شگفتی، خنده و حس تبدیل مشکلات به آرامش، حتی برای لحظاتی، از ویژگی های بارز یک استندآپ کمدین است که معمولاً توسط یک نفر اجرا میشود. در این نمایش، کمدین با اجرای سریعی از داستانگویی و لطیفه به شوخیهای کوتاه و گذرا و بداههسازیهایی میپردازد. در همه جای دنیا طبق احساس مسئولیت و وظیفه ذاتی، افرادی هنرمند، مسلط و صرفا با هدف یادآوری چالش های جامعه، رضایت و لبخند مخاطب مشغول به این حرفه جذاب هستند.
به عنوان مثال لنی بروس، یکی از تاثیرگذارترین چهرههای استندآپ کمدی است که در برنامههای خود به حساسترین و مورد احترامترین موضوعهای آمریکا حمله میکرد و در واقع با مردم بود، نه علیه مردم! و به همین دلیل هم بارها دستگیر شد و همراهی اش با مردم، منجر به از دست دادن کارش نیز شد! این غیرمسلمان در حقیقت برای مردم اجرا میکرد و هیچ زد و بند سیاسی را تا زمانی که در قید حیات بود نپذیرفت.
اما در ایران! به واسطه دخالت حکومت در همه ابعاد از جمله تفریح، این حرفه به لجنزاری برای جولان دلقکهای حکومتی، یا مزدوران تحت فرمان و تسلط رژیم تبدیل شده است. اشخاصی که به ظاهر برای خنداندن و پرکردن کنداکتور صدا و سیمای میلی به روی صحنه میروند، ولی در باطن هدفی جز انحراف افکار عمومی و پشتیبانی از رژیمی که آن ها را از هر لحاظ ساپورت می کند، ندارند. زد و بندهای سیاسی حلقه جدانشدنی این افراد به شمار می آید.
به عنوان نمونه؛ محمدجوادرضایی و ابوطالب حسینی، دو هنربندی که اولی بدلیل بسیجی بودن و دومی بواسطه دایی کشته شده اش در جنگ به سفارش ناصر جوان، عموی سپاهی رامبدجوان، در برنامه خندوانه به دلقک بازی پرداختند و با سوءاستفاده از احساسات مخاطبین اندک، سعی در شهرت و محبوب شدن و در نهایت نفوذ بین مردم داشتند. هریک به طریقی، خواسته یا ناخواسته و طی اعمال و اظهاراتی کثیف، نقاب از چهره واقعی و ضدمردمی خود برداشتند. از ابراز ارادتِ حسینی به کشتهشدگان جنگ و مدیون بودنش به آنها و تقدیم شادی برنامه هایش به داییاش (رواج علنی خرافهپرستی) که بگذریم، اولی بسیار وقیحانه آرزوی شهادت کرده! و آرزوی بعدیش هم دلقکبازی برای مدافعان حرم ساختگی و تروریستها است و قصد دارد در همان سوریه هم اقامت گزیند! دومی هم که برای سالمرگ شهیدساختگیشان، به شکلی مذهب مآبانه دلقک بازی کرده و به ترویج مردهپرستی و خزعبلات پرداخته است.
حال سوال اینجاست که چرا این دو نفر، هنری را که باید در خدمت مردم، به نفع مردم و برای مردم به کار گیرند، به ضرر ایشان استفاده میکنند؟! چرا مانند لنی بروس برای مردم نیستند!؟ اصولا تفاوت امثال لنی بروس و شارلاتان های هنرمندنما در چیست؟ اولین و دقیقترین پاسخی که به اذهان متبادر می گردد، این است؛ جماعتی که با سفارش و زد و بند قصد شهرت و سوءاستفاده از احساسات مردم را دارند، هرجا که نفعی باشد، همانجا سکنی میگزینند و باصطلاح میچرند! وگرنه این سخنان اراجیفگونه رضایی و عمل کثیف حسینی هیچ توجیه دیگری ندارد. خیانت به مردم در ذات خبیث و وقیح این دو موج میزند.
در واقع پس از دلقکبازی این دو هنربند و رسیدن به شهرت نسبی به وسیله سوءاستفاده از رسانهای که متعلق که به همه است، مرحله بعدی ماموریتشان حمایت از عملیاتهای تروریستی رژیم و کشتهشدگان معلومالحالی مانند حججی و همدانی و … بوده است. بدیهی است که هدفشان مشغول کردن مردم به مردهپرستی و استفاده از حماقت آنها در خنداندن است. مردم را به خندههای تلخ تر از زهر سرگرم می کنند تا حکومت هم به خرابکاریها، ظلمها، کشتارها و اعدامهایش ادامه دهد. اقدامی که برای مردم بدبخت، هیچ آوردهای جز آوارگی ندارد، اما نان این دو هنربند را به طرزی عجیب چرب می کند.
این دو مزدور دلقک مآب به دلیل عمل ضدایرانی و سوءاستفاده از عواطف مردم، می بایست از مردان و زنان کشوری که 40 سال است انتظار آزادی را می کشند، به صورت علنی عذرخواهی نمایند، در غیراینصورت در فردایِ آزادیِ ایران، به شدیدترین عِقاب ها محکوم و توسط همین مردان و زنان محو خواهند شد. پس ای مزدوران! تا زمان دارید، عذرخواهی کنید و از اعمال و رفتارهای غیرانسانی تان اعلام ندامت کنید!
هرکدوم از عکس ها رو صلاح دید کار کنید در خبر. مرسی عزیزم
اینم لینک دلقک بازی حسینی در سالمرگ حججی
http://roshangari.ir/video/54871