اندر باب افاضات شیخ عبدالسریش :حسن حبیبی

حسن حبیبی
مانده بودم که این بابا یکدفعه چش شد.
یکهویی بی هوا، راست راست رفت سراغ استخوان های پوسیده دجال خون آشام. حالا بگو کی نگو. خوش سلیقه هم تشریف داشت. به کمتر از “با سواد ترین”!!! آنهم از زمان “هخامنشیان” تا به امروز، راضی نبود. مصداق بارز آن مثل معروف که طرف خوش… بود جلوی باد هم مینشست.
پاک رفته بودم تو فکر. اما مگر معما حل میشد. آخه این جماعت آخوند هیچ کاری را بی حساب و کتاب و خلاصه “منفعت نقد” نمی کنند. خمینی که دیگرخیلی وقت است که پیششان نسیه هم نیست.
پس داستان چیست که این یکی، یکدفعه بیاد خمینی افتاده و یک چرندی را گفته که در خوشبینانه ترین صورت ، مطرح شدن به شیوه همان زیدی است که در چاه زمزم… تا اسمش تاریخی شود.
نشسته بودم مات ومتحیر، که یکدفعه بیت دوم چرند هم ازراه رسید. با این تفاوت که بیت دوم نقد نقد بود. از نقد هم بالاتر. کابوس روز و شب خامنه ای بود. غر غره کردن تبلیغات وزارت اطلاعات برعلیه مجاهدین.
تازه فهمیدم که آن بیت اول را گفت تا همه فیوز بپرانند و توجهشان به او جلب شود تا بیت دوم، که همانا تیغ کشی برسر وروی مجاهدین است، توجه بیشتری را جلب کند.
بببین شیخ عبدالسریش، فهمیدیم. خیلی زحمت نکش. البته عاقلان دانند و خوب هم دانند که تو دردت چیست. ولی “مسئلتن” .
آنها که از این حرفها میزنند یا پول آخوندها رامیگیرند و یا “گزک منکراتی” دستشان دارند. حال بگو نابکار.تو کجا ریشت پیششان گیر کرده است ؟
بعید میدانم که قضیه پول باشد. نکند گزک منکراتی دست اطلاعات داده ای؟ اگر اینطور باشد وای بحالت. چون دیر یازود آخوندها تشت رسوایی ات را از بام می اندازند. رژیم وضعش خراب تر از این حرفهاست که با مزدورانش بلند مدت طی کند. اینروزها یکی یکی همه را خرج میکند. از روح الله زم و امید نادان شروع کرده تا بقیه که در راهند. نوبت تو هم خواهد رسید.
حسن حبیبی
۱۵ مارس ۲۰۱۹