هنوز هم در این حال و هوا هستیم. از هر ده مقاله و هر ده مصاحبه که در خارج کشور شاهدیم بیش از نیمی از آنها متوجه نیروها، افراد اپوزیسیون و اختلاف دیدگاه ها در خارج از کشور است. گاهی، با تمام احترامی که برای صداقت و وطن دوستی هموطنان مخالف رژیم باید قائل بود، اما آنچنان به «معرکه گیر» های طرفدار رژیم زمان اختصاص داده می شود که باورش سخت است. آنقدر بی ارزش اند که حتی نام شان را اینجا نباید آورد. کارشان شکلک و اداهای بچگانه است. زیرا در اصل بازنده اند و می دانند که مدام دارند می بازند.
بزودی چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی ایران می گذرد. از زمان بروز اصلاح طلبان در ایران، و به نمایندگی سید محمد خاتمی از سوی آنها، رژیم و طرفداران نظام نمایشی خوب را به اجرا گذاشتند و بسیاری از نیروهای مخالف رژیم را در جلوی این نمایش نگاه داشتند. این نیروهای مخالف بجای اینکه توجه خود را به دیگر میدان های مبارزه بدهند بدلیل «جذابیت» این نمایش، سال ها را بیننده ی این نمایش ماندند تا انتهای آنرا ببینند. اکثر مردم ایران نیز همینگونه رفتار کردند. آنها نیز بر این باور بودند که انتهای نمایش نزدیک است و خوش است. امروز جدا می توان گفت که اصلاح طلبانِ «شکست خورده» خوب توانستند دژ مستحکمی جلوی مخالفان رژیم و نظام شوند. دست های خود را باز کردند، سینه های خود گشودند و مردم را دعوت به آرامش و صبر تا رسیدن به نتایج بهتر کردند.
این بهترین راه برای اتلاف انرژی جمع شده در مردم و مبارزان سیاسی بود؛ «امید سازی»، «نگران سازی»، جبهه های نمایشی درست کردن و ترمیم روابط خارجی بویژه با آمریکا و غرب برای ساکت کردن صداهایی که می توانستند در بدست گرفتن قدرت موفق باشند. این نمایش تا به امروز از سال ۱۳۷۶ ادامه دارد و هنوز تئوریسین ها و وعده ساز های مدافع نظام به کار خود مشغولند.
در خارج کشور نیز شرایط نه بطور کامل اما در سطح وسیعی تابع این نمایش رژیم شد. نفوذ نیروهای «اسلامیت« و «مکتبی» و «انقلابی» رژیم به میان اپوزیسیون خارج کشور بسیار با برنامه ی دقیق و هوشیارانه ای روی داد. از سطح دانشگاه ها گرفته، کف خیابان ها و تا نشاندن طرفداران رژیم در سِمت های مدیریت رسانه های فارسی زبان خارج کشور روی داد و امروز می فهمیم که نفوذی های جمهوری اسلامی سر کار بوده اند و هستند. افرادی بسیار کم توشه و زشت گو را به استمرار و تکرار به برنامه های این رسانه ها دعوت کردند و نوعی ناامیدی را در مخاطب آفریدند. منافع مادی، تهدید و استفاده از کج اندیشی های قشری اپوزیسیون خارج کشور از ابزار های تیز رژیم برای ایجاد شکاف در خارج کشور بودند.
اپوزیسیون خارج کشور نیز به نوعی نتوانست نه به تکرنگی و نه یکرنگی برسد. برای خود خط های قرمز بسیاری کشید. خط هایی قرمزی که اگر در درون ایران می بودیم نه تنها خوب که لازم هم می بود و رنگارنگی فضای سیاسی و پلورالیسم و تنوع احزاب را چهارچوب می شد. اما در خارج از کشور اینگونه گوناگونی و رقابت لازم نبود.
«افشاگری» که قوی ترین سلاح اپوزیسیون علیه نظام خونریز و بیرحم جمهوری اسلامی بود، مدلی برای تضعیف و علیه یکدیگر در خارج از کشور نیز شد. غافل از اینکه بسیاری از جدل ها و جدال ها بین «کنشگران سیاسی» ایران جا و زمانش پس از فروپاشی رژیم در داخل ایران است. اپوزیسیون خارج از کشور بسیار اوقات فراموش کرد که «قدرت» او باید برای زمین زدن جمهوری اسلامی باشد و نه برای «رقابت» های سیاسی که فردا در ایران بدان خواهد گروید. زیرا قدرت جمهوری اسلامی با قدرت اپوزیسیون قابل مقایسه نبود. تنها نیرویی که می توانست در برابر جمهوری اسلامی بیاستد نیروی مردم بود که با اپوزیسیون فاصله یافت. آگاهی رسانی و تقویت اندیشه در ایرانیان را بسیاری بخوبی تحقق بخشیدند، اما آنگاه که این کار دارای موضع با «دیگری» شد، به اتلاف انرژی انجامید.
اپوزیسیون با تکرار و سماجت بر خواسته های گروهی و فردی، فراموش کرد میدان کسب قدرت سیاسی در درون و زیر حکومت بسیار با بیرون از حکومت و در تبعید تفاوت دارد. باید گفت هیچ کس از «این نقد» مبری نیست و هر کس که به گذشته کنش سیاسی خود در خارج از کشور بنگرد امروز اشتباهات خود را بهتر می شناسد.
هنوز هم در این حال و هوا هستیم. از هر ده مقاله و هر ده مصاحبه که در خارج کشور شاهدیم بیش از نیمی از آنها متوجه نیروها، افراد اپوزیسیون و اختلاف دیدگاه ها در خارج از کشور است. گاهی، با تمام احترامی که برای صداقت و وطن دوستی هموطنان مخالف رژیم باید قائل بود، اما آنچنان به «معرکه گیر» های طرفدار رژیم زمان اختصاص داده می شود که باورش سخت است. آنقدر بی ارزش اند که حتی نام شان را اینجا نباید آورد. کارشان شکلک و اداهای بچگانه است. زیرا در اصل بازنده اند و می دانند که مدام دارند می بازند.
زمان بر رژیم تنگ تر می شود. رژیم یا به سازش بزرگ زهر می نوشد و یا به جنگ مهلک جان می دهد. بجای ادامه ی روش چند دهه ی گذشته، باید بر تمرکز روی دارایی ها و شدنی ها کار کرد. یکپارچگی در خارج از کشور، امروز جدا برازنده ی اپوزیسیون است.
بر گرفته از سایت نقطه