بار دیگر آرش تیر در کمان نهاد و اینبار مرزهای اراده و استقامت و خواستن و توانستن را درنوردید. اینبار اما برد تیر آرش فراتر از مرز توران زمین به خارج از مرزها نیز رفت و با بازتاب وسیعی از کارزار جهانی با هشتک “#آرش را نجات دهید” توانست توجه جهانیان را بخود جلب کند.
اراده پولادین آرش در این راه پرخطر، قبل از هر چیز این تئوری را به ثبت رساند که هرگونه مدارا و مماشات با حاکمان ستمگر جمهوری اسلامی بیهوده است. بنابراین برای احقاق حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مدنی، عزم آهنینِ آرش گونه ای لازم است که با گذاشتن تیر جسم و جان در چله کمان بسوی قلب استبداد و دیکتاتوری تا رسیدن به آزادی نشانه رود. همان تئوری که از سی خرداد شصت، مقاومت ایران بر آن تاکید ورزیده بود. پس از همین جنس اراده پولادین لازم است تا برای همیشه سایه مرگ و سیاهی و تباهی را از سر مردم ایران برداریم و این جرثومه فساد و فقر و بدبختی را از ریشه برکنیم.
حال توجه داشته باشیم که نباید اشتباه کرد و حمایت تعدادی از نمایندگان مجلس از آرش صادقی آن هم در شصت و چندمین روز از اعتصاب غذایش را به حساب تاثیرگذاری روی این افراد گذاشت. بلکه این به اصطلاح نمایندگان در سربزنگاه زمانیکه مقاومت جانانه آرش تمام رسانه های جهانی، ارگانها و سازمان های حقوق بشری را درنوردیده بود و تبدیل به تیتر درشت خبرها شده بود برای جلو گیری از بی آبرویی بیشتر از کارت آرش بر علیه جناح دیگر استفاده کرده و مزورانه موضعگیری کردند. این درحالی است که می بینیم بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون موسوم به امید، – نماینده مجلس از باند حسن روحانی – می گوید: ” پیگیری های ما مختص به یک فرد نیست، بلکه هنگامیکه یک مساله می خواهد به هزینه ایی سنگین برای نظام تبدیل شود و مخالفان و معاندان نظام از آن سواستفاده کنند ما تلاش می کنیم تا هزینه ها را برای نظام کاهش دهیم”. در همین رابطه به گفته این نماینده مجلس آخوندها: “چند تن از اعضای فراکسیون امید به دادگاه انقلاب رفتند که خوشبختانه تعامل خوبی صورت گرفت و قرار شد بر این اساس این ماجرا ( آرش صادقی ) با درایت و تدبیر حل شود تا در فضای مجازی و کانال های ماهواره ایی و … از آن سواستفاده نکنند”.
با این شارلاتان بازی ها، این نماینده جنایتکار تلاش کرد در برابر اراده آهنین آرش صادقی که با حمایت گسترده مردمی همراه شد در هراس از شکست بزرگی که به کلیت نظام تحمیل گردید، عقب نشینی و این شکست خفتبار نظام را توجیه کند. ضمن اینکه بهره برداری های جناحی برای نمایش انتخابات پیش رو را هم بخوبی مد نظر داشت.
در حالیکه باید خاطر نشان کرد که آرش صادقی از 18 تیر 1388 تا همین چند روز اخیر بارها دستگیر و گاه با قید وثیقه آزاد شده بود. وی در آبانماه امسال نیز در اعتراض به بازداشت و محکومیت همسرش “گلرخ ایرایی” بمدت 71 روز در اعتصاب غذا بسر برد. نتیجه آنکه اشک تمساح ریختن باندهای درونی نظام در شصت و چندمین روز از اعتصاب غذای آرش کسی را نمی فریبد.
بقول دکتر محمد ملکی: “۳۸ سال است به دروغ می گویند که در این مملکت آزادی هست، آن وقت این وضعیتی است که مشاهده می کنید، هزاران جوان بی گناه را بدون تشکیل هیچ دادگاهی در دهه ۶۰ اعدام کردند و افتخار هم می کنند و می گویند که اگر لازم شود دوباره هم همان اعدامها را تکرار می کنند”. دکتر محمد ملکی با پرداختن به وضعیت گلرخ ایرایی گفت: ” ایشان را بدون ارتکاب هیچگونه جرمی بازداشت کرده اند، خانم ایرایی مقاله ای در ارتباط با سنگسار نوشته که منتشر هم نشده بود و این جرم خانم ایرایی است، ولی نکته قابل توجه مقاومت «آرش صادقی» در ایمان به راهش است، امروز ۶۹مین روز اعتصاب غذا را پشب سر نهاده و با استقامت خود در دهان مسئولان دروغگو زده است واین باعث افتخار است”.
در همین راستا شاهد دوران جدیدی از اعتراض ها و قیامهای مردمی هستیم. پتانسیل انفجاری جامعه به نقطه ای رسیده است که از کنترل امنیتی رژیم خارج شده و ترس و ارعابی که در تمام این سالها، آخوندها در جامعه نهادینه کرده بودند اکنون کم تاثیر گشته که این بی ارتباط با تغییر وضعیت منطقه ای و جهانی نیست. از جمله پایان دوره ریاست جمهوری باراک حسین اوباما که تماما بر مماشات با این رژیم قرون وسطایی بود را باید نام برد. همچنین باید اضافه کرد سرویس دهی 8 ساله اوباما به رژیم آخوندی در ایران صرفنظر از اینکه تلاش کرد رژیم را تا حد زیادی از تحریم و انزوای بین المللی خارج کند، موجب پشتگرمی و شقی تر شدن رژیم در داخل نیز شد. اما اکنون که رژیم سیاست استمالت و مماشات را بر باد رفته می بیند و از طرف دیگر مقاومت ایران با سرافرازی و درایت توانسته است بدنه اصلی تشکیلاتش را در یک انتقال امن به خارج از مرزهای عراق منتقل کند، آخوندها در هراس از این وضعیت در داخل نیز متزلزل و ناتوانتر شده اند و از این رو باید منتظر خیزش ها و اعتراض های گسترده اقشار مختلف جامعه نیز باشیم. به اعتراف صادق زیباکلام – سخنگوی زیرمیزی نظام – : “دوران طلایی جمهوری اسلامی با رفتن اوباما پایان گرفته است”.
همچنین به لحاظ منطقه ایی نیز رژیمی که سوریه را خط مقدم استراتژیک خودش تلقی می کرد ناتوان از مقابله با ارتش آزاد سوریه ناچار روسیه را وارد جنگ سوریه نمود که در نهایت ناچار شد هژمونی را به روسیه واگذار کند. البته قابل انتظار است که روسیه برای حل مشکلات متعدد سیاسی، اقتصادی و تحریم های کمر شکن اعمال شده از سوی غرب، در نقطه تغییر حاکمیت در ایالت متحده آمریکا حاضر به چانه زنی با برگ سوریه بشود. چنانچه در توافق دو جانبه امنیتی نظامی روسیه و ترکیه بر سر سوریه دیدیم که رژیم و بشار اسد به بازی گرفته نشدند .
در پایان پیروزی آرش نشان داد که تحلیل مقاومت ایران از نحوه مقابله با حکومت پلید آخوندها درست بوده است که این رژیم تنها زبان زور را می فهمد و هرگونه مدارا و مماشات با آن لاجرم منجر به پرداخت هزینه های سنگین تر و سخت تری خواهد شد.
برچسبهازندانيان سياسي مقالات نکیسا بامداد