ضدفتوا – روزبه

در تابستان 67 اعدام بیش از سی هزار زندانی سیاسی با فتوای خمینی آغاز شد. هیأت مرگ در دادگاه های چند دقیقه ای زندانیانی را که حاضر به نفی عقیدهی خود نبودند، به پای چوبه های دار میفرستاد.

به یاد آنان که «نه» گفتند به هیأت مرگ و خندیدند بر هیبت مرگ

اینروزا ذهنم پر از تصویر سرخ شصت و هفته
نسل امروزم که باشم شصت و هفت یادم نرفته
وای از اون فتوای نفرت توی تابستون تفته
آه ازون مرداد غمگین، خونیه هفت روز هفته

دادگاهای خلاصه، ازدحام توی راهرو
ماشین اعدام فوری، نوبت من نوبت تو
حاکمای شرع ِ وحشت مرگ کسب و کارشون بود
کشتن انسان ترین ها رونق بازارشون بود

تبر بردارو بشکن چوبهها رو
رها کن گردن محبوبهها رو
هنوزم شهر زیر ِ قتل عامه
هنوزکار من و تو ناتمامه

رو گلوی هر کبوتر رد حلقه دیده می شد
طوقیامون بالهاشون دونه دونه چیده میشد
اونروزا دوربین نبود و لحظه ها رو حک نمیکرد
خاک ایران غرق خون بود، باز دنیا شک نمیکرد

تبر بردارو بشکن چوبه ها رو
رها کن گردن محبوبه ها رو

هنوزم شهر زیر ِ قتل عامه
هنوزکار من و تو ناتمامه