لعنتی در کار نبود و جلوی هیتلر را در همان قدمهای اول میگرفت، چنین جنگ خونینی که بیش از شصت میلیون کشته به جای گذاشت، ضروری نشده و یا ابعاد آن بسیار محدود تر میشد. حالا آیا هیچ انسان با شرف و وطن پرست در آلمان پیدا میشد که، قبل از اینکه به آدولف هیتلر و نظام مطلقه اش لعن و نفرین کند و او را بانی جنگ و ویرانی بداند، به آلبرت انشتن، سرهنگ اشتوفنبرگ و شیرزن مقاومت مردم آلمان یعنی ”سوفی شون” شهید و برادر شهیدش هانس، ایراد بگیرد که تقصیر شما بود؟! ملاحظه میکنید هم میهنان؟! جنگ دوم جهانی در خارج آلمان یعنی درخاک لهستان اشغال شده و سرزمین ها و مرزهایی که هیتلر اشغال کرده بود اتفاق افتاد. باعث و بانی اول تا آخرآن روح الله خمینی آلمان، یعنی آدولف هیتلر بود.
باری ای نق زنان گوشه آشپرخانه نشین، مگر ایران بعد از انقلاب مشروطیت تجزیه شد؟، مگر با پایان دیکتاتوری و عزل و تبعید رضا خان پهلوی- بدلیل دسیسه اتحاد و همکاری با هیتلر- در شهریور ۱۳۲۰ و حتی پیش از آن، برغم حضور نیروهای خارجی، در جنگ بین الملل اول، ایران تجزیه شد، مگر در جنبش آزادی و استقلال طلبی ایران تحت رهبری مصدق کبیرمان، کشور تجزیه شد؟ مگر در انقلاب ضد دیکتاتوری سلطنتی تک حزبی ایران تجزیه شد؟….. اینها مردم بزرگ ایران را نشناخته اند و یا آنها را بد میشناسانند. این مردم خروشان و طوفنده با عزمی به عظمت دماوند، علیه باعث و بانی همه این ایرانسوزی و ویرانی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران، و با خشم و نفرت از نظام قتل و جور و فساد، و باقلبی پر ازعشق به عظمت و آزادی ایران، برای دادخواهی و نجات ایران از چنگال خلیفه تهران نشین و برای استقلال و آزادی و سکولاریسم و جدایی دین از دولت، (که صریحا در اساسنامه شورای ملی مقاومت آمده و چاپ ومنتشر شده است و درطرح ده ماده ای خانم مریم رجوی به جهان اعلام شده است)، قیام کرده اند و با منطق قاطع تاریخ پیروز خواهند شد. بقول فردوسی درداستان سقوط ضحاک بدست فریدون و ارتش آزادیبخش آن زمان: سری پرز کینه دلی پر ز داد.
برچسبهاپرویز خزایی