علم خوبست يا ثروت! محمود نيشابوري


به: مناسبت اول مهر

معلم: حسن، بيا انشايت را بخوان
حسن يا عجله بلند مي شود و خودش را به پاي تخته سياه مي رساند.
سينه را صاف ميكند.
آقا معلم بخوانم
معلم:بخوان
البته بر ما دانش آموزان عزيز واضح و مبرهن است كه علم را دزد مي برد ولي ثروت رانمي تواند ببرد.
پس ما نتيجه مي گيريم علم از ثروت بهتر است.
حاج جسن، همسايه ما تاجر فرش فروش بود خروارها پول داشت، يكشب دزد آمد و همه را برد.
ولي محمد حسين، همسايه ديگرمان، دزد، نتوانست مدرك ديپلمش را بدزد.
علم هميشه همراه آدم است.ما نتيجه مي گيريم علم خوب است و نبايد دنيال ثروت برويم.
ثروت، مال پولدارهاست، مال آخونداست، اين دزدان احمق نمي رند پولهاي اونا را بدزدند، از ديوار مردم فقير مي رند بالا، همه چيز مردمرا بهم مي زنند، چيزي پيدا نميكنند.
آقا معلم: بنشين
كي ميگه ثروت بهتره!
محمد من من كنان با ترس ميگويد:آقا ، اگر راستشو بگم كتك نمي زنيد!
آقا بخدا قسم پولدارها خوبند ، همه احترام ميگذارند، ماشين و خونه خوب، غذاي خوب دارند.
همسايه ما ليسانس داره، الان رفتگره، آدم شريفيه.
آقا معلم:من كلي درس خوندم، مثل شما فقيرم، اگر عقل داشتم مي رفتم مكانيك مي شدم، اما حالا دير شده.
ثروت تو اين مملكت خوبه، هر كس درس بخونه، خوبه، ولي پولدار نميشه، همه پولها مال آخونداست.، بريد خانه ها تون، درس تمام شد، بكسي از حرفاي من چيزي نگيد!