روزنامه فرانسوی لوموند در شماره روز پنجشنبه 7 اکتبر طی مقالهای با تاکید بر متزلزل شدن موقعیت کنونی ایران در جهان عرب بعد از تظاهرات اخیر در عراق و لبنان، نوشت، بهانههای بکار گرفته شده رژیم ایران در خصوص مقاومت در برابر اسرائیل برای توجیه دخالتهای سیاسی نظامی خود در سوریه ، عراق و لبنان دیگر قابل توجیه نیست و افکار عمومی دنیای عرب دیگر آنها را بر نمیپذیرد.
در این مقاله آمده است: «ایران برای نخستین بار احساس میکند که با سلطه و هیمنهاش در منطقه مخالفت می شود. چه در عراق یا لبنان یا سوریه. رژیم ایران از اینکه عرصه نفوذش از پهنه خلیج تا دریای مدیترانه امتداد داشته و «بزرگراهی شیعی» به یمن همپیمانان داخلیاش در این کشورها ایجاد کرده مباهات و فخر فروشی میکرد. رژیم تهران فکرد می کرد، تردد میان تهران به بغداد و دمشق و بیروت دیگر بدون پرداخت هیگونه عوارض برای ایرانیها تضمین شده است» .
به نوشته لوموند ، شعارهای معترضان عراقی ظرف دوماه گذشته با این مضمون است :«ایران برو بیرون» . در لبنان نیز تظاهر کنندگان لبنانی چند هفتهای است میدانها را پر کردهاند .
در ادامه مقاله با اشاره به برخی دخالتهای مثبت ایران در منطقه آمده است : «ایران به همراهی نیروهای عراق ودهها هزار تن از عناصر مسلح شبه نظامی به نبرد با داعش برخاست و در امر حمایت از بغداد و جنوب عراق کمک کرد. ایرانیها در نجات کردهای عراق از داعش پیشقدم بودندکه در سال 2014 در معرض تهدید قرار داشتند. ایران علاوه بر گروهای پیشرو در سپاه پاسداران برای تضمین ادامه حیات نظام بشار اسد ، مبادرت به اعزام قوای حزب الله لبنان به سوریه کرد تا جائی که صدها ایرانی و لبنانی در جریان نبردها درسوریه کشته شدند. تهران از طریق پشتیبانی از جنبش حماس نیز در موضوع فلسطین دست داشته واعمال نظر میکند .
به باور نویسنده این مقاله همه این رویدادها تضمین کننده جایگاهی برای ایران در دنیای عرب بوده و تهران را از حق وتو در عراق، لبنان و سوریه برخوردار میسازد.
لوموند در ادامه مقاله در توصیف قیامهای مدنی عراق و لبنان و مخالفت عمومی با دخالت های ایران و عناصر وابسته آن در حاکمیت این دو کشور مینویسد : « در عصیان مدنی مستمر در عراق هیچگونه وابستهگی دینی یا مذهبی به چشم نمیخورد بلکه برعکس دیدیم که میزان شورش علیه دولت بغداد و علیه سلطه جوئی ایران بیشتر بوده است. همین سناریو نیز در لبنان تکرار شد . تعداد شیعیان مخالف با نظام سیاسی فاسد و ناکارآمد ، کمتر از بقیه نبودند آنهم در حالیکه حزب الله لبنان مورد حمایت ایران نقش سرنوشت سازی در سیاست لبنان ایفا میکرد.
در سوریه قوای سهگانه خارجی یعنی ایران، روسیه و ترکیه که دارای روابط دوستانه کاذبى میان خود هستند ، در کنار اسد ایستادهاند. روسیه با اقدام ایران در گشودن جبهه دوم علیه اسرائیل از جولان پس از جبهه لبنان مخالفت است .موسکو نگران این است که بروز منازعه میان اسرائیل و ایران به همراه حزب الله لبنان باعث بر باد رفتن پیروزیهایش در سوریه شود .ایران نیز همانند روسیه از حضور نیروهای ترکیه به عنوان یک نیروی سنی مذهب در شمال شرق سوریه دل خوشی ندارد.
در بخش بعدی مقاله در توصیف بهانه تراشیهای ایران برای توجیه حضور خود در منطقه میخوانیم : «تهران شعار مقاومت علیه اسرائیل را سر میدهد تا ارسال استحکامات نظامی برای هم پیمانان منطقهای خود در محور بیروت – دمشق – بغداد را توجیه کند ولی چگونه قادر خواهد بود تامین مالی زرادخانه موشکی حزب الله و آموزش شبه نظامیان در عراق و تاسیس پادگانها در سوریه را توجیه کند ؟
همه دستاویزها در خصوص مقاومت علیه اسرائیل اگر توانسته بود، بخشی از افکار عمومی دنیای عرب را متقاعد سازند، اکنون بی اثر شدهاند ا اما در حال حاضر اینگونه توجیهاتی کار ساز نیست چرا که اسرائیل هم اکنون تنها بخش کوچکی از خاک لبنان را در کشتزارهای «شبعا» در اشغال دارد که در اصل متعلق به سوریه است.
در بخش پایانی مقاله آمده است: این در حالی است که عراق خوستار ماندن در فاصله ای برابر از ایران و آمریکا است . سوریه نیز اکنون نیازمند پول برای بازسازی کشور است در حالیکه نه ایران و نه روسیه از چنین توانی برخوردار هستند.
این روزنامه سپس پرسش زیر را مطرح میکند :جناح تندرو در ایران تا چه زمان قادر خواهند بود زمام قدرت را در دست داشته باشند؟.