روز سوم مرداد سال 1360 رادیو صدای مجاهد بر روی موج کوتاه و با صدای انگیزاننده آقای مسعود کلانی شروع بکار کرد. خبر دهن به دهن به یاران مقاومت رسید که از میان هزاران پارازیت شنیده می شد: صدای مجاهد, صدای خروش خلق, صدای انقلاب نوین مردم ایران… .
ارتقاء یک جنبش در امور مختلف از جمله نوع و چگونگی پیام رسانی به عوامل مختلفی بستگی دارد که شاید نتوان میزان تاثیر گذاری آن را آنهم در شرایط اختناق بدرستی ارزیابی و اندازه گیری کرد. مخصوصا فهم اینکه این صدا که از میان هزاران پارازیت ملایی, پخش میشود چگونه پیامش را به جویندگان و رهروان انقلاب نوین ایران می رساند. آیا به جایی خواهد رسید؟ آیا توان مقابله با ایلغار ارتجاع و استعمار حامیش را خواهد داشت ؟. رژیم خمینی که مقر رادیو مجاهد را توپ باران می کند, جابجایی قطعات بر روی دوش تعدادی رزمنده در میان سنگ و طوفان چه دستاوردی خواهد داشت.؟ و سوالاتی دیگر.
روزی از محمد آقا بنیانگذار کبیر سازمان مجاهدین خلق سئوال می کنند : فکر میکنی با کاری که شروع کردی با این قدرت بزرگ رژیم و دربار و با این همه حمایتها که از آن میشود با چند نفر میشود کاری کرد؟. گویا محمد آقا با صلابت خاص خودش و با اندکی تفکر, چیزی برداشته و به آرامی به لیوانی می کوبد. بدنبال آن می گوید طبق علم فیزیک این صدا تا کهکشان خواهد رفت و… ( قریب به مضمون).
این تفکر, صلاحیت یک رهبر مقاومت را به اثبات می رساند که حاصل آن پایداری و تداوم راه تا کهکشانها است که امروز شاگردانش با صلابت و هدایت آن والا مقام به چنین مرتبتی رسیده اند که به نمایندگی از آنها مسعود رجوی با تشکیل شورایملی مقاومت ایران و نفی رهبری ارتجاعی خمینی, انقلاب نوین خلق ایران را نوید داد. در ارتقای همین مسیر مقاومت ایران در تعادل قوا, شرایط دوران فعلی را به منصه ظهور رساند که در آن مماشات مغلوب و کلیت رژیم غرق در بحران شد. در بوجود آمدن همین تعادل قوا, دو جمله تاریخی : ” کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من” و ” می توان و باید” را نمیتوان نادیده گرفت. از آن دوجمله است است استقلال مالی که تبلورش همین همیاریهاست جریان می یابد. از آن دو جمله است که پایداری تا پیروزی واقعی میشود که تبلورش هجرت بزرگ از عراق و تشکیل و عملیاتی شدن کانونهای شورشی در داخل ایران است .
اولین همیاری که در سال 1385 اعلام گردید نقطه بلوغ کمکهای مالی به سازمان بود. روند بلوغ همیاریها داستانهای شگفت انگیز و آموزشهای مبارزاتی عظیمی دارد که قلم و صلاجیت نگارنده عاجز از بیان همگی آنهاست. یکی از همیاران امسال گفت اولین خاطره ام در زمینه کمک مالی به سازمان به سال 60 برمیگردد که دختر جوانی در آن شرایط سخت بلیط اتوبوسی را در اختیار چند رزمنده گذاشت که جابجا شوند . آن دختر بهمین خاطر دستگیر و دو سال و نیم زیر شکنجه و اعدام بود. از دیگر نشانه های فراموش نشدنی این پیکار همیاری, اعدام شهید صادق, غلامرضا خسروی بود که دلیل اصلی اعدامش همیاری و کمک مالی او به سیمای آزادی بود. روانش شاد که رهروان زیادی در همین امتداد خلق شده اند.
اوج بلوغ و کمال همیاریها نیز همیاری 9, 10 و 11 آذر امسال بود. در همیاری امسال هم همیاران و عاشقان به مقاومت برای آزادی, زیباترین گلها را زدند و کاشتند. آنها زیباترین فرهنگ مقاومت را به نمایش گذاشتند.
همیار عاشقی از کرج کلبپی را به سیمای آزادی ارسال کرده بود با اعلام اینکه توان ملی ام همین 50هزار تومان است. یک کانون شورشی با فیلم ارسالیش گفت توان مالی نداریم ولی قول میدهیم که بیشتر تراکت و تبلیغات علیه رژیم به در و دیوارها بچسبانیم . و خیلی پیامهای انگیزاننده دیگر.
آیا این نوع عواطف و احساسات انقلابی در همیاریها با پیشرفته ترین تکنولوژیها قابل محاسبه و ارزش گذاری میشود؟ هرگز. مگر به صداقت و فدا میشود قیمت گذاشت. رقم و عدد در این نوع صداقتها گم میشود و راهش را وصل می کند به پیام تاثیر گذارمادر قهرمانی که روز اول همیاری امسال گفت خانه ام را از وسط شهر به حاشیه انتقال دادم و آنچه ماند را شاخه گلی تقدیم همیاری میکنم. این مادر با هجرت سمبلیکش خود را با هجرت یزرگ فرزنذان رزمنده اش از رزمگاه لیبرتی به آلبانی و دیگر نقاط جهان پیوند می زند و درس مقاومت برای آزادی را ارتقا می دهد.
یک مهمان گرانقدر همیاری در سیمای آزادی به حق گفت این همیاری, رژه اعتماد است. چه جمله وزین و پر معنایی. آخر, خمینی که بکمک استعمار رهبری انقلاب را دزدید و دست به انواع خیانت و جنایت زد به بالاترین عنصر انسانی یعنی همین اعتماد خنجر زد, قلب اش را شکافت و خونین و مجروح در سراسر میهن به حال خود گذاشت.او و دارودسته اش, او و حامیان خیانتکار استعماریش نمی دانستند که مقاومتی از میان این جویبار خونین و سراسری ایران برخاسته و عزم کرده است که دست به باز سازی اعتماد به یغما زده بزند. این همیاریها از جمله نمودهای همین باز سازیهای اعتماد خلقهای ایران زمین است.
آری همیاری امسال و اوج گیری قیامهای سازمانیافته در داخل با کانونهای شورشی و با یاری کارگران و زحمتکشان قشرهای مختلف کشور , پایه های این اعتماد مجروح را باز سازی می کنند. بهمین دلیل است که همیاری امسال مثل گردهمایی عظیم تیر ماه اخیر در ویلپنت پاریس با نام کهکشان قیام به اوج می رسد.
آری همیاری امسال به محمد اقا پیام می دهد که صدای جرینگ لیوانش در سال 1344 که گفته بود به کهکشان می رسد , درواقع رسید و کهکشان قیام امسال به همیاری قیام امسال پیوند زده شد و اثبات گردید که سیمای آزادی چراغ راهنمای قیام تا سرنگونی است.
آری همیاری امسال آزمون بزرگ تاریخ مقاومت ایران بود. سالی که آماده باش قیام برای سرنگونی هم اعلام شده است. لذا:
” برگزاری بیست و سومین همیاری ملی فراز دیگری برتارک حماسههای پیشین و کهکشان درخشان دیگری از عزم و آماده باش هموطنانمان برای قیام و آزادی است. که علاوه بر کمکهای مالی بسیار ارزشمندی که به تلویزیون ملی ایران اهدا شد.
اوج آگاهی و عواطف سرشار هموطنانمان نسبت به مجاهدین و ارتش آزادی و کانونهای شورشی، سراپای دشمن ضد بشری را لرزاند.. .”. ( پیام رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی به همیاری 23, 23 آذر 97)