ساعت 10 صبح, 13 آبان سال 1358 سفارت امریکا در تهران توسط تعدادی دانشجو ( گویا کمتر از 500 نفر) با نام ” دانشجویان خط امام” اشغال شد.طبق اخبار و اسنادی که علنی شده است دانشجویان قفل و زنجیرهای در سفارت امریکا در تهران را با آهنبر بریدند و با شکستن در به راحتی به حیاط سفارت وارد شدند، و به حریم دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا تجاوز نمودند. سفارت در عرض سه ساعت بهطور کامل به اشغال آنان درآمد. از دانشجویان اشغال کننده که خود را” اعضای کمیته مرکزی تسخیر سفارت امریکا” مینامیدند از جمله: عباس عبدی, سعید حجاریان, محمدرضا خاتمی , معصومه ابتکار و تعدادی دیگر بودند . این دانشجویان خط امامی که معرف حضور همگان است 444 روز دیپلماتهای امریکایی را در گروگان داشتند. جدا از تفسیرها و هیجانات آن روزگار, اما خمینی این اشغالگری را با عباراتی چون: انقلابی فراتر از انقلاب اول , مسئله، باز انقلاب است. یک انقلابِ بزرگتر از انقلاب اول و… در مصاحبه هایش علنی عنوان می کرد.
در نگاهی به این عبارات خمینی و با توجه به عملکرد 40 ساله حاکمیت ولایت فقیه بایقین میتوان گفت که فهم خمینی فراتر از آن عبارات نمی شد.او نه انقلابی بود و نه فهم انقلابیگری داشت. برای انقلابی بودن چه بهایی پرداخت کرده بود؟. خمینی سابقه 15 خرداد 42 را با خود یدک می کشید .ماجرا این بود که بموجب مصوبه قنونهای ایالتی و ولایتی در اولین دوره مجلس شورای ملی از جمله به زنان حق رای داده می شد. در اعتراض به این مصوبه خمینی در عاشورای سال 1342 سخنرانی کرد و از جمله گفت: “… من به شما ( اعلیحضرت) نصیحت می کنم… مگر با رفتن چند زن به مجلس مملکت مترقی میشود و… . ”
منظور از ذکر بخش بسیار کوچکی از ماهیت خمینی اینکه با اشغال سفارت امریکا, خمینی اصل ماهیتش را به نمایش گذاشت. اصلی که بر اسااس آن تروریسم حکومتی ولایت فقیه بنیانگذاری شد. از همین تروریسم حکومتی بود که تروریسم نیابتی متولد شد که در مراحل بعدی به تروریسم مذهبی داعش و امثالهم بالغ شد.
تروریسم نیابتی خمینی ساخته البته مطلوب استعمار و مماشات هم شد بطوریکه ازتمامی عملکرهای تروریستی نیابتی دستگاه ولایت فقیه چشم پوشی می شد. بهمین جهت ماشین تروریسم مذهبی خمینی با بنزین استعمار و مماشات, درواقع سوختگیری می شد. به موازات همین پشتیبانیهای آشکار و پنهان سیاست غالب جهانی, تمامی افشاگریهای مقاومت با اسناد و اخبار موثق نادیده گرفته می شد.
به نظر نگارنده رژیم وقتی احساس اطمینان بالایی به مماشات داشت جنایات تروریسی خود را نیابتی انجام می داد ولو اینکه مهره های رژیم نوعی اعتراف هم می داشتند. بطور مثال انفجار تروریستی بزرگ لبنان (در روز اول آبان ۱۳۶۲برابر با ۲۳اکتبر سال ۱۹۸۳) که خیلی هم تلفات داشت, رسانه های رژیم از قول رفیقدوست مهره مرتجع” بنیاد مستضعفان” علنی نوشتند:”… هم تی.ان.تی و هم ایدئولوژیِ انفجاری که ۴۰۰افسر و سرباز آمریکایی را در مقر فرماندهی تفنگداران آمریکا در بیروت به جهنّم فرستاد، از ایران رفته بود”. (روزنامه حکومتی رسالت- ۳۰تیر ۱۳۶۶ -۲۰ژوییه ۱۹۸۷ )
بدینترتیب انفجار تروریستی نیابتی 35 سال پیش رارفیق دوست 4 سال بعد, از طرف حکومت ولایت فقیه و با اطمینان به سازشکاری مماشات گران خائن آشکارا به نمایش گذاشت. با این اعتراف تروریسم حکومتی ولایت فقیه از زبان این مهره ولایت فقیه در تاریخ ایران و جهان ثبت گردید.
اما همین حکومت اگر کمی احساس مثبت نسبت به مماشاتگران نداشت مستقیم وارد می شد . علتش هم اطمینان به باجگیری از طرف حسابهای مماشاتگر بود.
با این روشها, ارتجاع از آنجا که هرگز تحلیل اصولی و دقیق از شراط مشخص نداشته است همان ماشین خمینی را اخیرا و بطور آزمایشی در آلبانی, امریکا , اروپا و اسکاندیناوی, با مقداری از بنزین خودش راه انداخت.همین ماشین در مرحله ورود به اتریش که مرکز امن تروریسم دولتی ایران به حساب می آمد توسط نیروهای امنیتی چند کشور از حرکت بازماند. سرنشینان ماشین بدام افتادند که نقطه عطف مهمی در تاریخ تروریسم دولتی ولایت فقیه به شمار می آید. چون ورق لاپوشانی این جنایت سوخت و ورق جدیدی در تاریخ اعمال تروریستی حکومت ایران باز شد. بعد از اشغال سفارت امریکا در تهران این اولین بار است که تروریسم حکومتی ایران,رسانه ای شد و حقوقدانها آن را بسیار مهم دانستند:
“… قبل از هر چیز آنچه که جالب است این است که برای اولین بار است که تروریسم دولتی در سطح حقوقی بررسی می شود که این بسیار مهم است و عواقب حقوقی فوق العاده ای بدنبال خواهد داشت… “.( پرفسور اریک داوید, استاد حقوق جنایی بین المللی از بلژیک در جلسه مقاومت ایران در بروکسل به تاریخ 4 اکتبر 2018)” .
بنابراین و باتوجه به شرایط جدید بین المللی و لو رفتن طرحهای مختلف تروریسم حکومتی اخیر رژیم جمهوری اسلامی ایران, مخصوصا بعد از دستگیری اسدالله اسدی دیپلمات تروریست آن رژیم در اروپا, مهره های نظامی و روحانی ولایت فقیه تقریبا 4 ماه بعدش, پریشان حالی خودشان را این چنین به نمایش می گذارند. ازجمله: ” … کشورهای منطقه با موشکهای ایرانی ویران خواهند شد… تنها در فاصله سی دقیقه تمام مسیرهای هوایی و دریایی کشورهای خلیجفارس در شلیک موشک ما منهدم خواهد شد و همه راهها قطع میشه… اگر بنا شد ایران تصمیم بگیرد یک قطره نفت منطقه خارج نشود به فاصله یک ساعت و نیم همه کشورهای حاشیه خلیجفارس نابود خواهند شد. به فاصله یک ساعت هم دو کشور بزرگ امارات و عربستان نابود خواهند شد و … .”( علم الهدی نماز جمعه11 آبان 97) ویا “… پایگاه های العدید و ظفره کمتر از ۳۰۰ کیلومتر و پایگاه قندهار ۴۰۰ کیلومتر با ما فاصله دارند. این پایگاهها گوشت زیر دندان ما هستند و تکان بخورند آنها را میزنیم… . “(امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوا فضای سپاه روز چهارشنبه ۲۱ نوامبر ۲۰۱۸)
با بیانات خلاف عرف دیپلماتیک جهانی فوق, جواب تروریسم نیابتی حکومت ایران از قول رفیق دوست به حرفهای تروریسم حکومتی ایران از قول علم الهدی ها این چنین وصل میشود.
اگر واقع بینانه هم نگاه کنیم اشغال سفارت امریکا بمثابه نمود عینی تروریسم حکومتی نهایتا با تروریسم حکومتی ولایت فقیه در گردهمایی امسال مقاومت ایران در پاریس, و دیگر طرحهای تروریسم حکومت ایران در آلبانی, امریکا و اخیرا هم در دانمارک پیوند می خورد. معنی این تداوم تروریسم رژیم ایران, اینکه از زمان حاکمیت ولایت فقیهی خمینی, تروریسم کماکان ادامه یافته است . حالا بعد از 40 سال به این واقعیت شوم اعتراف میشود:
“… ترور مخالفان سیاسی ایرانی به اندازه عمر رژیم ایران سابقه داشته است. از آن زمان عوامل و دست نشاندگان رژیم ایران کارزاری از قتلهای سیاسی در اروپا و آفریقای شمالی و سراسر خاورمیانه را آغاز کردند.
رفتار بدخواهانه رژیم ایران تنها یک کشور را هدف قرار نداده بلکه همه ما را هدف قرار میدهند… . ( نیکی هیلی نماینده آمریکا در شورای امنیت دوشنبه ۲۸آبان ۹۷،)
با این پیوند البته ماشین تروریسم رژیم ایران وقتی با سرنشینی دیپلمات رسمی دولت ایران پنجر میشود دیگر امکان تعمیر نیست بلکه با گسترش اعتصابات سازمانیافته در داخل نوید سرنگونی و از هم گسستگی ماشین تروریسم کلیت حکومت ولایت فقیه را در کوتاهترین زمان ممکن شاهد خواهیم بود. با این تاکید که:
“اتخاذ یک سیاست قاطع در مقابل فاشیسم دینی حاکم بر ایران الزام اجتنابناپذیر مقابله با تروریسم دولتی است. ازاینرو مقاومت ایران خواهان نامگذاری وزارت اطلاعات آخوندها بهعنوان یک موجودیت تروریستی و محاکمه عوامل و دیپلماتهای رژیم است که مسئولیت مستقیم توطئههای تروریستی در آلبانی، فرانسه، آمریکا و دانمارک ( به ترتیب در مارس، ژوئن، اوت و سپتامبر ۲۰۱۸) را به عهده دارد. دیپلومات-تروریستها و مأموران و مزدوران رژیم آخوندی باید محاکمه و مجازات شوند”( دبیرخانه شورایملی مقاومت29 آبان1397).
برچسبهاتروریسم نیابتی – تروریسم حکومتی هادی محسنی