خانه / اخبار مهم روز / زندانيان سياسي / بیایید صدای بی صدایان زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم :سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان ایران

بیایید صدای بی صدایان زندانیان سیاسی و عقیدتی باشیم :سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان ایران

زندانیان سیاسیبیایید صدای بی صدایان زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام و یا فراموش شده و یا تازه واردین به زندان ها باشیم
در یک حکومت دموکراتیک و مردم سالار شرایط شکوفاشدن و بروزاستعدادها نه تنها برای کودکان سرزمین باید برابر و مساوی باشد که حتی برای زبان های اقوام مختلف ایرانی و مذاهب و ادیان هم باید در شرایط یکسان و برابر دین و مذهبشان تبلیغ و شکوفا شود. در اینکه در حکومت اینده ی ایران باید دین از دولت جدا باشد جای هیچگونه شک و شبهه ای وجو ندازرد.اما شرایط برابر و مساوی برای شکوفا شدن استعداد جوانان و زبان اقوام و ادیان و مذاهب بخاطر سلطه ی استبداد در اختیار ما نیست.ولی یک کار بخاطر عشقی که به آزادی میهن داریم در اختیار ما است و ان معرفی زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط برابر و مساوی که شدیدا حاکمیت مخالف معرفی زندانیان به مردم میباشدو روی انان حساس تا مردم پی به بودن زندانی سیاسی و عقیدتی در زندان ها نبرند و البته همین زندانیان در زندان ها نیز به شکلهای مختلف مقاومت میکنند.اگر چنانچه دوستانی که قبلا به زندان رفته و جایگاهی در بین مردم پیدا کرده و حرفهای نگفته ای که رژیم حاضر نیست به گوش ملت برسد و انها زده و یاران ازادیخواه به گوش ملت رسانده تنها بخاطر معرفی دیروز انها توسط عاشقان ازادی میهن بوده است. پس ما امروز این زندانیان را به پیشگاه ملت معرفی تا هم ملت بدانند که چه ظلمی نسبت به فرزندانشان از طرف حاکمان میشود و هم تجربه نشان داده زمانیکه در کشور تغییر و تحولی صورت گرفته و یا انقلابی رخ داده مردم همیشه در یک انتخابات ازاد کسانی را انتخاب میکنند که به زندان رفته و هزینه داده و حرفی برای گفتن داشته اند.( متاسفانه انقلاب مشروطیت بعد از مدتی شاه خور و انقلاب ضد سلطنتی 57 ملاخور شد.) اما این به آن معنی نیست که فقط زندان رفته ها باید وزیر و وکیل شوند.بنده از داخل زندان خودم را در صورتیکه زنده باشم برای مجلس موسسان بعدی کاندید کرده ام. اما این به آن معنی نیست که حتما باید انتخاب شوم .چنانچه انتخاب شدم از مردم تشکر خواهم کرد که مرا لایق دانسته اند و در صورتیکه انتخاب نشوم به رقیبانم که انتخاب شده اند تبریک خواهم گفت. استبداد در اکثر کشور ها ییکه به دموکراسی رسیده و یا در حال گذار به دموکراسی هستند دو بال مقدس داشته و یا دارد که مردم به این دو نهاد حق هیچگونه انتقادی نداشته و یا اگر هم انتقاد کنند هزینه ی ان که زندان و …. است به جان باید بخرند.این دو بال یکی شاه است که میگفت شاه در ایران موهبتی الهی است که خداوند از طریق مردم به او هدیه کرده که دیگر دوران شاهی با انقلاب 57 تمام شد و بال دیگر در اروپا کلیسا و در ایران روحانیت میباشد که با قبضه و مصادره ی انقلاب 57 میگوید ما برگزیدگان خداییم و دستور خدا را اجرا می کنیم که در عمل دین خدا ابزاری شده برای تحمیق و دزدی ثروتهای مردم.در هر دو صورت شاه رفت ، شیخ نیز باید برود چون جبر تکاملی و اراده ی خداوندی و مردم است که ابزارزائد بالاخره رفتنی است.برای نمونه یک زندانی را معرفی که چگونه با مظلومیت تمام به او ده سال زندان داده و تا کنون 5 سال حبس را کشیده است.( امیدوارم بخاطر وثیقه ای که برای مرخصی رفتنشان گذاشته ام حمل بر خود نمایی نشود.) دوست و همکار فرهنگیم اسماعیل عبدی از زندان برایم پیغام داد که از همشهریهای مشهدی فردی بنام دکتر محمد مهدی ساجدی فر زندان است هر کاری که میتوانی برای من انجام دهی برای او نیز انجام بده.با مراجعه ی مادرشان (پدرشان فوت کرده)سند خانه را در وثیقه دادگاه گذاشتم تاا ایشان به مرخصی بیاید. مادرشان میگفت مسئولین دادگاه گفتندهرچه بیشتر فرزندتان در گمنامی زندان باشد به نفعتان است و … حرفهاییکه برای همه میزنند و ما به اقوام و خویشان گفته ایم که فرزندمان به خارج برای گرفتن تخصص رفته است(همین چند کلمه را بدون اجازه شان نوشته ام.) دکتر مهدی ساجدی فر محقق، شاعر و نقاش، دانش آموخته رشته ژنتیک و بنیان گذار تشخیص هویت ژنتیکی در نیروی انتظامی ایران و یکی از مسئولین تشخیص هویت شهدای تازه تفحص شده ایران در کمیته تفحص بوده که در دیماه سال 1390 به دلیل راه اندازی و گسترش دستگاههای تحریمی و دوگانه بیولوژیک توسط وزارت اطلاعات در منزل دستگیر و به بند ٢٠٩زندان اوین منتقل شد و در دادگاه انقلاب تهران شعبه ۱۵ به ریاست قاضی صلواتی به اتهام ارتباط و همکاری با دول متخاصم به ١٠ سال زندان محکوم شد. وی از ۴سال پیش تاکنون در زندان اوین بند٣۵٠ و اکنون در بند ٨ محبوس است.

او که از بیماری گوارشی و ناراحتی مری شدیدا رنج میبرد مدتی است از دریافت هر گونه رسیدگی پزشکی ممنوع شده و به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام نمی شود، یکی از دلایل عدم اعزام وی به بیمارستان امتناع وی از پوشیدن لباس زندان بوده است.اما شرایط جسمانی وی بسیار حساس و حیاتی است و عدم رسیدگی به وی می تواند نتایج منفی به بار آورد.درست بر عکس خودم در سال 83 که مسلم شد دستگیر خواهم شد به خانواده ام سفارش کردم که هرچه مامورین امنیتی و اطلاعاتی گفتند شما بر عکس ان عمل کنید.و خوشبختانه تا کنون از زندان و بعد از زندان با کمک دوستان سکویی فراهم کرده ام که بتوانم حرفم که خلاصه میشود در ازادی و دموکراسی( مردم سالاری) و انتخابات ازاد و رعایت حقوق بشر و داشتن قوه ی قضائیه ی مستقل و …. بزنم. اکنون از تمام ازادیخواهان میهنم میخواهم:بیاییدصدای بیصدایان زندانیان سیاسی و عقیدتی گمنام و یا فراموش شده و یا تازه واردین به زندان ها باشیم.(تقدیم به اقای دکتر عبد الفتاح سلطانی وکیل افتخاری معلمان در زندان اوین)
سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان ایران