نومید مردم را معادی مقدرنیستی چاووشی امید برانگیز مبارزان به لاجرم روزی قافله وطن را به آزادی میرساند
هم میهنان! بیست و دو بهمن ماه ٩۵ هم از گرد راه ظلم و ستم دار و دسته فقیه فاسد فرا رسید و دریغا که نور پرشور چراغ فروزانی که با انقلاب ٢٢بهمن ۵٧ سراسرِ میهن اهورایی را فراگرفته بود به دست شبروان آزادی و عدالت، چه زود به خاموشی گرائید.
از آن جا که شیادان، دزدان، جنایتکارانِ سابقهدار، فاحشگان، فاحشهداران و سایر گروههای خلافکار پایگاه صوری رژیم بیپایگاه فقیه شدند، این سرگردنهداران بیگانهزاد و بیگانهپرست با کمک همین لمپنها، شائبه حضور مردم در صحنه و شبهه مشارکت عمومی در قدرت سیاسی را ایجاد کردند ولی بهرغم توجیهات و تقلاهای پیاپی به علت درغلتیدن به ورطه روزمرگیهای مزمن، چون نتوانستهاند وضعیت نابسامانی که رقم زدهاند را با مضامین تعریف شده آزادی و دموکراسی وفق دهند، با وقاحت تمام مابازاء این همه آشفتگی و تناقض پردازی را مردمسالاری دینی نام نهادند که همانند ترکیب نابهنجار جمهوری اسلامی، حتی کلمات تشکیل دهنده آن نیز یکدیگر را نفی و دفع میکنند.
هم میهنان! پریشان حالی کنونی کشور نه قابل انکار است، نه غیرقابل رمزگشایی و نه فقط حاصل کمکاری و ندانم کاریهای باند۵٠٠نفره حاکم، بلکه اساساً نتیجه اخراج عامدانه انقلاب۵٧ از مسیر طبیعی خود و انحراف تمام عیار آن از روندهای دموکراتیک لازم برای نیل به آرمانهای انقلاب بود که خیلی زود با به روی کار آوردن مزدورانی کودن، جیرهخوار و فرصتطلب به موازات ایجاد نهادهایی ناسازگار با روح ضداستبدادی انقلاب به منجلاب سقوط همهجانبه پرتاب شد.
هم میهنان در یک حاکمیت دموکراتیک، کلیت سامانه مدیریتی از صدر تا ذیل با توجه به آرمانهای مشخص و اهدافی مدون، معطوف به فلسفه غالب در کشور داری مدرن، هماهنگ عمل میکنند.
در یک حاکمیت دموکراتیک، مطبوعات و احزاب بهعنوان چشم و گوش جامعه، عملکرد کلیه مقامات بهویژه مسؤلان اجرایی را زیر ذرهبین قرار میدهند و نادرستیها را جسورانه افشا میکنند.
در یک حاکمیت دموکراتیک نه تنها سیاستمداران منتخب و نامنتخب براحتی نمیتوانند تخلفات خود را توجیه یا فرافکنی کنند، بلکه افراد فاسد نیز چندان فرصت نمییابند تا از خلاء های قانونی سوءاستفادههای خرد یا کلان بنمایند.
هم میهنان! در طول انقلاب مشروطه تا به امروز تنها در دولت ٢٨ماهه رهبر ملی ایران مصدق فقید است که امکان حضور راستین مردم ایران در صحنه و مشارکت درستین عموم در قلمرو قدرت سیاسی فراهم آمد. دورانی که اصولاً با عملکردچهار دیکتاتور قبل و بعد از او نه سنخیتی دارد نه قابل مقایسه است.
هم میهنان ضمن عرض تسلیت بهمناسبت فرارسیدن سی و هشتمین سالگرد ترکتازی دزدان انقلاب۵٧ به صراحت اعلام مینماید که ما هر گونه ارتباط سازمان یافته میان دین و حکومت در ساختار قانون اساسی را در مغایرت تام با نیازهای انسان در عصر حاضر میدانیم و بر این باوریم که برخورداری از مواهب زندگی و زیستن در سایه عشق انسانی تنها با حرکت به سوی دموکراسی، تأمین حقوق و ترویج عدالت همگانی ممکن است که این همه نیز به نوبه خود در گرو بازیابی آزادی و نهادینه سازی آن در کشور میباشد.
پس برای رهایی از شرِ ظلم و ستم سرگردنه داری خامنهای و شرکاء و بهمنظور به پیروزی رساندن انقلاب سوم یعنی انقلاب دموکراتیک ایرانیان بپاخیزید.
ارژنگ داوودی – زندان زابل- بهمن ١٣٩۵