با گرامیداشت یاد یار وفادار مقاومت و مشتاق آزادی مردم ایران، مریم حجازی که هفته قبل در آمریکا با درگذشت خود، بیشمار دوستان و آشنایان خود را در غمی جان گداز باقی گذاشت!
وحشت اصلی رژیم از تداوم و گسترش تظاهرات هاست تا خود اعتراضات!
یکی از تاکتیکهای شناخته شده ماموران آتش نشانی در مقابله با آتش سوزی های مستعد گسترش به نقاط دور و بر خود، این است که ابتدا سعی میکنند-ضمن تلاش برای خاموش نمودن آتش-با محاصره آن و خالی نمودن پیرامون آن از موارد و وسایل قابل اشتعال، از گسترش آن به نقاط دیگر خودداری کنند سرعت عمل در بکارگیری این تاکتیک از جمله موارد کلیدی در موفقیت آن میباشد. در قیاسی نه چندان مع الفارق و دور به نظر میرسد که تاکتیک-تا کنون کم و بیش مؤثر-رژیم در برخورد با اعتراضات مردم در بعد از دی ماه 96 و آبان 98- مانند ماموران ضد آتش خشم مردم-این است که آنها را در اولین مراحل شروع و قبل از ا وج گیری، محاصره و با حداکثر قدرت و شدت سرکوب کند تا بدینوسیله مانع تداوم و گسترش اعتراضات گردد!
رژیم با جمعبندی از تظاهرات های سال 88 که خیلی سریع به اعتراضات بسیار گسترده تبدیل شد و با آگاهی از خشم و تنفر انبار و باروت شده مردم-بخصوص زنان و جوانان- علیه رژیم و اینکه در زیر عبای آخوندها هیچ راه حلی برای مشکلات بیشمار مردم ندارد و از طرفی نیز میداند تا مسائل و مشکلات مادی و حل نشده مردم باقی است بی تردید باید منتظر سریال اعتراضات باشد با توجه به مجموعه این دلایل بر آن است تا با اتخاذ سیاست سرکوب بعنوان هم تاکتیک و هم استراتژی، کم ترین اعتراضات مردم بجان آمده را با حداکثر سرکوب برق آسا و کشتار بیرحمانه پاسخ دهد! رژیم هر قدر در پاسخگویی به مشکلات مردم، کودن و ناتوان است درعوض در برخورد با اعتراضات مردم، از زیرکی و هوشیاری شیطانی برخوردار است و با اطلاع از ساختار پوسیده و فاسد نظام میداند که صورت دادن کوچکترین فرصت به معترضین و کمترین تعلل و دو دلی در سرکوب، باید فاتحه نظام را بخواند و برود! زیرا همانقدر که سرکوب در کوتاه مدت کارایی دارد در عوض و در صورت تداوم اعتراضات و تشدید تضادهای داخلی و فشارهای بین المللی، مشکلات بسیاری را-که میتواند راه به ریزش نیرو و فروپاشی کل نظام ببرد-را در مقابل آخوندها قرار میدهد!
رژیم در مقابله با تظاهراتهای پراکنده میتواند با نیروهای لباس شخصی و بدون وارد نمودن گسترده و علنی نیروهای سپاه و بسیج اعتراضات پراکنده را جمع و جور کند و یا نیروهای غیر محلی را برای سرکوب در شهرهای مختلف، جابجا و استفاده کند ولی در صورت مواجهه با ادامه و گسترش تظاهرات ها، نهایتاً مجبور است نیروهای رسمی و یونیفرم پوش های خود را وارد صحنه و روزهای متوالی آنها را در سطح شهر ها و کوچه و خیابانها نگهدارد و این نیروها-بخصوص در سطوح و رده های پایین-در صورت حضور طولانی و در برخورد نزدیک و بیواسطه با درد و رنج و مشکلات مردم، میتوانند مسأله دار شده و ای بسا دستان آنها براحتی روی ماشه فشرده نشود!
با رو شدن دست رژیم در اینکه برای آخوندها، دین و مذهب جز سرپوشی برای چپاول و قدرت نبوده و اگر آخوندها ذرهای به آخرت و روز قیامت و حسابرسی اعتقاد داشتند در چهل سال گذشته چنین دنده خلاص و با خیال راحت غارت و جنایت نمیکردند و بهمین دلیل در رده های پایین نیروهای سرکوبگر نظام-که خیلی بیشتر و دقیقتر از مردم عادی در جزئیات فساد و غارت فرماندهان و سران رژیم هستند-دیگر خبر و نشانی از معتقدان طالب شهادت و رفتن روی زمینهای مین گذاری شده نیست و بهمین دلیل رژیم میداند که در صورت حضور طولانی مدت اینگونه نیروها در میان مردم، بعید نیست که لوله سلاح آنها به سمت خود زنی و آخوند زنی برگردد!
در چندین دهه قبل رژیم این شانس را داشت که با نیروهای سرکوبگر و محافظ خود با هر کس از راه خود آنها تنظیم رابطه کند با نیروهای ایدیولوژیک با حربه ایدلوژی وارد میشد و با اراذل و اوباش با زبان پول و لومپنی و چاله میدانی! ولی آینروزها تنها اتکاء رژیم به نیروهای پولکی و بدون ذرهای ایمان و عقیده است که تا مانند تلفن عمومی ، آخوندها در قللک آنها پول نریزند تکان و حرکت و سرکوب نمیکنند! اگر تا دیروز نیروهای سرکوبگر رژیم در راه خدا و آخرت شکنجه و قتل و جنایت میکردند امروز با خبر دار شدن از بیخبری آخوندها از خدا و دین، تنها دست به نقد، جهاد فی سبیل الدلار میکنند! و طبیعی است که با تشدید تحریم ها و دست بسته گی آخوندها در دسترسی به دلار، تیغ سرکوب نیز روز بروز کندتر خواهد شد با توجه به مجموعه تغییر و تحولات نیروهای های دور و بر و دور و نزدیک آخوندها، به نظر میرسد که رژیم میداند که در طولانی مدت نمیتواند به نیروهای رده های پایین نظام اعتماد چندانی داشته باشد و بهمین دلیل است که گاه و بیگاه وبه بهانههای مختلف لشگری از مزدوزان کشورهای بیگانه و گرسنه را برای ایجاد رعب و وحشت و سرکوب وارد ایران میکند!
علیرغم تلاش رژیم برای آلوده نمودن همه ازبالا تا پایین نظام در جنایت و غارت در چند دهه گذشته-با این هدف که راه فرار و پیوستن آنها را بسوی مردم در روز مبادا ببندد-اما واقعیت این است تمامی فرد فرد نیروهای رژیم نه یکسان در جنایت و نه در غارت شریک آخوندها بوده و بهمین دلیل نه به یک اندازه در بقای نظام ذینفع هستند عناصر پایینی نیروهای نظامی رژیم که قرار است گوشت قربانی آخوندها گردند با ادامه و گسترش اعتراضات و با دیدن کوچکترین شکاف در بدنه نظام بعید است همچنان سپر بلای آخوندها مانده و به صفوف مردم نپیوندند با توجه به تمامی این پارامترهاست که رژیم بر آن است که با سرکوب سریع و کشتار علنی و فوری، مانع گسترش و ادامه اعتراضات گردد زیرا بخوبی میداند که اگر گربه اعتراضات مردم را سر ضرب و دم در حجله اوج گیری نکشد این گربه خشمگین، بسرعت شیری خواهد شد با اشتهای بلعیدن کل نظام!
محمد هادی -آمریکا