یک فعال فرهنگی نزدیک به هسته اصلی قدرت، عمده مشکلات فرهنگی کشور از جمله وضعیت صداوسیما را محصول نوع مهندسی اعمالشده از سوی دفتر خامنهای میداند. این انتقاد با واکنش منفی دیگر فعالان طرفدار نظام اسلامی مواجه شده است.
سخنرانی چند هفته پیش وحید جلیلی در مشهد، به یک کشمکش جدی رسانهای میان فعالان فرهنگی وفادار به نظام جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
وحید جلیلی برادر سعید جلیلی است که دبیر شورای عالی امنیت ملی در دوره محمود احمدینژاد و رئیس تیم مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی در همین دوره بود. خود وحید جلیلی فعال فرهنگی نزدیک به هسته اصلی قدرت در ایران و مدیر “دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی” است.
او اواخر مرداد در جشن سالانه “انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی” در مشهد سخنرانی داشت و در بخشی از این سخنرانی از وضعیت اداره صداوسیما به شدت انتقاد کرد. وحید جلیلی صداوسیما را رسانهای توصیف کرد که رفیقبازی و باندبازی و انحصارطلبی در عالیترین سطوحش، باعث فساد و میدان پیدا کردن عناصر ضدملی و ضدمردمی و ضدانقلابی در بعضی از مهمترین بخشهایش شده است.
او گفت “تیمی که نزدیک به سه دهه مناصب صداوسیما را بین خود دست به دست کردهاند و به طور کاملا اتفاقی همگی بچههای دو کلاس از یک دبیرستان در تهران دهه پنجاهاند.”
این سخنان او با واکنش منفی یاران خود او در “جبهه فرهنگی انقلاب” مواجه شد.
خود وحید جلیلی در باره سخنرانی خود در مشهد مینویسد: «شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ به دعوت بچههای انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی خراسان در جشن سالانهشان از موفقیتها و چالشهای فیلمسازی انقلاب اسلامی سخن گفتم؛ بحثی مفصل در تصویر و تحلیل وضعیت فیلمسازی انقلاب در شرایط امروز. کمتر از ده درصد از وقت آن سخنرانی به شکایت از یکی از فجایع اخیر رسانهی ملی؛ سریالی با نام اصلی “عروس تاریکی” و بدل شده به “بوی باران”! گذشت. خبرگزاریها و سایتهای مختلفی تمام یا بخشهایی از آن سخنرانی را بازتاب دادند. دوستان از داخل صداوسیما خبر دادند که “آب در خوابگه مورچگان ریختهای” و آشفتهاند حضرات.»
او میافزاید: «در آن گفتار از مدیران ارشد رسانه ملی و برخی پشتیبانان با نفوذشان در برخی جاهای مهم نظام سخن گفته بودم و اینکه دیگر بعد از ۲۰ سال کم کم وقت نهی از منکر علنیشان رسیده است و بعضی تاریکخانههای مدیریت باندی و ناکارآمد صدا و سیمای جمهوری اسلامی باید مورد هجوم نورافکنها قرار گیرد.»
به نظر وحید جلیلی “بوی باران” یکی از نمونههای آشکار “تاریکخانههای مدیریت باندی و ناکارآمد صدا و سیمای جمهوری اسلامی” بود. سریال “بوی باران” ابتدا با نام “عروس تاریکی” و سپس “بوی باران” از شبکه یک صداوسیما پخش شد. این سریال یکی از پربحثترین سریالهای صداوسیما بود و انتقادهای زیادی را برانگیخت.
جلیلی در سخنرانی مشهد گفت سریال با هزینه “بوی باران” ۱۵ میلیارد تومان ساخته شد تا “چهرهای سیاه و کثیف” از جمهوری اسلامی نشان دهد.
«پروژه ۱۵ میلیارد تومانی “عروس تاریکی” نه یک اتفاق تصادفی، نه یک تپق ساده مدیریتی، نه یک خطای ناگزیر از سوی مدیریتی تازه کار و نورس که دقیقا و کاملا محصول طبیعی یک نظام برنامهریزی فاسد در مدیریت رسانه ملی است. نظامی که البته پشتیبانان قاطع و جسوری در بیرون از سازمان و در برخی از جایگاههای مهم نظام دارند و به مدد همین پشتوانه پرمدعا، انحصارطلب و در بزنگاهها خشن، توانستهاند صدها برابر مهریه این عروس را از بودجه صداوسیما هزینه کنند تا مبادا ترک بردارد چینی نازک انحصار باندهای قدرت.»
بخش فرهنگی دفتر خامنهای، سیبل انتقادها
آنچه بیش از هر چیر موجب خشم “فعالان فرهنگی” وفادار به نظام اسلامی شده، این است که وحید جلیلی در سخنرانی خود و سپس در مقالات دیگری که خود و حامیانش نوشتهاند، نوع سیاستگذاری بخش فرهنگی دفتر آیتالله خامنهای با محوریت “حسین محمدی” را مشکل اصلی در وضعیت امروز صداوسیما معرفی کردهاند.
حسین محمدی “معاون بررسی” در دفتر آیتالله خامنهای است. او همزمان عضو عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز است. در دوره ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما، او معاون سیاسی بود. گفته میشود نقش اصلی او در دفتر خامنهای هدایت صداوسیما، به عنوان مهمترین رسانه در جمهوری اسلامی است. برخی تحلیلگران میگویند نفوذ او محدود به صداوسیما نیست بلکه در سیاستگذاری دیگر رسانههای وابسته به نظام نیز نقش اصلی را بازی میکند.
انتقادهای تند وحید جلیلی با واکنش حامیان مواجه شده است. حسین صفار هرندی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد، مهدی محمدی نویسنده روزنامههای کیهان و وطن امروز و یاسر جبرائیلی از روزنامهنگاران اصولگرا مقالاتی را در پاسخ به وحید جلیلی و در حمایت از مواضع و رویکردهای بخش فرهنگی دفتر خامنهای با محوریت حسین محمدی منتشر کردهاند. آنها در مقالات خود بر وفاداری حسین محمدی به نظام اسلامی و هسته اصلی قدرت تاکید کردهاند.
محمد سرافراز، رئیس سابق صداوسیما نیز اخیرا در کتابی با عنوان “روایت یک استعفا” که به صورت آنلاین منتشر شد، به نقش حسین محمدی در برکناری خود از ریاست صداوسیما اشاره میکند و آن را را “محصول اقدامات هماهنگ حسین محمدی، مجتبی خامنهای و حسین طائب” توصیف کرده است.
سرافراز در بخشی این کتاب در اشاره به نقش حسین محمدی و مجتبی خامنهای در برکناریاش نوشت: در تعطیلات فروردین ماه ۹۵ [قبل از اعلام استعفا] جلسهای با آقای طائب [رئیس سازمان اطلاعات سپاه] داشتم و گفتم که من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی [معاون بررسی دفتر رهبری] و حاجآقا مجتبی تشکر کنید، زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم. او بهجای اینکه تکذیب کند، گفت خوب میخواهی بعدش چی کار کنی؟ گفتم بازنشسته میشوم.»
دعوا بر سر چیست؟
کشمکش میان “فعالان فرهنگی” وابسته به نظام اسلامی مورد توجه اغلب رسانهها قرار گرفته است. وبسایت “تابناک” ضمن انتشار گزارشی در این باره، این پرسش را نیز مطرح کرده که این کشاکش بر سر چیست؟
تابناک پرسیده است «این تعابیر تند نسبت به بخش فرهنگی دفتر رهبر انقلاب و نزدیک شدن نقدها به حلقه یک رهبری، آن هم توسط چنین جریان ریشه در چه دارد؟ چه اتفاقی رخ داده یا برخی در انتظار چه اتفاقی هستند که در این سطح به این شکل علنی و با تندترین تعابیر ممکن ارکان بیت رهبری را متهم میکنند؟»
“تابناک” به این پرسشها پاسخی نداده اما نوشته است: «شاید رویدادهای در کمتر از یک سال آینده و برخی تحولات بتواند به این پرسشها پاسخ دهد.»
به اینترتیب بنابر اشاره تابناک بهنظر میرسد “در کمتر از یک سال آینده” تحولاتی در مدیریت صداوسیما رخ خواهد داد و این کشاکشها احتمالا بخشی از نزاع حلقههای نزدیک به هسته اصلی قدرت برای به دست گرفتن قدرت در مهمرین رسانه نظام است.