گرد هم آیی 9 تیر1397در پاریس,تیرآتش و دود به لانه استبدادیان : هادی محسنی

مریم رجوی،

در نگاهی به تاریخچه گردهم آیی های بزرگ در پاریس درسهای جالبی را شاهد میشویم. گردهمایی های مقاومتی که خواسته محوریش سرنگونی برای آزادی و حاکمیت مردمی با نفی ” شیخ و شاه” است ادامه می یابد. معنای این گردهمایی ها استمرار خواسته هایی است رو به کمال و هرحرکت رو به کمال و در مسیر تکامل خودبخود و همیشه درس آموز است. بهمین جهت هرسال و امسال در شرایط نوین تر, می رویم تا صدای ارتش قیام در داخل را هرچه رساتر بگوش جهانیان برسانیم.صدای پیروزی بر علیه طوطئه های استعمار, ارتجاع و مماشات. بهمین جهت دود و آتش این خواسته ها در لانه مکاران استعماری- و استبدادیان ” وطنی” همیشه آزار دهنده بوده و هست.

ارتجاع و استعمار همیشه درصدد طوطئه علیه این مقاومت و آلترناتیو شورایملی مقاومت بوده و هست اما با روی کار آورده شدن خاتمی بعنوان رئیس جمهور ” اصلاح طلب”! ولایت فقیه , مقدمات حمله و نابودی کل مقاومت ایران توسط ارتجاع خمینی و مماشاتگران بیشتر احساس می شد. وقتی عراق اشغال شد توطئه و نابودی فیزیکی کلیت ارتش آزادیبخش ملی ایران در یک هماهنگی خائنانه بین حکومت ولایت فقیه ایران و حکومتگران مماشاتگر جهانی در دستور کار قرار گرفت. حملات علیه پایگاههای ارتش آزادی در سراسر عراق آغاز شد.

مسئول شورایملی مقاومت ایران آقای مسعود رجوی آنموقع طی پپامی خبر داد که بیش از یکصد بار در شبانه روز تمامی قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران بمباران میشود. نتیجه این طوطئه و جنایت بی سابقه با هوشیاری بی نظیر رهبری این مقاومت, منجر به یک توافق رسمی زیر نظر سازمان ملل, بین مقاومت و امریکا شد.علیرغم خیانتها و زیر پاگذاشته شدن تعهدات قانونی از طرف امریکایی مماشاتگر آن دوره, حماسه پایداری بهر قیمت باعث شد جهانی پشت این مقاومت بایستد. نتیجه آن شد که در انتقال سازمانیافته به آلبانی مانع تراشی زیادی نتوانستند بکنند. با این توضیح بسیار بسیار مختصر پرده دوم این جنگ نابرابر و طوطئه سهمگین باز مختصر و در حد توان و صلاحیت نگارنده, مورد برسی قرار می گیرد:

17 ژوئن 2003 مقر شورایملی مقاومت در پاریس مورد حمله وحشیانه پلیس فرانسه این دفعه به رهبری مماشاتگران فرانسه قرار گرفت. یک مرکزیت نظامی مقاومت در عراق در محاصره و مرکزیت سیاسی, دیپلماتیک مقاومت در فرانسه به جزغارت, تاراج اموال وتخریب الزامات موجود در آن محل , اکثریت کادرها و اعضای شورایملی مقاومت و در راسشان رئیس جمهور برگزیده آن مریم رجوی نیز دستگیر و روانه زندان کشور حقوق بشر!؟ گردیدند.

با این اتفاق, ارتجاع و استعمار و دیگر محافل سازشکار وطنی! , فکر کردند و چنین نیز تبلیغ شد که خیالمان از طرف اینهایی که خود را مقاومت ایران می نامیدند راحت شد. از این به بعد خیانت البته با قائم شدن در پشت دروغ” گفتگوی تمدنهای” ملا خاتمی و با حمایت رسانه ای- تبلیغی تمامیت استعمار و مماشاتگران بین المللی, با طوطئه های بیشتر ادامه می یابد.

اما مقاومت, ققنوس وار و مثل گذر ابراهیم از آتش و بابک وار دوباره با مشعلهای فروزان انسانی و اعتصابهای تا حد مرگ این ستون از طوطئه ها را درهم شکست و همه بازداشتیهای حمله گزمه های دولت فرانسه آزاد شدند.

بعد از آن وجدان بشریت جهانی و بازمانده ارزشهای مقاومت فرانسه فعالتر و جدیتر از سابق سر بر آوردند و طوفان حمایت انسانی و ارزشی از مقاومت ایران اوج گرفت.

بعد از آزادی همه دستگیر شدگان مخصوصا رئیس جمهور برگزیده مقاومت, از آن تاریخ به بعد این گردهم اییها ادامه دارد و جشن پیروزی هرسال قدرتمندتر از سال قبل ادامه می یابد. نفس این پیروزی مهمترین دستاوردش بقاو تثبیت آلترناتیو سازمان یافته شورایملی مقاومت ابران بوده و هست.

اما یکی از شعارهای دائمی و ثابت همین مقاومت علاوه بر سرنگونی, همانطور که اشاره شد ” نه شیخ و نه شاه” بوده و هست. از عوامل عقب نگه داشته شدگی تاریخی ملت ایران هم پیوند اخوندها و عوامل سلطنتی بوده است. این هر دو مخالف آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی بوده اند. لذا نظر به اهمیت اش در شرایط کنونی, این محور بحث را بیشر مورد توجه قرار می دهیم.

در نگاهی به تاریخ ایران و آنچه که همگی در کتب تاریخی درسهایمان خواندیم این بوده که می نوشتند: ” طبقات ممتاز جامعه : درباریان , روحانیان”. این پیوند از زمان ساسانیان جریان داشته که در زمان صفویان کاملا بهم گره خوردند و ارتجاع به شکلی بی سابقه در تمامیت ایران متاسفانه ریشه دوانید. این تفکر درباری- ارتجاعی توسط منابر و حوزه های ملایان بقدری رواج یافت که امام و امام زاده سازی از یکطرف و “شاه سایه خداست” از طرف دیگر نسبتا به عقیده قشر بزرگی از جامعه تبدیل شد.

دوستی تعریف می کرد: ” اگر بلحاظ تاریخ دقیق ماوقع اشتباه نکنم اواخر سال 1355 بود که بهمراه تعدادی از دوستان در محوطه دانشگاه راه می رفتیم که یکمرتبه متوجه پلاکاردی روی شیشه ورودی سالن غذاخوری شدیم. همه کنجکاو شدیم چون نوع پلاکاردها و اعلامیه های دیواری دانشجویان را می شناختیم. رفتیم بطرف درب سالن . با کما ل تعجب دیدیم یک پلاکارد رنگی روی شیشه با عکس محمدرضا شاه چسبانده شده که زیرش نوشته بود: ” السلطان ظل الله” شاه سایه خداست. دوستان نظرشان این شد که وضع رژیم شاه خرابتر از آن هست که میدانستیم.”

یکسال یا یک سال و نیم بعد از آن شاهد انقلابی شدیم که یک شاخه استبداد در ایران یعنی درباریان از صفحه سیاسی ایران به زباله دان تاریخ ریخته شد. اما با کمال تاسف که شرح تمام ماجرا در این صفحه نمی گنجد, شاخه دیگر استبداد یعنی روحانیان به رهبری خمینی با عنوان سلطنت مطلقه فقیه حاکمیت را , البته با حمایت آشکار و پنهان تمامیت استعمار و مماشات بدست گرفت. و شد آن ویرانی که تاریخ ایران زمین تا این حد شاهدش نبوده است.

اکنون نیزتمامیت استعمار و بازمانده های استبدادیان درباری بهمراه حکومت استبدادی ولایت فقیه مشغول طوطئه و خیانت هستند. بچه شاه صرفا بعنوان بازمانده شاخه استبداد سلطنت پهلوی را از خواب خماری بیدارش می کنند تا کاری!!! بکند. مماشاتگران و لابیهای هر دو شاخه استبداد در تلاش حداکثرشات هستند تا سدی جلوی آلترناتیو شورایملی مقاومت ایجاد نمایند.

حالا دوران عجیب و تاریخ سازی را می گذرانیم. ” شاه سایه خدا” در مرحله بلوغش به سلطنت مطلقه فقیه می رسد. بهمین جهت در همین دوره هم هر دو شاخه استبداد بهم نزدیک شده و از هم حمایت می کنند.

آقای مهدی ابریشم چی مسئول صلح شورایملی مقاومت در برنامه ارتباط مستقیم 24 ژوئن 2018 با بهترین جواب در مورد تشبثات درباریان- روحانیان, نگارنده را به این نتیجه گیری رهنمون شد وی از جمله گفت: ” … اولین حرفم عبارت از اینکه این تشبثات به نظر من قبل از هرچیز نشان دهنده این است که رژیم در حال سقوظه… . ( اینها) کاملا می بینند که سمت بادها عبارت است از سرنگون کردن این رژیم… بهیچ عنوان بقایای سلطنت در سرنگونی رژیم منفعت ندارند… خودشان پایه گذار اسنبداد بوده اند… امروز خیلی ساده استبداد سلطنتی با استبداد آخوندی بهم رسیده اند… همانطوریکه آزادیخواهان بهم نزدیک می شوند مستبدین هم بهم نزدیک می شوند … از زمان مشروطیت دست شیخ و شاه تو هم بوده… تو کودتا علیه مصدق دست شیخ و شاه با هم نبود؟ کاشانی … شیخ فضل الله چکار کرد… جز این بود باید تعجب می کردیم… الان ( هم) دوباره شیخ و شاه با هم چفت شده اند… “.

با این مختصات, گردهم آیی تاریخساز 9 تیر1397 هر با شکوهتر برگزار میشود و قطعا با تداوم و شعله ور تر شدن روزانه آتش قیامها که همچنان ادامه دارد شاخه استبداد ولایت فقیه نیز در همان چاه زباله دان تاریخ استبداد سلطنتی دفن خواهد شد.

گرد هم آیی 9 تیر پاریس.doc
41kB