كهكشان آزادي ، ترس رژيم و نگراني بعضي ها …ناصر دريادل

ناصر آباداني

بعد از مراسم خيره كننده كهكشان أزادي در پاريس و حضور گسترده ايرانيان در آن ، خشم مزدوران بيروني رژيم و بلاخص رژيم پليد آخوندي قابل درك بود ،اين خشم اينقدر بزرك بود كه از ماهها قبل براي برهم زدن و خنثي كردن آن به هر تلاشي دست يازيد . و نهايتأ بعد از بي نتيجه بودن آن اقدامات ،

رژيم ريسك بزرگ يك بمب گذاري و عمليات تروريستي ، براي كشتار جمعي هواداران و اعضاي مقاومت را بجان خريد .

و نهايتأ انجام اين عمليات ،همزمان با سفر تيم روحاني ،ظريف به اروپا ،در دستور كار رژيم قرار گرفت . ، ظاهرآ رژيم تصور مي كرد ، انجام همزماني اين عمليات در زمان سفر تيم سياسي خود به اروپا ، نگاه ها را بيشتر معطوف به اين سفر مي كند و ضمن اينكه از انعكاس بيشتر مراسم بزرگ مقاومت ايران ميكاهد نظر سيستم هاي امنيتي اروپا را هم مي تواند به جانب ديگر گمراه كند .

در هر صورت خوشبختانه با درايت نيروهاي ضد تروريستي كشورهاي اروپايي اين طرح تروريستي، خنثي و نماينده سياسي رژيم بعلاوه عوامل دخيل در آن دستگير شد ند ،و بالطبع تبعات سنكيني براي رژيم در پي خواهد داشت . اما اوج بي شرافتي نيروهاي ظاهرأ سياسي نه در ناديده گرفتن اين عمليات تروريستي ، بلكه رژيم وار ، آن را متوجه مجاهدين كردن ، بود ، در بسياري مقالات يا ميز گرد هاي انجام شده ،به رغم تمام شواهد اعلام شده از سوي داستاني بلژيك و فرانسه و آلمان و دستگير كردن متهمان ،باز به هوادار بودن دو نَفَر بمب گذار و نهايتا ايجاد تشكيك در اين عمليات اصرار داشتند .

من اما از منظري ديگر و به موضوع ديگري كه در يكي از اين ميزكردها انجام شد ، نگاهي كوتاه مي اندازم : .

اخيرأ ميز گردي توسط سايت ايران گلوبال توسط مديريت اين سايت آقاي توكلي با دو تن از طالبان سلطنت در خصوص طرح ده مادهايي اعلام شده توسط خانم مريم رجوي ،انجام شده است كه فيلم آن در اين سايت موجود است .

، عمق ناآگاهي و كينه شركت كنندگان در اين ميز گرد البته قابل پيش بيني بود ،ولي بررسي چند نكته از مواضع اينان كمك بيشتري به اين آشفته بازار فكري در حوضه سياسي در مقطع سرنگوني رژيم مي تواند بكند .

من از آقاي توكلي انتظار ندارم به مانند يك عنصر سياسي آگاه عمل كند ، و مسئوليت حرفي را كه مي زند عميقأ فهم كند ، گم شدن در وادي فضاي مجازي در ميان طيفي حراف و بي مسئوليت در حوزه هاي مختلف ،او را از تمركز وتعمق دور كرده است ، بعد از شنيدن حرف هاي ايشان : براي سرنگوني جمهوري اسلامي بايد يك ائتلاف عمومي از چپ تا راست ،ايجاد شود ،شوكه شدم ،أن هم از زبان كسي كه خود را كماكان چپ مي داند و از دل جرياني با يك ايئدولوژي ماركسيستي بيرون آمده ،بسيار تعجب برنكيز است . ، آقاي توكلي لطفأ اگر مي توانيد برويد با سازماني كه به صد تيكه آنرا تبديل كرده ايد ، ائتلاف مجدد كنيد ! ،لطفأ برويد با باقي مانده و پراكنده سازمان چريكهاي فدايي خلق مجددأ يكي شود با ديگر احزاب كمونيست پيش كش !

حالا لطفأ بعد از اينكه چريكها را مجددأ با هم متحد كرديد ،برويد ( كمونيستها و چپها ) را با هم متحد كنيد ! و اكر توانستيد يك جلسه و نشست مشترك با هم بگذاريد ، اما نه جلسه و نشستي از جنس نشست اكثريت در كلن آلمان ، حتمأ جلسه و نشست حزب جديد چپ ها (( يا همان اكثريت سابق )) را ديده ايد ؟؟، ملقمه اي از بي برنامه گي و ناشيگري و نهايتأ نتيجه اي به بزرگي هيچ ! دقيقأ هيچ مثل سابق …

كساني كه توانايي اتحادي كوچك حتي در درون سازمان سياسي خودشان ، كه همه ظاهرأ داراي يك فكر و يك أيده هستند را ندارند ! لطفأ دم از همه با هم نزنند ،، چؤن بيش از حد مضحك به نظر مي رسد .

بي اطلاعي مطلق از مجاهدين خلق عمده توانايي هاي مهمانان برنامه نبود ،بلكه عدم تمركز و ناآگهي بر گفته هاي خودشان هم ، يكي ديگر از توانايي هاي آنها بود . مثلا خانم آزاد وقتي برنامه ده ماده ايي خانم رجوي را مي شنود ،مي گويد حرف ها قشنگ است ولي ما بايد به عملكرد سازمان در قبل وبعد از انقلاب توجه كنيم ،نه حرفها و برنامه ها !!!

، و بعد تعدادي به قول خودش كليد واژه را تحويل مي دهد ،، كه اين كليد واژه ها را از دل إسناد سازمان مجاهدين بعد از مدت ها بررسي بدست آورده است !!! عجبا !!

مثلا در مورد واژه جدايي دين از دولت ! اول در ذهن خودش حكومت را مي سازد و بعد بر اساس ذهنيت خودش جدايي دين از دولت را امري غير ممكن مي داند و اعلام مي فرمايد : بايد جدايي دين از حكومت باشد نه جدايي دين از دولت ….

چؤن در ته نظر گاه او ، حكومت ،همانا حكومت هاي شاهنشايي و ولايت فقيه است كه ،جا خوش كرده است ، و چيزي وراي ان را نه مي داند و نه درك مي كند .

، در ذهن او دولت تنها در بدنه يك حكومت معنا مي يابد

. نداشتن تلفن موبايل و اينتر نت ،اوج وقاحت و بلاهت كسي است كه هيچ اطلاعي حتي كوچك از سازماني با اين عريض و طويلي و حضور گسترده در صحنه داخلي ،منطقه اي و بين المللي ندارد .

عدم دسترسي اعضاي سازمان به تلفن و اينترنت فقط از زبان مزدوران شنيدنش مضحك نبود ،ايشان كمدي مضحك انساني مفلوك را به حد علاي خود گسترش دادند ،ديگر كليد واژه اي كه ايشان كشف كردند ، كليد واژه ارتش اسلامي بود !!!! واژه ايي كه هيچ گاه و هيچ وقت در سازمان مجاهدين استفاده نشده است ،كسي نبود به او بگويد استفاده از اين كليد واژه مختص حكومت آخوندي بوده و هست .و نه مجاهدين …

،تا بيشتر موجب آبروريزي خانم ويكتوريا أزاد نشود .

،

توهين فاحشه بودن به زنان مجاهد خلق ، البته ، تنها لايق تيپاي اجتماعي بي هويتي چؤن خود ايشان است . كه به آن نمي پردازم .

تناقض بزرگ ديگر در حرفهاي ايشان ،اينكه خودش از جدا شدگان فاميلش صحبت مي كند ،ولي با اين حال با وقاحت تمام اعلام ميكند ، مجاهدين به كسي اجازه خروج از سازمان را نمي دهند !! عجبا !! حتمأ بستگان ايشان از روي سيم هاي خاردار فرار كرده اند ! و خودشان را به محل أمن اروپا رساندن اند !! و عجيب اين است چرا حالا كه از زندان مجاهدين فرار كرده اند و اين همه مورد ظلم قرار گرفته اند !! چرا فردأ با جمعأ ،شكايتي عليه مجاهدين در كشورهاي اروپايي مطرح و تنظيم نمي كنند . تا سيه رو شود هر كه در او غش باشد .

ايشان ادعا مي كند ميخواهد در مورد تاريخچه و عملكرد مجاهدين در قبل و بعد از انقلاب صحبت كند ،بعد بامانور دادن روي چند تا به قول خود ش ، كليد واژه چؤن ارتش اسلامي ، شهادت و طهارت و يا شرط باور داشتن اسلامي ،به كشف تاريخچه مجاهدين نائل مي شود ،جل الخالق …

. در مورد همچو موجودي چه مي توان بيشتر كفت كه لايقش باشد . فقط براي اطلاع ايشان اضافه مي كنم

در ارتش أزادي بخش و نه ارتش اسلامي كه هيچ جا مورد استفاده قرار نگرفته ، بسياري افراد غير مسلمان و مسيحي ،و كمونيست و حتي خارجي هم وجود داشت ، كه ظاهرأ خانم أزاد از آن هيچ نمي داند .

آقاي إيجابي ديگر شركت كننده در ميز گرد ، مي پرسد : مجاهدين قبل از اعلام هر ائتلاف جديدي ،بايد علت خروج بعضي از أعضاء شورا را از شوراي ملي مقاومت اعلام كنند .

اگر ايشان كمي در حوزه مسائل سياسي دقت مي كردند ،خودشان به جواب مي رسيدند ، ولي ايشان به خودشان تعهد داده اند كه وجب نكرده گز ،كنند . عضويت در سازمان مجاهدين و شورا ملي مقاومت ،يعني كار دائم و حرفه ايي ،و ٢٤ ساعته ، چيزي كه شما حداقل از آن بيخبريد . و بي شك ، شركت در جبهه همبستگي ملي نيز از اين امر مستثني نيست . همين وحشت فعاليت مستمر بر عليه رژيم است كه دست هاي بسياري را براي حضور در جبهه همبستگي مي لرزاند .

البته بهتر بود ايشان براي اينكه به فهم بهتري از ائتلاف برسند خوب بود اول نظري به سرنوشت شوراي ملي سلطنت طلبها كه داري يك فكر و يك رهبر واحد بودند ،مي انداختند ،هرچند ائتلاف سلطنت طلبها نه در پوشش يك حزب بلكه در هئيت يك ائتلاف خودش به اندازي كافي تراژيك كمدي هست ، كساني كه عميقأ به رژيم گذشته اعتقاد دارند و رضا خان هيچ پنج را نيز قبول دارند ولي توانايي ايجاد يك حزب واحد و يا حتي شوراي واحد را ندارند ،بعد مجاهدين را مورد باز خواست قرار مي دهند .

اين روز ها اتفاقأ در سالگرد ترور آقاي قاسم لو رهبر حزب دمكرات كردستان يكي از اين جدا شدگان از شورا هستيم ، اگر چيزي در مورد چگونگي كشته شدن او تاكنون نشنيده ايد مي توانيد با كمي گذاشتن وقت به اطلاعاتي كه در اين خصوص در اينترنت هست ،دسترسي بيابيد . ايشان و حزب مربوطه در دوره اي به اين نتيجه رسيدن و اصرارداشتند براي رسيدن به يك مصالحه با رژيم وارد كفتگو شوند ، انجام اين گونه گفتگوها با رژيم در هر سطحي و با هركسي ،خارج از الزامات وتعهدات عضويت مبني بر نفي تماميت رژيم در شورا بود . لاجرم ايشان به رغم هشدار هاي مسئولين شورا ، به راه پر از توطئه اي رفتند ،كه بهايش جان او و ديگر اعضاي حزب دمكرات كردستان ايران بود . فريبا هشترودي سر از ايران در آورد و با سيستم انجمن نجات رژيم وارد گفتگو شد

متين دفتري و همسرش نيز بر همين مصداق شورا را ترك كرد ند ، اگر شما در اين دوره جدايي چيزي از فعاليتهاي سياسي ايشان شنيديد ، ما هم شنيده ايم !؟

ظاهرأ إيجاب كرده آقاي ايجابي حتي به حرفهاي مطرح شده از سوي خانم رجوي هم گوش نكند ولي اظهار نظر بكند ،

در مورد حقوق مليتها و اقوام ، خانم رجوي بر حق خودمختاري تاكيد كردند ، و به عنوان مثال از طرح جامع خود مختاري كردستان كه ٣٥ سال پيش مورد تصويب شورا قرار گرفت صحبت كردند و آقاي إيجابي مي پرسد : ،چرا خودمختاري فقط براي كردستان و ديگران خير !!؟ ايشان حتي نفهميدند اين مثال ، تنها به عنوان نمونه عملي طرح خودمختاري ديگر مليتها و اقوام مطرح شد ، و نه اينكه خود مختاري تنها مختص كردستان است ،

اين حجم بي اطلاعي از سازماني كه مي خواهند در مورد آن صحبت كنند واقعا حيرت آور است . ولي طبيعتأ اجتناب ناپذير !

ترس و وحشت رژيم از سرنگوني ، ديگر براي كودن ترين افراد درون رژيم هم از روز روشن تر شده است ، اما از طرف ديگر ترس وحشت أينده سياسي نسلي وامانده در در حوزه سياسي ،كه طي چهـل سال گذشته بجز خنجر از پشت زدن به مجاهدين هيچ راهي را نرفته اند نيز قابل درك است .

وضعيت سلطنت طلبهاي فحاش و آلت دست رژيم به رهبري رضا هيچ پنج كه ديگر از حالت تهوه گذشته است .

اعلام فراخوان مجدد طرح هبستگي ملي از سوي مجاهدين ،اوج اقتدار سياسي جرياني را مي رساند كه الزامأ نه براي به دست گرفتن قدرت سياسي بلكه اشتراك مساعي و نزديكي عملي همگان براي سرنگوني هر چه سريعتر رژيم پليد آخوندي و نجات مردم در بند ميهن است .

دستهاي مقاومت بار ديگر براي همبستگي دراز شده است .

اين شمائيد كه با شركتتان در جبهه همبستگي ملي و قبول الزامات حداقلي (جمهوري خواهي و رد تماميت رژيم) در سرنگوني سريعتر رژيم اقدام مي نماييد .

ناصر دريادل

14/07/2018