آخوندهای ضد ایرانی حاکم برمیهن، برای ادامه بقای حکومت ننگین خویش، تاتوانستند مردم را به گلوله بستند، شکنجه کردند ودرزندانها قتل وعام نمودند.آنها جوانان را به سمت اعتیاد وفحشاء کشاندند ودرگرداب فساد وناامیدی غرق ساختند. برغم همه این تشبثات قیام وخیزش ادامه یافت.
مذبوحانه کوشیدند شعارها وحرکات را درکنترل خویش داشته باشند وازهم بستگی اقشاربپاخاسته بایکدیگرجلوگیری کنند. هزینه اتحاد وهمبستگی را به اضعاف بالابردند.بی فایده بود و افاقه نکرد!
به مجموعه دلایل درهفته ها وماههایی که گذشت ورق کاملا برگشت. بخصوص ایستادگی بی مانند کارگران نیشکر هفته تپه وفولاد اهواز که همچنان ادامه دارد، اثراتی برجای گذاشت و حاکمان را آچمزکرد وگیج وحیران ساخت. هرروزکه گذشت شعارهای کارگران رادیکالتر وفریاد ها رساترشد.
“ماکاوه آهنگریم، تن به ستم نمیدهیم” بهشون بگیم بی پرده ما کارگریم نه برده“ “
بادرک دوران ومرحله انقلاب، کارگران خروشیدند که اهواز شده فلسطین مردم چرا نشستین!
“نصرمن اله وفتح القریب ، مرگ براین دولت مردم فریب.”” نه تهدید نه زندان دیگه فایده نداره “
مقاومت وایستادگی آنها تاپای جان، جامعه را تکان داد. البرکامو یک بارگفته بود
“همواره زمانی فرا میرسد که باید میان تماشاگر بودن و عمل کردن، یکی را انتخاب کرد
این معیار انسان بودن است“
مردم آزاده وشریف ودرعین حال درغل وزنجیر ایران پاسخ گفتند. واین چنین است که همبستگی واتحاد درشعار ودرعمل، جامه اجرایی به تن کرد. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه،از اعتصاب و تجمعات و تظاهرات کارگران فولاد اهواز و نیشکر هفت تپه حمایت کردند وخواهان آزادی معلمان، کارگران ودانشجویان زندانی شدند.
به مناسبت روزدانشجو، بیانیهی شورای صنفی دانشگاههای کشور توسط دانشجویان دانشکدهی هنر دانشگاه هنر و معماری در همبستگی با کارگران، معلمان و رانندگان قرائت شد.
بازار اهواز در تصرف کارگران کارد به استخوان رسیده در سی امین روز اعتصاب با شعار آخوند شکن دانشجو کارگر اتحاد اتحاد به لرزه درآمد.
همسنگرباکارگران ومعلمان درروز17 آذردردانشگاه سمنان، دانشجویی غرید و فریاد زد”
وقتی که هیچ تریبونی وجود نداره تا مردم بتونن حرفشون رو بزنن، جنبش دانشجویی باید صدای اقشار ضعیف باشه، باید صدای هفتتپه باشه، باید صدای اسماعیل بخشی باشه…”
دردانشگاه هنردانشگاه تهران درروز16 آذردانشجویان درحین رژه وپا کوبیدن ، بصورت جمعی شعاردادند: ” یک ، دو، سه ، نان… یک ، دو ، سه ، کار… یک ، دو، سه ، آزادی…”
امروز- 18 آذر- دانشجویان دردانشگاه تهران فریاد زدند از هفت تپه تا فولاد کارگر دانشجو اتحاد اتحاد. اسماعیل را گرفتند ماهمه بخشی هستیم. معلمان طی بیانیه ای ازکارگرودانشجوحمایت کردند .
ختم کلام اینکه، کارگران، بازاریان، معلمان، دانشجویان، کشاورزان وسایراقشاربپاخاسته درعمل روزمره به این نتیجه رسیده اند که بقول انقلابی فراموشی ناپذیرمعاصرچه گوارا، هیچ همزیستی مسالمت آمیزی بین یک گرگ ویک گوسفند امکان ندارد. گذرزمان ورنج وشکنج فرزندان رشید این خلق ستمدیده ، ایران وایرانی را متحدتروهمبسته ترازهمیشه رودرروی آخوندهای غارتگرووطن برباد ده قرارداده است. خون پاک شهیدان بخون خفته درجای جای میهن دررگ وپوست اقشاربپاخاسته به جریان افتاده است ودرد مشترک را فریاد میزنند. فریاد خلایق به آسمان است که زیربارستم نمی کنیم زندگی ، جان فدامیکنیم درره آزادگی.
ریسجمهورفقید امریکا، آبراهام لینکلن، لغوکننده قانون بربریت برده داری درجایی گفته بود:
“مردم حق دارند در هرکجای دنیا که باشند در برابر حکومتی که نمیخواهند، بپا خیزند و آنرا به زیر کشند تا حاکمیتی که خود را لایق آن میدانند برپا کنند. این «حق» تنها نیرویی است که میتواند همه جهان را آزاد کند” برای مردم ایران، زمان زمان برخاستن است. باتمام قوا درهرکجای جهان که هستیم به یاری کارگران، دانشجویان، معلمان، مال غارت شدگان، کشاورزان و سایراقشارستمدیده ایران بپاخیزیم.
محمد قرایی- سوئد
آذرماه نود وهفت