برنامه امنیتی “۲۰:۳۰” با بخش اعترافهای تلویزیونی چند زندانی که در رابطه با اعتراضات کارگری در خوزستان دستگیر شده بودند این گونه بیان کرد که جنبش کارگری ایران از خارج از ایران و توسط “جریانهای مارکسیستی و تجزیهطلب” هدایت میشود.
سپیده قلیان، فعال مدنی و اسماعیل بخشی، فعال کارگری در برنامه ۲۰:۳۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی
برنامه “۲۰:۳۰” در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که مستندهای تبلیغات سیاسی برای بخش امنیتی تولید میکند و به پخش اعترافهای اجباری زندانیهای سیاسی شهرت دارد، با پخش گزارشی به نام “طراحی سوخته” به سراغ اعتراضات کارگری و صنفی در ایران رفت.
این گزارش که شنبه شب ۲۹ دی/۱۹ ژانویه پخش شد به ادعای خودش سعی کرده که به “پشت پرده” تجمعات خیابانی در دوره دی ۹۶ تا دی ۹۷ بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد: “طراحان اصلی به دنبال چه بوده و به دنبال چه هستند؟”
“۲۰:۳۰” اعترافهای اجباری اسماعیل بخشی، نماینده کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، علی نجاتی، رئیس پیشین و عضو سندیکای کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، سپیده قلیان، فعال مدنی را پخش کرد که در آن این افراد گزارههایی را که به سبک این برنامه از طرف امنیتیهای جمهوری اسلامی دیکته میشود، بیان کردند.
سپیده قلیان بلافاصله در شبکه توییتر به مستند واکنش نشان داد و گفت که اعترافها اجباری و تحت شکنجه بوده است:
کتمان مداوم شکنجه اسماعیل بخشی
کتمان موضوع شکنجه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، بخشی از مستند بود. اسماعیل بخشی پس از بازداشت نوشت که در دوران بازداشت «تا سرحد مرگ» شکنجه شده است. وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی به همراه کمیسیون امنیت ملی مجلس هماهنگ با هم شکنجه او را «تکذیب» کردند. گزارش “۲۰:۳۰” هم با استناد به وزیر اطلاعات، مقامات قوه قضاییه و دولت گفت که موضوع شکنجه دروغ است.
بیان موضوع شکنجه در زمان بازداشت توسط اسماعیل بخشی موجی حمایتی را آغاز کرد. زندانیان سیاسی با بیان اینکه “من هم شکنجه شدم” به روایت داستانهای خود از شکنجه و خشونتهایی که در زندانهای جمهوری اسلامی دیده بودند پرداختند.
سپیده قلیان هم که همراه با کارگران هفتتپه دستگیر شده بود از شکنجه خودش نوشت. همزمان عسل محمدی، فعال اجتماعی که در زندان اطلاعات اهواز به همراه قلیان و بخشی بازداشت بوده، شکنجه اسماعیل بخشی و اعمال فشار در حین بازجویی بر سپیده قلیان را تأیید کرد.
کتمان شکنجه از سوی مقامات حکومتی و فشار سیستمی برای خفه کردن صدای فعالان به حدی بود که سپیده قلیان ده روز پیش در حساب کاربری خود در توییتر نوشته که بازجو او را تهدید کرده که “اگر بیرون بروی و دهانت را باز کنی همین ادعاها و اعترافهای اجباری تو و اسماعیل بخشی را را در اخبار ۲۰:۳۰ هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد.”
قلیان پس از پخش گزارش شب ۲۹ دی صدا او سیما نوشت: “این تصاویری که از من پخش شد گواه دیگری در اثبات حرفهایم مبنی بر شکنجه شدن در طول مدت بازداشتم بود. جدیتر از قبل به پیگیری شکنجه شدنم خواهم پرداخت و حالا که اعترافهایم پخش شد خواهان علنی برگزار شدن دادگاهم هستم.”
چند ساعت بعد سپیده قلیان بنا به پیامی که در شبکههای اجتماعی خودش منتشر کرد، مجدد بازداشت شد. مشخص نیست این بار کدام نهاد امنیتی او را دستگیر کرده است.
دروغپردازیهای مستندی امنیتی
“۲۰:۳۰” به اسماعیل بخشی، علی نجاتی و سپیده قلیان لقب “لیدر” اعتراضات کارگری را داد و سپس این فعالان هریک با بیان نام و ارتباطات خود اعتراف اجباری کردند که به شخصیتهایی در خارج از کشور که به گفته کارگردانهای این برنامه گروههای “تروریستی” هستند ارتباط دارند.
بستهبندی امنیتی مستند این بود که این زندانیهای سیاسی به “جریانهای مارکسیستی، تجزیهطلب” مرتبط هستند. تم کلی این بود که مارکسیستهای خارج از کشور از این کارگران و فعالان صنفی استفاده کردهاند تا به دستور دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، رژیم جمهوری اسلامی را “براندازی” کنند.
حساسیت ویژه گزارش به موضوع ارتباطات این فعالان صنفی و کارگری با اشخاصی در خارج از کشور بود و یک فلوچارت آنها را به نامهایی مانند شادیار عمرانی، بهرنگ زندی و علیرضا عسگری وصل میکرد که همه از روزنامهنگاران و یا فعالان چپ ایرانی هستند که تحت فشارهای امنیتی، ایران را ترک کردهاند. با آوردن هر نام از هر شخص یا رسانه، برچسبهای امنیتی مربوط به آن شخص یا رسانه هم بیان میشد: مثلا رسانه لیبرال برانداز، یا فردی وابسته به گروه “تروریستی” کمونیست کارگری.
شادیار عمرانی در مورد این مستند در بیانیهای که به “زمانه” فرستاده، گفته است:
“جمهوری اسلامی ایران با تمام نیرو و سیستم امنیتی خود برای تخریب جنبشی پیشرو که امروز در مسیر حقطلبی گام برمیدارد، ویدئویی تهیه کرده است که ملغمهای از نامها، گرایشات فکری، چهرههای رسانهای، احزاب، اپوزسیون راست و چپ بیربط و حتی در تضاد با یکدیگر است، تا به مخاطب خود بقبولاند که آنچه در تصاویر کارگران بازداشت شده و اعترافات اجباریشان میبینند، آثار شدید شکنجه و ارعاب نیست.”
بهرنگ زندی هم که نام او در مستند آورده شده میگوید که به عنوان یک روزنامهنگار مستقل و “بر اساس مقتضیات حرفهای” اعتراضات کارگری چه در هفتتپه و چه در هر جای ایران اطلاع رسانی کرده است.
زندی در ادامه میگوید:
“در ایران گردش آزادانه اطلاعات ناقص است و به خصوص موضوعاتی از این دست با دیوار سانسور مواجه میشود. مشاهده و لمس حقوقهای معوقه، بیمههای پرداخت نشده، بلاتکلیف کردن کارگران مجتمع کشت و صنعت هفتتپه در مساله واگذاری به بخش خصوصی، چپاول دسترنج کارگران، نداشتن حق تشکلهای مستقل کارگری در کنار صدها مشکلات و مسائل دیگر در زندگی کارگران به چشم تیزبینی نیاز ندارد و من هم کاری جز انعکاس این اتفاقات، مشکلات و دردها انجام ندادهام.”
کارگردانهای امنیتی “۲۰:۳۰” همچنین تداوم اعتراضهای کارگری در خوزستان و اینکه کارگران هفتتپه از کارگران بازداشتی گروه ملی فولاد ایران در اهواز حمایت کردهاند را هم گردن خارجیها انداختند.
کاربران شبکههای اجتماعی به ارتباطدهی کارگران ایران به خارجیها به ویژه واکنش نشان دادند. مرضیه امیری در رابطه نوشت:
بهرنگ زندی معتقد است که مستند “طراحی سوخته” برای ارعاب روزنامهنگاران خارج از کشور هم هست:
“جمهوری اسلامی در تلاش است با ساختن مستندهایی از این دست و جا دادن روزنامهنگارانی که در خارج از کشور کار میکنند به عنوان عوامل سرویسهای بیگانه و جاسوس این رعب و وحشتی را که در داخل ایجاد کرده بر آنها هم تحمیل کند.”
مستند “طراحی سوخته” برنامهای برای سرکوب نیروهای چپ داخل ایران هم هست. گروه دیگری که در این مستند از آنها نام آورده شد، نویسندگان نشریه گام هستند. گام در ایران و در فضای مجازی منتشر میشود و به مطالبات صنفی کارگران توجه دارد.
امیر امیرقلی، امیرحسین محمدیفرد و ساناز الهیاری، از اعضا و نویسندگان نشریه گام، هفته گذشته در ایران بازداشت و روانه زندان شدند. هنوز هیچ کدام از این زندانیان با خانوادههای خود تماس نگرفتهاند و اتهامهای مطرح شده علیه آنها هم مشخص نیست.
در پایان برنامه عنوان شد که آمریکاییها از دی ماه ۹۶ تا دی ماه ۹۷ تلاش کردند با اجرای پروژههای با محوریت اقتصادی براندازی را جا بیاندازند اما شکست خوردند. برنامه با این گزاره به پایان رسید که آمریکاییها بنا دارند این پروژه “ناکام” را برای بهار و تابستان ۱۳۹۸ ادامه دهند.
یک کاربر شبکههای اجتماعی با نام “نوبادی” در این مورد نوشت: “به هر حیلهای متوسل شدهاند تا جریان چپ را به آمریکا پیوند بزنند و حرکات اعتراضی احتمالی بهار و تابستان ۹۸ را (آنطور که در پایان مستند گفته شد)از حالا شکست خورده بدانند. و البته کیست که نداند این برنامههای فرهنگی مقدمه یک سرکوب بزرگ است؟”
کارگران نیشکر هفتتپه از نیمه دوم آبان امسال در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها و واگذاری کارخانه به بخش خصوصی اعتصاب و مقابل فرمانداری شوش تجمع کردند. سپیده قلیان هم در این اعتراضات شرکت کرده بود و همراه با ۱۸ کارگر هفتتپه روز ۲۷ آبان دستگیر شد. علی نجاتی، کارگر بازنشسته و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه هم هشتم آذر بازداشت شد.
سپیده قلیان در واکنش به این اتهام که این دستگیرشدگان به کمونیستها وصل هستند در توییتر نوشت: “چشم ما کمونیست و ملحد، شما بفرمایید امید اسد بیگی چطور در ۲۷ سالگی میلیاردها تومن از هفتتپه دزدید؟ شما بفرمایید امید اسدبیگی کجاست؟”
امید اسدبیگی، مدیرعامل نیشکر هفتتپه همزمان با اعتراضات کارگران به اختلاس ارزی متهم شد. نام او به عنوان یکی از متهمان پرونده قربانعلی فرخزاد، مالک ماشینسازی تبریز مطرح شد. به گفته مقامهای قضایی، اسدبیگی پس از دریافت ارز به نرخ ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالا، متواری شده است.