خانه / مقالات / مالیات اخلاقی-عاطفی ایرانیان مقیم آمریکا!:محمد هادی-آمریکا

مالیات اخلاقی-عاطفی ایرانیان مقیم آمریکا!:محمد هادی-آمریکا

تظاهرات

شکرانه زندگی در آمریکا شرکت در تظاهرات علیه آخوندها و پشتیبانی از مبارزات مردم داخل کشور است!

***************************************

در مقایسه با سایر ایرانیانی که از ظلم و ستم آخوندهای حاکم بر ایران به نقاط مختلف دنیا-چه بصورت مهاجر و یا پناهنده-رفته اند شاید چندان بیمورد و دور از انصاف نباشد که ایرانیان مقیم آمریکا را بطور کلی و در مقایسه با سایر ایرانیان برون مرزی- از جمله خوشبخت‌ترین ایرانیان خارج از کشور بدانیم که توانسته اند از دریای توفانی آخوندها، خود را به طرق مختلف به ساحل آمن آمریکا رسانده باشند!

بهمین دلیل حداقل انتظار ایرانیان داخل-که شانس و توان خروج از حاکمیت آخوندها را ندارند- این است که ایرانیان مقیم خارج بطور کلی و ایرانیان مقیم آمریکا بخصوص، هموطنان خود در داخل را از یاد نبرده و بطرق مختلف و با شرکت در اکسیون و افشاءگری نیروهای مخالف به مبارزات آنها علیه آخوندها یاری رسانده و نشان دهند که ایرانیان مقیم آمریکا برغم آسایش و رفاه زندگی در آمریکا، ناآرامی و دشواری زندگی ایرانیان داخل در حاکمیت آخوندها را از یاد نبرده اند!

شرایط استثنایی امروز ایران بی‌نیاز از توضیح و تفسیر میباشد رژیم آخوندها در یکی بزرگترین بن‌بست های سیاسی-اقتصادی-جهانی خود در چهل گذشته گرفتار شده است در چهل سال گذشته هیچ‌گاه شرایط داخلی و خارجی این چنین همخوانی و هماهنگی برای دفع شر آخوندها وجود نداشته است البته علیرغم همه اینها باید در نظر داشت که رژیم آخوندها با توجه به کارنامه خونبار و غارتگر خود رژیمی است که زبان خوش و حرف حساب سرش نمیشود و بر خلاف اذهان ساده اندیش و تبلیغات سرکاری، هیچ‌گاه در یک روز آفتابی و زیبای بهاری و در رفراندمی مردمی حکومت را دو دستی تحویل نیروهای اپوزیسیون و نمایندگان مردم نخواهد داد البته ایکاش اینکونه میبود و با کمترین هزینه خلع ید از آخوندها امکان داشت اما آخوندها مانند همه زورگوها تنها زبان زور سرشان می‌شود و بس! بنابراین اگر قرار به سرنگونی نمودن آخوندها باشد طبیعتاً این پروژه نیاز به نیرویی دارد که اولاً دارای تشکیلات و سازمان باشد و ثانیاً دل و جرأت دل بدریای زدن و ریسک مرگ و زندگی را داشته باشد سرنگونی سرگرمی نیست وپیشبرد آن با بالاترین ریسک متاسفانه از توان تمامی نیروهای اپوزیسیون و شخصیت‌هایی نظیر رضا پهلوی و امثال او خارج است رضا پهلوی مرد کلوب مصاحبه‌ های مطبوعاتی است نه مرد میدان فعالیت و مبارزات اجتماعی آنهم با گرگهای درنده رژیم! برای سرنگون نمودن آخوندها در میان نیروهای اپوزیسیون-چه بخواهیم و چه نخواهیم- هیچ نیرویی مؤثر تر و کار آراتر از شورای ملی مقاومت و مجاهدین در نبرد با آخوندها در دنیای واقعی-ونه در دنیای مجازی-وجود ندارد از طرفی طبیعی است که هیچ‌کس گره ای که با دست باز می‌شود بیخودی به دندان نمیبرد بهمین دلیل اگر گره آخوندها بدون زور و با دست باز شدنی بود طبیعتاً نیازی به شورا و مجاهدین نبود و دستان بسیاری حاضر و آماده قاپیدن قدرت بودند! حضور شورا و مجاهدین بیش از هر چیز محصول نیاز سرنگون نمودن رژیم است بهمین دلیل ضروری است که علیرغم هر نوع انتقاد و یا نظر مخالف، شورا و مجاهدین را در آخرین مراحل پروژه سرنگونی آخوندها یاری رسانیم و بطور مشخص در تظاهرات 29 ژوئن در واشنگتن شرکت نموده و شکرانه و مالیات زندگی و حضور خود در ساحل امن آمریکا را نسبت به هموطنان همچنان اسیر آخوندها در داخل ادا نمائیم که این امر قبل از هر چیز وظیفه‌ای اخلاقی و عاطفی است تا سیاسی و یا هواداری از این یا آن نیروی سیاسی! شرکت در هر نوع تظاهرات تیری است در چشمان ناپاک آخوندها و حمایت و مرحمی است بر درد های مردم بجان آمده از جنایات آخوندها!