احسان مهرابی
با وجود درگیریهای شدید ایران و عربستان سعودی، مقامات جمهوری اسلامی به ادعاها درباره قتل جمال خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول واکنشی نشان ندادهاند. حتی صداوسیما و رسانههای وابسته به سپاه پاسداران نیز برخلاف روال معمول مانور گستردهای بر روی این اتفاق ندادهاند.
جمهوری اسلامی حتی به اندازه آمریکا نیز به این موضوع واکنش نشان نداده است. با وجود اینکه ورود به این بازی قاعدتاً باید برای ایران وسوسهانگیز باشد.
اما با وجود درگیریهای دو کشور، شاید ایران با عربستان سعودی در این موضوع اشتراک دارد که حق قتل مخالفان در هر جای دنیا را برای خود قائل است و از سوی دیگر هیچ حقی برای دخالت دیگر کشورها درباره موضوع حقوق بشر قائل نیست.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی خود اینک درگیر موضوع بازداشت دیپلماتش به اتهام دست داشتن در طرح حمله به نشست سازمان مجاهدین خلق در پاریس است و تمایل ندارد با دخالتش در موضوع جمال خاشقجی، این پرونده و دیگر قتلهای مخالفان در خارج از کشور برجسته شود.
اتفاقی که از نظر برخی از تحلیلگران عجیب به نظر میرسد، چرا که تصور میشد جمهوری اسلامی پس از دادگاه میکونوس به قتل مخالفان در خارج از کشور به دلیل هزینههای سیاسی زیاد آن پایان داده است.
پیش از دادگاه میکونوس، ایران هزینهای جدی برای این اقدامات خود پرداخت نکرده بود.
بیشتر بخوانید:
جمال خاشقجی؛ نمودی از «عربستان بنسلمان»
ترور مخالفان درخارج از کشور از همان سالهای ابتدایی پس از انقلاب ۵۷ دنبال شد. در ابتدا این اقدامات کاملاً رسمی بود و صادق خلخالی ابایی نداشت بگوید برای قتل مقامات حکومت شاه در خارج از کشور هم حکم صادر میکند.
پس از مدتی اما جمهوری اسلامی دیگر مسئولیت این قتلها را نمیپذیرفت. هر چند هدف ترورهای خارج از کشور اکثراً چهرههای سیاسی و تشکیلاتی مخالف حکومت بودند اما در این میان گروهی از هنرمندان نیز هدف قرار گرفتند.
جمهوری اسلامی علاوه بر برخورد با نویسندگان و روزنامهنگاران در داخل کشور و اجرای پروژه قتلهای زنجیرهای درباره آنان، قتل نویسندگان و هنرمندان در خارج از کشور را نیز در برنامه خود داشت.
فریدون فرخزاد از جمله قربانیان این قتلها بود که به خاطر برنامههای طنز خود علیه حکومت شهرت داشت.
بیژن فاضلی، فرزند رضا فاضلی هنرپیشه و مدیر یک موسسه ویدئویی، از جمله دیگر قربانیان این قتلها بود که گفته میشد بمبگذاری منجر به قتل او در واقع برای ترور پدرش طرحی شده بود.
بر اساس روایتها، ابوالقاسم مصباحی شاهد دادگاه میکونوس که از نیروهای سابق وزارت اطلاعات ایران بود نیز در شهادت خود از برنامه قتل هادی خرسندی سخن گفته بود.
با این تفاسیر شاید مانور دادن جمهوری اسلامی بر روی موضوع جمال خاشقجی یادآور موضوع ترورهای مخالفان حکومت در خارج از کشور باشد. در این میان طرف مقابل ماجرا نیز برای ایران اهمیتی ندارد.
بیشتر بخوانید:
چرا جمال خاشقجی احتمالا کشته شده است؟
دلیل واکنش جدی جمهوری اسلامی در مقابل اعدام شیخ نمر النمر، روحانی شیعه عربستانی، یا موضوعات مشابه اهمیت سیاسی حمایت از شیعیان یا همان موضوع «عمق استراتژیک» است، اما چهرهای چون جمال خاشقجی به لحاظ سیاسی اهمیتی برای ایران ندارد.
طرف دیگر ماجرا یعنی ترکیه نیز شاید برای ایران تفاوت چندانی با عربستان سعودی ندارد. از نظر مقامات جمهوری اسلامی، ترکیه با پیگیری این موضوع به جز بحث غرور ملی و اقتدار سیاسی ممکن است به دنبال تحقیر عربستان و گرفتن دست بالاتر در منطقه باشد. هر چند مقامات تهران در مدل تحلیلی خود امکان امتیازگیری ترکیه از عربستان را نیز منتفی نمیدانند.
همه این دلایل باعث میشود که مقامات ایران وارد این بازی وسوسهانگیز نشوند و چه بسا بر اساس مدل نمکگیر کردن، به مقامات عربستان سعودی پیغام دهند که «جوانمردی» کرده و با وجود اختلاف با ریاض، با غرب برای زیر فشار قرار دادن این کشور همراه نشدهاند.