پیرمردی زواردررفته (بدون هماهنگی از چند ماه قبل و حتی بدون زدن یک زنگ خشک و خالی که «فلانی هستی؟ دارم میآیم») ناگهان درب خانه بدکارهای که با او اصلا قرار نداشته و ماهها از او بیخبر بوده را میزند و میرود بالا و میبیند طرف آن کسی که فکر میکرده نیست و به جای آنکه در را یواشکی ببندد و جیم شود، به زن حاضر در خانه تجاوز میکند! او در حین تجاوز ظاهرا چند بار بلند میشود و میرود وسایل شخصیاش از جمله دسته کلید و موبایل و… را در کل فضاهای خانه پخش و پلا و مخفی میکند! و اصرار هم دارد که جورابش را در بیاورد و بعد بدون برداشتن کلید و موبایل و جوراب، آن هم وقتی نه پلیس دنبالش میگردد و نه کسی او را تعقیب میکند و سوژه مورد تجاوز هم بیهوش است، همه چیز را رها و با عجله فرار کند.
این «احمقانه»ترین روایتیست که یک فیلم مدعی «نئورئالیسم» میتواند به خورد مخاطباناش بدهد. همین روایت «مضحک»، بدون در نظر گرفتن بازیهای همیشگی (تکرار خود در برابر دوربین)، ناتوانی در خلق «نقش»، انتقادات «گلآقا»یی از ساخت و سازهای شهری در قالب دیالوگ، تقلید بچهگانه از میزانسن فیلم «داگویل»، حرکت اعصاب خرد کن دوربین روی دست و… کافیست که فیلم «فروشنده» را چیزی بیش از یک «بنجل فرهنگی» پر سر و صدا ندانیم.
در اینجا اما قصد من ابدا «نقد فیلم» فروشنده نیست، بلکه میکوشم ابهاماتم را درخصوص موفقیتهای جهانی «غیر طبیعی» این «بنجل بصری» و «بازتاب جهانی» تحریم اسکار از سوی بازیگر آن مطرح کنم:
۱) فیلم «فروشنده» در حالی برنده نخل طلای «بهترین فیلمنامه» و «بهترین بازیگر نقش مرد» در جشنواره کن ۲۰۱۶ میشود که ناگهان به طرز عجیبی خانمی به نام «کتایون شهابی»، مدیرعامل «موسسه بین المللی شهرزاد» که تنها کارنامه سینمایی او سابقه تهیهکنندگی در دو فیلم مستند غیرمطرح و یک بار منشیگری صحنه در یک فیلم سینمایی ایرانی به نام «ماهی»ست، به عنوان یکی از اعضای «هیئت داوران بخش مسابقه جشنواره فیلم کن» انتخاب میشود. او درحالی به عنوان یکی از اعضای «هیات داوران» جشنواره کن انتخاب میشود که دیگر اعضاء را این چهرهها تشکیل میدهند:
* جورج میلر (کارگردان برنده اسکار و سازنده فیلم « مکس دیوانه»)
* ارنو دپلشن (کارگردان با بیش از ۱۰ فیلم مطرح در سطح بینالمللی)
* کِرستِن دانست (بازیگر سرشناس هالیوود با بازی در بیش از ۲۰ فیلم مطرح هالیوودی از جمله مرد عنکبوتی، ماری آنتوآنت و…)
* والریا گولینو (بازیگر هالیوود با بازی در بیش از ۵۰ فیلم جهانی و هالیوودی از جمله فریدا، مرد بارانی، ترک لاس وگاس، سال اسلحه و…)
*مدس میکلسن (بازیگر سرشناس دانمارکی و دارای عنوان «شوالیه» با بازی در بیش از ۵۰ فیلم مطرح جهانی از جمله شکار، سهگانه فروشنده و…)
* لاسلو نمش (کارگردان برنده کن، گلدن گلوب و اسکار به خاطر فیلم «پسر شائول»)
* ونسا پارادی (بازیگر با بازی در بیش از ۲۰ فیلم مطرح جهانی و دارای نشان شوالیه)
* دونالد مکنیکول ساترلند (بازیگر سرشناس هالیوود با بازی در بیش از ۵۰ فیلم و دو جایزه گلدن گلوب)
الف- «کتایون شهابی»، نامی که هیچکس در ایران او را تا قبل از این نمیشناخت و هنوز هم نمیشناسد، چگونه با تهیهکنندگی دو فیلم مستندِ پرتافتاده ناگهان سر از هیات داوران مطرحترین و معتبرترین جشنواره فیلم در اروپا در آورد؟
ب- ارتباط او به عنوان «بازاریاب فیلمهای مورد تایید وزارت ارشاد» در اروپا، با دولت و حاکمیت ایران چیست؟
ج- چرا مدیرعامل پخش «موسسه بینالمللی شهرزاد»، درست در همان سالی که «ستارگان شهرزاد»، سرمایه گذار شهرزاد و البته اصغر فرهادی در جشنواره کن حضور دارند، باید به عنوان داور انتخاب شود؟
د- مکانیسم برگزیدن «داور» برای چنین جشنوارهای چیست؟ یا به عبارت دیگر «صلاحیت هنری» خانم شهابی بر اساس چه معیارهایی تعیین شده است؟
ه- آیا این احتمال وجود ندارد که این فرد با «لابیگری» به اتاق «انتخاب» جشنواره کن راه یافته باشد تا از طریق او، فیلم به شدت ضعیف «فروشنده» با آن خط داستانی مضحک و بازیهای به شدت «معمولی» شهاب حسینی و ترانه علیدوستی برنده دو جایزه در این جشنواره شود؟
۲) در عکسهای منتشر شده از جشنواره کن ۲۰۱۶، یکی هم عکس یادگاری اصغر فرهادی با محمد امامی، سرمایهگذار بازداشتی سریال شهرزاد است.
الف- محمد امامی، تهیه کننده سریالی که اصلا به جشنواره کن ربطی نداشته، در «کن» چه میکرده است؟
ب- چرا آقای امامی همزمان با کتایون شهابی به عنوان «داور» و اصغر فرهادی و عوامل فروشنده به عنوان «نامزد»، درست در همان دورهای که فیلم فروشنده جایزه میگیرد، در «کن» حضور داشته است؟
ج- چرا تهیه کننده شهرزاد، هم در جشنواره کنی که «فروشنده» برنده دو جایزه آن معرفی میشود حضور داشته و هم حق پخش فیلم فروشنده را خریده است؟
د- ارتباط امامی، فرهادی، شهابی، کن و شهرزاد در چیست؟
۳) همزمان با ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور از جمله ایران به خاک آمریکا، ترانه علیدوستی، بازیگر مشترک سریال شهرزاد و فیلم فروشنده، در توییتی ادعا کرد که مراسم اسکار۲۰۱۷ را تحریم کرده است. توئیت او، آنطور که رسانههای جناح اعتدال ادعا کردهاند، واکنش رسانههای جهان را برانگیخت و موجب شد تا رئیس سازمان سینمایی دولت ایران و رئیس مجلس ایران از او بابت این اقدام «تقدیر» کنند. اما بدنیست در اینجا روند «جهانی شدن» اعتراض یک بازیگر ناشناخته ایران در سطح جهانی (رتبه ۲۸۶۱ام در رنکینگ سایتIMDB ) را با هم بررسی کنیم:
ساعتی پس از انتشار این توئیت، سایتهای داخلی از جمله سایت «خبرآنلاین» که به یک مقام وزارت ارشاد وابسته است، آن را بازتاب میدهد. چند ساعت بعد فردی به نام «سعید کمالی دهقان» در سایت روزنامه «گاردین» ماجرای تحریم اسکار توسط بازیگری که اصلا معلوم نیست به مراسم دعوت بوده یا نه را با آب و تاب منعکس و راه «جهانی شدن» بازیگر رتبه ۲۸۶۱ام را برای چند ساعت و در موج جهانی رسانهها علیه رئیس جمهور جدید آمریکا هموار میکند.
الف- با جستجوی نام «سعید کمالی دهقان» در گوگل، عکسی مضحک از «سلفی» هیجانزده او با حسن روحانی و همچنین عکسی که در آن به شدت از نشستن در کنار جواد ظریف خرسند است، جزو اولین نتایج جستجو ست. با جستجوی بیشتر کارت خبرنگاری «خبرگزاری فارس» و البته حضور در میزگردی با دو عامل حکومت ایران در خارج از کشور (فرزند جلایی پور و فردی به نام مجید تفرشی) را نیز میتوان پیدا کرد.
ب- فرد مذکور به همراه شخصی به نام «حنیف کاشانی» که در روزنامه «ایران» و «جوان آنلاین» به عنوان «پژوهشگر مقیم آمریکا» معرفی شده است، سایت روزنامه «گاردین» را به محلی برای تبلیغ باند اعتدال و البته باندهای «هنری» متصل به این جریان تبدیل کردهاند. اینجا تنها به عناوین برخی از آنها که در رسانههای داخلی بازتاب یافته اشاره میکنم:
«گزارش گاردین از جشنواره فیلم فجر: شیار ۱۴۳ واقعا بهترین بود»
«گزارش گاردین از صفحه اینستاگرام فرزند حسن خمینی: او الگوی اکثر جوانان ایران است»
«گزارش گاردین از موفقیت سریال شهرزاد: هر هفته مخاطب محو تماشا میشود»
«گزارش گاردین از موفقیت دوباره سریال شهرزاد: برنده رقابت با سریالهای ترکی ماهواره»
«گزارش گاردین درباره بازگشایی خانه سینما»
«گزارش گاردین از بزرگترین حضور مردم برای تشییع هاشمی رفسنجانی»
«گزارش گاردین از غذاهای رنگارنگ ایرانی»
«گزارش گاردین از چرایی موفقیت جشنواره فیلم فجر در جذب مخاطب»
«گزارش گاردین درمورد کمپین دریاچه ارومیه و رضا کیانیان»
«گزارش گاردین از معماری شهرهای ایران: پایتخت ایران عرصه معماریهای جسورانه»
و دهها تعریف و تمجید و مصاحبه با سمبل «آبروی ایران در جهان» یعنی اصغر فرهادی.
ج- بر اساس روایت گاردین، ایران در غذاهای خوشمزه، کمپینهای موفق، طلبههای جوان محبوب، سریال شهرزاد و اصغر فرهادی خلاصه میشود.
د- آقای ایوبی، رئیس سازمان سینمایی، و آقای لاریجانی، رئیس مجلس ایران، بهتر است بیش از آنکه بابت «بازتاب جهانی» تحریم مراسم اسکار از سوی بازیگر رتبه ۲۸۶۱ام که اصلا به این مراسم دعوت نشده بوده از ترانه علیدوستی «تقدیر» کنند، از خبرنگار سابق خبرگزاری فارس در گاردین، سعید کمالی دهقان، قدردانی کنند که با لابی گسترده، صدای بازیگر شماره ۲۸۶۱ام را به گوش جهانیان رساند، هرچند برای «مصارف داخلی»!
———
* نگارنده زیرِ پستش در فیسبوک نوشته بود: «از دوستانی که دستی در رسانهها دارند میخواهم که اگر میتوانند این متن را در سایتی، جایی، چیزی منعکس کنند. رسانهها در انحصار این جماعت است و ما صدایمان به جایی نمیرسد. لذا بد نیست که این حقایق در جایی بیرون از فیسبوک هم ثبت شود که بعدها اگر احیانا این دوران مضحک و رقتانگیز را خواندند، فقط به به و چه چه نباشد.» تقدیم به شما آقای فتورهچی.